همین اول، حرف آخر را با احترام تقدیم حضورتان میکنم. اگر میخواهید رستگار و عاقبتبهخیر شوید، «لطفا هرچه به ذهنتان میرسد، فورا بر زبانتان جاری نسازید». این زبان با وجود آنکه عضو کوچکی در میان سایر اندام و جوارح بدن است، چه بسیار جرمهای بزرگی مرتکب میشود؛ و اگر آدمی از آن مراقبت لازم را نکند، این توانایی را دارد بهراحتی انسان را به قهقرا و قعر دوزخ ببرد. شاید به همین دلیل است که حضرت پیامبر اعظم (ص) فرمودند: «بهترین اعمال نزد خداوند، حفظ زبان است. بیشترین گناهان فرزند آدم از زبان اوست. هرکه مردم از زبان او بترسند، از اهل جهنم است».
به همان نسبت که برکات زبان و آثار سازنده آن زیاد است، آفات و گناهانى که بهوسیله آن انجام مىگیرد و آثار مخربى که بر فرد و جامعه میگذارد، نیز پرشمار است. شاید از همین باب باشد که روایات بسیاری برای حفظ و نگهداری زبان به ما رسیده و بر آن تأکیدهای فراوان شده است و در بسیاری از آنها به سکوت توصیه شدهایم؛ زیرا هرقدر کمتر سخن بگوییم، به همان میزان احتمال وقوع گناهان زبان نیز کمتر میشود. گاهی میتوان همچون شمشیر با یک جمله، سر یک نفر را برید، ریشهاش را زد، حالش را گرفت، دلش را شکست و خلاصه بلایی به سرش آورد که شاید مدتها طول بکشد حالش جا بیاید.
پس مراقب گردباد زبان باشید که همچون طوفانی، دین و دنیای شما را خراب نکند. در میان آرای صاحبنظران چنین آمده است: «تمدن از آنجا آغاز شد که انسان بهجای سنگ، کلمه پرتاب کرد». انگار انسان متمدن فهمیده بود سنگها بهاندازه کافی دردناک نیستند و دیگر پاسخگوی پرخاشگری او نخواهند بود.
کلمات متنوعتر از سنگها بودند. میشد قبل از پرت کردن، انتخاب کرد که چقدر دردآور یا ویرانگر باشند. از سنگها میشد گریخت، اما از کلمات نه. درد سنگها و کبودیشان فقط تا چند روز باقی میماند، اما کلمات میتوانستند تا آخر عمر همراه روز و شب و خواب و بیداری باشند و چنان چسبنده و پنهان در گوشهای از روان انسان زندگی کنند که دست هیچ رواندرمانگری در هیچ جلسه درمانی به آنها نرسد.
درباره کنترل زبان و مدیریت سخن، مطالعات فراوانی شده و یادداشتهای متنوعی نگاشته شده است، اما باید اعتراف کرد که رسیدن به نطقه ایدهآل این فرایند بهسادگی صورت نمیپذیرد و نیازمند مراقبه، ممارست، مشارطه و تمرکز و کنترل شدید و دقیق بر «ذهن، ضمیر، گفتار و رفتار» است.
بر همین اساس، ضرورت دارد یاد بگیرید بر خود مسلط باشید، زود عصبانی نشوید، لج و ناراحتی خود را با سخنان جانسوز و آزاردهنده نشان ندهید و حسادت و بداندیشی را از خود دور کنید تا گرفتار بدگویی، غیبت و تخریب دیگران نشوید.
تمرین کنید کلامتان آراسته باشد و سبب گزند و آسیب رساندن به دیگران نشود که عمر دنیا کوتاه است و خیلی زودتر از تصور شما موعد پاسخگویی برای هر کلمهای که بر زبان راندهاید، فرامیرسد و انسان میماند و دلهایی که ناخودآگاه شکسته، امیدهایی که ناامید کرده، غیبتهایی که به آن آلوده شده، دروغهایی که گفته، کلمات ناشایستی که بر زبان رانده و بیاحترامیهایی که از سر غفلت مرتکب شده است.
استفاده از اصطلاحات و واژگان کوچککننده و تحقیرآمیز و مطرح کردن مطالب و سخنانی برای ترساندن دیگران، آزار کلامی محسوب میشود که میتواند اعتمادبهنفس فرد مقابل را بکاهد، تاجاییکه احساس عجز و ناتوانی کند و شادمانی و امیدواریاش تا حد زیادی کاهش یابد.
خشونت کلامی به خودیخود ممکن است شامل برخورد و تماس فیزیکی نباشد، اما میتواند باعث آسیب عاطفی، روانی و رفتن بهسمت خشونت فیزیکی بشود. بیشتر روانشناسان و متخصصان علوم رفتار فردی و اجتماعی، خشونت کلامی را مخربتر و آزاردهندهتر از خشونت فیزیکی میدانند؛ چون اندکی پنهان و اندکی آشکار است و از نظر بیشتر افراد اجتماع و حتی از نظر قانون، در بسیاری از مواقع، چشمپوشیپذیر است.
وقتی با یک جمله، نه حتی با یک کلمه میتوان چنان آرامش، آبرو، علاقه و دودمان یک انسان را به باد داد، چرا میگویند حرف باد هواست؟ برخی عادت کردهاند هرز باشند. هرچه دلشان میخواهد، به این و آن بگویند و دستآخر هم که از ناراحتی دیگران باخبر میشوند، بلافاصله بگویند حرف باد هواست.