آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز؛ همه ما که در ماه مبارک رمضان خود را با شور و شوق در مسیر رحمت الهی قرار دادهایم، چشم امیدمان به شبهای قدر است؛ شبهایی که تقدیر یک سال ما در آن امضا و تثبیت میشود، اما اینکه این تقدیر چطور بهترینها را رقم میزند، راههایی دارد که در گفتگو با حجتالاسلاموالملسمین مرتضی وافی، رئیس بنیاد بینالمللی صحیفهسجادیه و کارشناس مذهبی، آنها را بررسی کردهایم.
درباره شب قدر که به تصریح قرآن از هزار ماه برتر است، سه عامل به معرفت ما کمک میکند؛ یکی نزول ملائکه که در تعبیرآیات قرآن و ادعیه به این موضوع مهم اشاره شده است؛ یعنی ارتباط عالم بالا و ملکوت با عالم مُلک و ماده. بهنوعی این دو عالم در لیلهالقدر بههم پیوند میخورند و نزدیک میشوند.
نکته دوم، اشاره آیه به «مِنْ کُلِّ أَمْرٍ» است؛ یعنی امور و تقدیر ما در شب قدر، تعیین و تقریر میشود و آن هم سبب عظمت این شب است و موضوع سوم در اهمیت لیلهالقدر، به سلام بازمیگردد؛ یعنی جنسی از تحیت و درود و بهنوعی توفیق و اقبالی که شامل حال عالم ماده و مخلوقات میشود که نشان میدهد سفره لطف و عنایت الهی در این شب، از همیشه گستردهتر است.
امامسجاد (ع) در دعای چهلوچهارم صحیفهسجادیه درباره شب قدر، تعبیر «دائمالبرکه» را بهکار بردهاند؛ یعنی یک بازه زمانی وسیع را تا طلوع فجر ترسیم میکنند. این تعبیر برکت نشان میدهد اتفاقات و تقدیری که رقم میخورد، چگونه توسعه مییابد. شب قدر به قدری توسعه مییابد که عمر انسان را دربر میگیرد.
از یک کم و قلیل، کثیر استخراج کنید. یک معامله پرسود که با حسابوکتاب دنیایی، تحلیلپذیر و پذیرفتنی نیست و این برکات، لحظهای قطع نمیشود؛ یعنی اینجا دیگر خداوند به ظرفیت و استعداد انسانها نگاه نمیکند و حتی برکات شامل آنهایی میشود که در دیگر اوقات توفیق ندارند. در شب قدر، دایره وسیعی از بندگان از عنایات و رحمت الهی بهرهمند میشوند.
بخشی از این طهارت، وابسته به ارتباط با دیگران اعم از پدر و مادر، دوستان و بستگان است؛ البته یک بعد هم به ارتباط با دشمنان خدا مربوط میشود. سومین رابطه آنی است که انسان با پیرامون خود دارد. امانتهایی به ما سپرده شده است که باید در شب قدر به بازخوانی رفتار با آنها و حفظشان بپردازیم.
ما خیلیاوقات مدیون طبیعت هستیم. از آب و زمین و طبیعت، استفاده درست نکردهایم و آنها را بیجان میدانیم، درحالیکه امامسجاد (ع) در دعاها، معتقد به شعور کائنات و حیات ذرات عالم هستند. پرهیز از اسرافها و تبذیرها و پرهیز از اتلاف بسیاری از نعمتها، اعم از نان و آب و موقعیتها و فرصتها، در لابهلای دعاها و عبادات و تدبیرهای شب قدر ممکن میشود.
شرایط و آدابی به ما کمک میکند که به درک واقعی از شب قدر برسیم و به مهمانخانه خدا وارد شویم. باید بدانیم که شب قدر را از چه موقعی باید قدر دانست. کسانی قدر را درک میکنند که فضیلت شب قدر را در مراقبهای پیش از ورود به آن، درک کرده باشند. مرحوم آیت ا... میرزاجوادآقا ملکیتبریزی در «مراقبات» آورده است کسانی یک سال مراقبه میکنند و انتظار میکشند تا شب قدر برسد؛ مثل نماز گزاردن که برای ورود به آن، اذان و اقامه را داریم و اهل معرفت، آن را آمادهسازی برای تشرف به محضر الهی میدانند.
در روایات خاصتر اهلبیت (ع) بر مراقبه ماههای رجب و شعبان، پیش از ماه مبارک رمضان، توصیه شده و رسالههایی برای این سه ماه نوشته شده است تا به درک کاملی از نورانیت شب قدر برسیم. برخی افراد هم از ابتدای ماه مبارک رمضان بر مراقبه تأکید میکنند. سیدبنطاووس در «اقبالالاعمال» آورده است: «این دعاها، نمازها و اذکار که از شب اول ماه مبارک رمضان توصیه شده است، برای آمادگی درک شب قدر و بعد از قدر بهمنظور حفظ نورانیت شب قدر و ثبت آن در کارنامه اعمال است».
برترین دعای شب قدر که گفتمان ایجاد میکند، عافیت است. عافیت چیست؟ چنانکه از روایات و از دعاهای صحیفه ازجمله دعای بیستوپنجم برمیآید، عافیت، تصمیم برای تنظیم چهار ارتباط انسان است؛ یعنی در شب قدر انسان بتواند متعهد و مصمم شود و قدرت بر این اراده را بیابد که چهار حوزه ارتباط با خدا، خود، دیگران و طبیعت را تکمیل، ترمیم و تقویت کند. اگر این چهار عرصه تنظیم شد، انسان هم به عافیت میرسد، هم از نتایج آن یعنی رضایت و آرامش، بهرهمند میشود.
اینکه بزرگان به مذاکره علمی توصیه میکنند، یعنی از عمل و رفتار بهسمت فکر و تدبر و توجه و تجمیع ارادهها برویم. این حقیقت نخست شب قدر و جمعبندی اعمال در آن است. اینکه انسان بتواند درباره شرایط، عیوب و قوتها و امتیازهای خود فکر کند، عملی که مختص شب قدر است. این نکته در کتابهای دعا گفته نشده است، اما از دل دعاها یافت میشود؛ یعنی شناخت خود و شخصیتمان. در این خلوت، انسان متعهد میشود. انسانهای زیرک، تصمیمهای بزرگ برای خود را در لیلهالقدر میگیرند که به کدام بایدها بپردازند و از کدام نبایدها دوری کنند.
جنس دیگر، رابطهای است که انسان با دیگران تعریف کرده است؛ مثل حقالناسهایی که بر گردن دارد. در آثار بزرگان داریم انسان باید در لیلهالقدر، دل خود را از کینهها و بغضها خالی کند و از بدگمانیها بپرهیزد. در یک سال اینها در دل انسان انباشته شده و زنگار قلب او شده است. حال اگر نوع رابطه با دیگران را تنظیم کند و آنچه بر دل و جانش نشسته است پاک کند، به قلب طهور دست مییابد.
شخصی که این مقدمات را فراهم کند، به آن تقدیر برتر میرسد؛ یعنی به قدری این عافیت و تقدیر بههم نزدیک و باهم پیوسته است که دیگر نیازی به طی مقدمات نیست؛ انسان اهل حمد و شکر و مراقبه، جایگاه خود را پیدا کرده است، نه اینکه تازه بخواهد به آن جایگاه برسد؛ چنانکه در تعابیر صحیفهسجادیه آمده است اگر انسان اهل این جنس از مراقبه نبود، از حد انسانیت سقوط میکرد.
اگر اهل مراقبه، شکر و آمادهسازی برای درک این مقدمات باشیم، به برترین تقدیرها میرسیم. بهعبارت دیگر، در دین ما و در نگاه مهمانی خدا، تکالیف که انجام شود، انسان به جایگاه واقعی خود دست یافته است و دیگر حق و تکلیف دو تا نیست. تکلیف را انجام میدهی، چون سزاوار انجام آن هستی و باید اهل دل سپردن به خدا باشی.
امامسجاد (ع) در دعای اول صحیفهسجادیه، در دو جا شکر میکنند و میفرمایند: «شکر، خدا را که دست ما را گرفت و بهسمت بازگشت و توبه هدایت کرد». باب توبه که باز شود، انسان جای خود را یافته است و نیز میفرمایند: «شکر، خدایی را که وقتی راه افتادیم برای حرکت، درِ غیر از خود را به روی ما بست».
انسانی که در ماه رمضان به در خانه خدا میرود، درهای غیرخدا به روی او بسته میشود و کاملا به نگاه توحیدی میرسد. جنس این مراقبه و مقدمات آنچنان است که در حین عمل به جایگاهی که باید، میرسیم. به تعبیر اهل عرفان، اینطور نیست که خدا را صدا بزنی و بعد او پاسخ بگوید؛ یعنی پیش از اینکه صدایش کنی، او تو را صدا زده است.
اگر همین نکته را در ماه مبارک رمضان و لیلهالقدر متوجه باشیم، برای اجابت کافی است و به ما قابلیت درک شب قدر و اوج گرفتن را میدهد. توجه به این نکته، برای انسان عزت و شکوه و هم روحیه شکرگزاری و هم جنسی از توجه به تقصیرات و خضوع و خشوع مقابل این الطاف الهی را به ارمغان میآورد.
رابطه پایانی که در شب قدر باید به تنظیم و اصلاح آن فکر کنیم، نوع ارتباطمان با خداست. اوج شب قدر و رسیدن به عافیت، تعهد دربرابر دو موضوع است؛ ارتباطی که او با شما سخن بگوید (قرآن) و ارتباطی که شما با او خلوت کنید (نماز). فردی که بتواند در شب قدر نسبت و تکلیف خود را با نماز و قرآن تعیین کند، به جنسی از درک شب قدر میرسد و به جنسی از سلامت معنوی و مراقبه دست مییابد.
سوره قدر، اوج جریان مهدویت و شب قدر است. براساس روایاتی که تبیین و تشریح آیات را برعهده دارند بهویژه حدیث ثقلین، قرآن کریم و عترت جداییناپذیرند. این هم در ظاهر ماجراست، هم در هدایت خلق و هم در حجج باطنی و هم اسرار کار. اگر سوره قدر را درکنار روایات اهلبیت (ع) بگذاریم که این دو از هم جدا نمیشوند، پس باید در قرآنی که در لیلهالقدر نازل میشود، به وجود نازنین امام حیوحاضر هم استناد کرد؛ چون از قرآن جدا نمیشوند.
علاوهبر این، در تفسیر و تأویل قرآن آمده است که ملائکه در شب قدر بر وجود مقدس امامعصر (عج) نازل میشوند و مقدرات را عرضه میکنند و آنجا همه امور انسان و خلقت تدبیر، منظم و مقدر میشود، از اینرو اگر فردی بخواهد به روح و باطن شب قدر نزدیک شود، راهش این است که به وجود نازنین امامعصر (عج) توجه کند. این موضوع نیز دلیل خاص خود را دارد؛ ازجمله دعاهای سفارششده برای شبهای قدر بهویژه شب بیستوسوم است که میدانیم شأن اصلی دعای سلامتی امامعصر (عج)، مربوطبه همین شب بیستوسوم ماه رمضان است.
با این دعاها، دعای حضرت حجت (عج) هم شامل حال ما میشود. بزرگان، نعمتها را صرفا ظاهری نمیدانند و ذیل نعمتهای باطنی که فردای قیامت از آنها سؤال میشود، امامت و ولایت و توجه به حضرت ولیعصر (عج) را نیز بیان میکنند، پس اگر شب قدر و ماه رمضان، ماه نزول برکات است، اصل سِر آن، قدرشناسی از وجود نازنین امامزمان (عج) است که همه اعم از دوست و دشمن، سر سفره توجهات و عنایات ایشان نشستهاند.