مرضیه ترابی | شهرآرانیوز؛ روزگاری نهچندان دور، بر کرانههای جاده قدیم مشهد به قوچان، روستاها و مزارع سرسبز و باصفایی قرار داشت که بسیاری از آنها امروز به بخشی از مشهد تبدیل و در هیاهوی این شهر بزرگ، ناپدید شدهاند. کلاته (۱) مشهدقلی یکی از همین روستاهای قدیمی است که در دهههای اخیر با نامهای مختلفی مانند شهرک دانش، شهرک منتظری، شهرک خاتمالانبیا و... شناخته میشود و از سال ۱۳۸۵، به بخشی از محدوده شهری مشهد تبدیل شده است.
طبق گزارش شیما سیدی، خبرنگار خوشذوق شهرآرا، کلاته مشهدقلی پیش از آنکه شکل عوض کند، سه قلعه با سه در بزرگ داشت؛ قلعههایی بدون نگهبان که دروازه آنها از ساعت ۹ شب بسته میشد. بخش مهم زمینهای مشهدقلی، متعلق به اعتمادزاده بود و قدیمیهای مشهدقلی، او را ارباب این کلاته قدیمی معرفی میکنند که البته با وجود داشتن عنوان نهچندان دلچسب «ارباب»، آدم بدی نبوده و هوای رعایایش را داشته است، با این حال اطلاعاتی که میشود درباره تاریخ مشهدقلی بهدست آورد، بیش از اینهاست
مشهدقلی که برخی معتقدند در قدیم، نامش «مرشدقلی» بوده است، یکی از روستاهای نزدیک نوده بود که بهدلیل عبور نهر خیابان از مجاورت آن، شهرت داشت. آب نهر خیابان، ترکیبی از آب قناتهای مختلف بود که در مسیر به آن میپیوستند و باعث افزایش حجم آب آن میشدند، اما اصل نهر از «چشمهگلسب» یا «چشمهگیلاس» امروزی آغاز میشد. در اوایل قرن دهم هجریقمری به دستور و همت امیرعلیشیر نوایی، وزیر خردمند و فرهنگدوست سلطانحسین بایقرا، آب چشمهگیلاس را برای تقویت زیرساختهای موردنیاز زائران و مجاوران، بهسوی مشهد آوردند.
در آن زمان، البته قناتهای دیگری مانند قنات قدیمی «سناباد» هم فعال بودند، اما نمیتوانستند جوابگوی نیازهای روزافزون اهالی شهر باشند. عبور نهر خیابان از کنار اراضی کلاته مشهدقلی، به این منطقه اعتبار زراعی بسیاری داد و حتی باعث ساخته شدن تأسیساتی شد که در طول تاریخ شهرت فراوان یافتند. ما در ادامه، سرگذشت این منطقه را بررسی خواهیم کرد.
(۱) قلعه یا دهی کوچک که بر بلندی ساخته باشند.
ده کوچک/ لغتنامه دهخدا
در «کتابچه میانولایت» که در دوره ناصرالدینشاه و با هدف ثبت و ضبط نفوس و ظرفیتهای مالیاتی منطقه به رشته تحریر درآمده، کلاته مشهدقلی اینگونه معرفی شده است: «[کلاته مشهدقلی در]دوفرسخی شهر واقع است. قدیمالنَسَق است. شش خانوار رعیت دارد. از قنات، زرع این قریه مشروب میشود. هوایش معتدل است. نوکر دیوانی ندارد».
همین معرفی کوتاه و البته نهچندان دقیق، اطلاعاتی را درباره مشهدقلی عصر قاجار دراختیار ما قرار میدهد؛ اطلاعاتی مانند فاصله دوازدهکیلومتری این کلاته از باروهای مشهد و همچنین جمعیت اندک آن در مقایسه با مزرعه بزرگ «نوده» که طبق گزارش «کتابچه میانولایت»، شانزده خانوار جمعیت داشته است.
نکته دیگر اینکه در اسناد دوره قاجار از این مکان با نام «مشهدقلی» یاد شده است، اما در دورههای بعد، این منطقه را با نام «مرشدقلی» در متن اسناد موجود میبینیم. این موضوع نشان میدهد که احتمالا نام مکان دراصل همان مشهدقلی بوده که در دورههای بعد دچار تغییر شده است. اما درکنار این تحلیل تاریخی، میتوان احتمال دیگری را هم قوی دانست که به یکی از تأسیسات مهم موجود در این منطقه حاصلخیز مربوط میشود؛ طاحونه (آسیاب) مرشدقلی.
عبور نهر خیابان از کنار اراضی مشهدقلی، قاعدتا باید نقشی محوری در رونق کشاورزی این منطقه میداشت، اما ظاهرا چنین نشد. کلاته مشهدقلی، منطقهای سرسبز و آباد بود و در زمره مناطق پررونق کشاورزی، بر کرانههای جاده قدیم مشهد به قوچان قرار میگرفت، اما این رونق با استفاده از آب نهر خیابان حاصل نشد، بلکه با استفاده از قنات اختصاصی کلاته مشهدقلی بهدست آمد، با این حال عبور نهر خیابان از جنوب این روستا و درواقع، از روی اراضی «ابراهیمآباد» و البته شدت جریان آب نهر در این بخش، باعث شد در جوار نهر خیابان و در مجاورت کلاته مشهدقلی، آسیابی بنا شود که طبق مستندات و گزارشهای موجود، یکچهارم مالکیت آن بهصورت موقوفه، دراختیار آستانقدسرضوی بود. آسیاب یا در گویش محلی «طاحونه» مشهدقلی، اعتبار خاصی درمیان مردم منطقه داشت و از درآمد سرشاری برخوردار بود.
تمام سندهای دردسترس مرکز اسناد آستانقدسرضوی درباره کلاته مشهدقلی، مربوطبه گزارشهای مالی و ملکی همین آسیاب است؛ بهعنوان نمونه میتوان به یکیدو سند اشاره کرد؛ مثلا سند (شماره) ۱۰۳۰۲۱، مربوطبه سال ۱۳۱۱ خورشیدی که موضوع آن «تحدید حدود و ثبت طاحونه مرشدقلی با حضور نمایندگان آستانقدس» است و در متن سند، نامهایی مانند هدایتا... امینشهیدی، عبدا... معیندرباری و محمدتقی ناظمشهابی بهعنوان نمایندگان آستانقدس بهچشم میخورد یا سند شماره ۹۷۶۵۶ مربوطبه سال ۱۳۱۲ خورشیدی که موضوع آن «موافقت آستانقدس با صورت مخارج انجامشده در تعمیر طاحونه مرشدقلی توسط شرکای آن» است.
نکته مهمی که باید بهعنوان یک فرض مدنظر قرار دهیم، این است که شاید نام «مرشدقلی» محدود به طاحونه بوده و درواقع فقط به آسیابی که در نزدیکی روستا و درکنار نهر خیابان ساخته شده، اطلاق میشده است؛ هرچند این ادعا، تناقضاتی در تاریخ و اسناد دارد و بهدلیل نبود سند متقن، نمیتوان درباره آن بهدرستی داوری کرد. یکی از سندهای متناقض با این ادعا، گزارش احتشام کاویانیان در «شمسالشموس» است که «طاحونه کلاته مرشدقلی، ربع از کل» را در زمره موقوفات آستان قدس رضوی ذکر میکند.
کلاته مشهدقلی بهدلیل قرار گرفتن در مسیر اصلی مشهد به قوچان، در گذر تاریخ شاهد وقایع متعددی بوده است که شاید نزدیکترین آنها به دوران ما، عبور نیروهای متفقین باشد. میدانیم که نیروهای ارتش سرخ بعد از ورود به خاک ایران در شهریور ۱۳۲۰، از دو محور بهسوی مشهد حرکت کردند و با عبور از مسیر چناران بهسوی دشت مشهد سرازیر شدند. یکی از سالخوردگان منطقه مشهدقلی که متأسفانه حدود یک دهه پیش به رحمت خدا رفت، برای نگارنده نقل میکرد که در آن زمان، شاهد عقبنشینی سربازان ایرانی بهسمت مشهد بوده است.
طبق آنچه او میگفت، گروهی از سربازان جامانده از هنگ اصلی که در محور مشهد به چناران درحال عقبنشینی بودند، سر از کلاته مشهدقلی درآوردند و از کشاورزان، آب و غذا طلب کردند و با عوض کردن لباسهایشان بهسمت مشهد راه افتادند. اما این پایان ماجرا نبود و درپی آنها، واحدهایی از ارتش سرخ هم به این منطقه آمدند و برای ساعاتی توقف کردند و به کنکاش و جستوجو در کلاته مشهدقلی و اطراف آن پرداختند تا شاید بتوانند سربازان ایرانی را اسیر کنند. ماجرای تلخ ورود سربازان بیگانه به خاک میهنمان در ذهن آن پیرمرد نودساله چنان نقش بسته بود که حتی هفتاد سال بعد از آن رویداد، وقتی در حال نقل خاطره بود، بغض میکرد و گاه میگریست.
کلاته مشهدقلی که روزگاری روستایی بسیار کوچک با شش خانوار جمعیت بود، حالا به بخشی از شهر مشهد تبدیل شده است و در محدوده بولوارتوس، بین توس ۶۹ و توس ۷۷، محصور است و همه، آن را با نام «محله مشهدقلی» میشناسند. در همسایگی این محله قدیمی، محلات «زرکش» و «نوده» قرار دارد که هر دو مانند مشهدقلی، روزگاری از روستاهای اطراف مشهد بودند و خودشان روایت و حکایت جداگانهای دارند که بهموقع برایتان نقل خواهم کرد.