حکایتِ شهدا در حکمت الهی حرف به حرف نگارش یافته است؛ چنان که پود بر تار مینشیند تا گرههای بی شمار ایجاد و قالی را عرضه کند. شهدا را باید با خدا معنا کرد؛ چه آنان از هرچه داشتند، گذشتند تا آینده آنان را در حقیقت الهی ببیند و بخواند «ولا تحسبن الذین قتلوا امواتا» را. بخواند «بل احیاء» و بخواند «عند ربهم یرزقون» را.
بر این اساس است که معتقدم برای تکریم یاد شهدا، این ما نیستیم که لطف میکنیم، بلکه در باران لطف الهی مورد عنایت شهدا قرار میگیریم و با درکِ این فرصت، به کرامت میرسیم. این شهدا نیستند که به ما محتاج اند. آنان در بی نیازی مطلقی قرار دارند که خداوند روزی شان فرموده است. این ما هستیم که به تک به تک شهدا و مفهومِ شهادت محتاجیم. به فرهنگی متعالی که هم «وطن» را نگه میدارد و هم «هم وطن» را در معرکه عشق، جاودانگی میبخشد.
نمیدانم ملتها و مکتبهایی که «شهادت» ندارند، چگونه میتوانند ابدیت را بفهمند. چه نیرویی در بازوانشان میتواند بازتولید شود که مرزها شان را حراست کند؟ چه انگیزهای زندگی شان را مهندسی خواهد کرد؟ شهادت برای ما جهت دهنده و سازنده است.
شهید حیات بخش است. تأسی به او، زندگی را بر مدار حیاتِ طیبه قرار میدهد. پاکیزه جانی میآورد. قبل از آن هم پاکیزه دستی را به عنوان یک باید همیشگی به ما یادآور میشود. حتی پیش از این هم طهارت پندار و گفتار را نهادینه میکند. اینکه اصرار دارم بر نوشتن از شهید، برای احیای راه و رسم ملکوتیانی است که مُلک را به معرفت درنوردیدند و غباری هم عارض لباس خاکی شان نشد.
میگوییم شهدا باید سرمشق باشند تا در مشق زندگیِ هیچ کس، دروغ و تهمت و اختلاس و فساد جا باز نکند. گرفتن غلط و محاکمه فردی که غلط نوشته است، اگر چه بایسته حراست از نظم اجتماعی است، اما چاره واقعیِ کار نمیتواند باشد. باید از همین اول آموخت که کلمات را صحیح نوشت. باید رفتارها را اصلاح کرد. باید درست رفتاری را تعلیم کرد؛ همان که در سیره و سیرت شهدا فراوان دیده و درس شده و در اختیار همه است.
حساسیتشان به بیت المال زبان زد بود. زبانشان هم به حراست از بیت المال معنوی جامعه و آبروی مردم چونان سلاحشان در دفاع از وطن، بی مهابا و بی مهار بود. نمیخواهم به بیان مثالها سخن به درازا بکشد. هر شهید را که مطالعه وار بخوانیم، حقیقتی تام در این ساحت خواهد بود. به این دلیلِ روشن است که میگویم از شهید و شهادت نوشتن، فقط تکریم شهید و دیروز نیست. مهندسی تنظیم امروز به آن قاعده و به کرامت رسیدن خود ما هدف است.
در نوشتنهایی از این دست، در گذشته نمانده ایم. در خلأ هم قلم نمیزنیم، میخواهیم چشم امروزیان را به سبک زندگی حیات بخش باز کنیم. میخواهیم جامعه امروز ما طهارت یابد از بدیها و پلشتی ها. احیای امر شهادت، همه چیز را به رنگ خدا در میآورد؛ به رنگی که، چون بر کویر بنشیند، به بهار برمی خیزد. در بهاری چنین است که زندگی جلوههای بهشتی خود را نشان میدهد. ما فردا مان را هم به همین رنگ و همین هندسه میخواهیم. خواستی چنین تأسی به سیره شهدا را میطلبد.