روزهای جنگ در سپهر فکری فرزندان جبهه، این آیه جایگاه ویژه و راهبردی داشت. هم شهادت را تبیین میکرد و هم مسیری که باید باورمندان شهادت در زندگی بپیمایند: مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضى نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا؛ در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند، صادقانه ایستاده اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند) و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.
«گروهِ اول شهدایند. بلندبالا مجاهدانی که عطر وجودشان ملک و ملکوت را برمی دارد.» به قولِ رهبر فرزانه انقلاب، «عنوان «شهید» یک عنوانی است که نباید از آن آسان عبور کرد. در کلمه «شهید»، مجموعهای از ارزشهای دینی و ملی و انسانی نهفته است... این همان «قَضى نَحبَه» است؛ مظهر صداقت است، مظهر عمل صالح است. چه عملی اصلح از رفتن در راه خدا و تقدیم کردن همه وجود خود، همه هستی خود به این راه؟
ایمان صادق، عمل صالح. این جنبه دینی که حالا در همین کلمات کوتاه، دنیایی از معارف نهفته است. معارف ملی؛ شهید و شهادت از جمله چیزهایی است که هویت ملی را برجسته میکند و رتبه هویت ملی را بالا میبرد.»، اما «وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ» هم از همان جنسِ شهید است؛ چنان که در کلام حضرت آیت ا... خامنهای چنین میخوانیم:
«جانبازان هم شهداى زنده اند؛ شما جانبازان عزیز هم مثل شهدا هستید؛ شهید هم همین ضربه اى را که جانباز تحمل کرده است، او هم تحمل کرده؛ سرنوشت او پرواز و رفتن بود، سرنوشت این فعلا ماندن. خانواده شهدا، پدر و مادر شهید، همسر شهید، فرزندان شهید، برادران و خواهران و خویشاوندان شهید، پدران و خواهران و همسران جانبازان باید افتخار کنند.»
جای افتخار هم دارد جانبازی، چنان که شهدا سند افتخار ملی هستند، جانبازان هم در نگاه مردم این گونه اند. ما با این نمادها و نشانهای افتخار است که فرهنگ عاشورایی مان را به عنوان ملیترین فرهنگ عملا تعریف میکنیم. ایران ما مستظهر به قدرت شهدا و جانبازان است. این است قدرت شکست ناپذیر، والا هر قدرت دیگری باشد، روزی زمین گیر میشود و زمین را از زیر پایش میکشند. آنچه ناشکستنی است، فرهنگ به شهادت غنی شده ماست که نماد حی و حاضر آن جانبازان اند در کنار شهدا.
تمسک به سیره و زیستن به سیرت اینان است که اگر رایج شود، شاهد رواج عظمت جهانی ایران خواهیم بود. با غنی شدن هسته معرفت است که همه چیز معنای غنی سازی میگیرد، والا در فقر این فرهنگ، فقیر میمانیم و تحقیر میشویم، حتی اگر همه دنیا را در اختیار داشته باشیم. دشمن اگر تیر در چشم میبیند به گاه تصور چپ نگاه کردن به ایران، به این دلیل است، والا خارهای ما را چاره در آستین میتواند داشته باشد. خارها و تیغها وقتی در هندسه این فرهنگ باشد، راه را باز میکند و قدرت ده چندان میگیرد. همان طور که انقلاب از این رهگذار پیروز شد، از همین مسیر هم مانایی خود را با سرفرازی به رخ میکشد.