مرضیه ترابی | شهرآرانیوز؛ پیش از آنکه در سال ۱۳۳۶ خورشیدی، کارخانه مشهور و قدیمی سیمان در مسیر جادهای که مشهد را به روستاهای آباد کوهپایههای هزارمسجد وصل میکرد ساخته شود، بیشتر این روستاها از آب رودخانه باستانی کشفرود مشروب میشدند و البته زراعت پرثمری هم داشتند.
شاید ساخته شدن آن کارخانه، یکی از عواملی بود که زراعت را در منطقه، کمرنگ و اسباب تبدیل شدن کشاورزان به کارگران را فراهم کرد؛ البته در این بین، نباید از تغییرات اقلیمی و سیاستهای حکومت وقت که مسئله «اصلاحات ارضی» در رأس آنها قرار داشت، نیز چشم بپوشیم. روستاهایی مانند کلاتهملاعلی، جوفروش، سیسآباد، درآبد، خزانهدار و حتی «باغو»، بخشی از تاریخ طولانی این قسمت از شمال مشهد را تشکیل دادهاند که امروز باید نشان آنها را در اسناد قدیمی و برخی کتابهای تاریخی جستوجو کنیم، اما ماجرای دهرود، روستا یا بهتر بگویم مزرعهای که قرار است امروز دربارهاش صحبت کنیم، کمی با بقیه فرق میکند.
دهرود از مزارع بسیار قدیمی و شناسنامهدار مشهد محسوب میشود و دستکم از دوره تیموری به اینسو، نامش در متون تاریخی و جغرافیایی جا خوش کرده است. رونق فوقالعاده کشاورزی در این منطقه سبب شد بخش مهم اراضی آن را افراد متمول، بخرند و وقف کنند. همین اقدام نیز باعث شده است امروز به برخی اسناد درباره پیشینه دهرود دسترسی داشته باشیم و بتوانیم هرچند بهصورت نهچندان دقیق، سیمای قدیمی آن را ترسیم کنیم.
تصویر روستایی در کرانه کشف رود که احتمالا دهرود است / دوره قاجار
احتمالا قدیمیترین منبعی که در آن به نام «دهرود» اشاره شده است، کتاب «تاریخ حافظابرو» باشد که شهابالدینعبدا... خوافی (درگذشته به سال ۸۳۳ قمری) به رشته تحریر درآورده است. در این کتاب، «مزرعه دهرود» یکی از مزارع متعلق به شهر مشهد معرفی شده است و در ردیف مزارعی مانند سمزقند، طرق، خوشاب، شادکن و... قرار دارد.
این قدمت حدودا ششصدساله، خبر از اصالت تاریخی دهرود میدهد. محدوده امروزی این منطقه تاریخی، یکی از اراضی حاصلخیز اطراف مشهد بوده است که باتوجهبه قناتهای متعدد و نیز، جاری بودن یکی از شعب «کشفرود» درکنار آن، بستری ممتاز برای توسعه کشاورزی بود.
برخی معتقدند که نام دهرود، دراصل «دَهرود» و ناشی از تعدد قناتها و پرآبی منطقه بوده است، اما این استدلال ظاهرا پایهای ندارد و نمیتوان برای آن سندی یافت. قدر مسلم این است که قرار گرفتن دهرود درکنار کشفرود باستانی، میتواند نشانهای از قدمت دیرینه آن باشد.
میدانیم که حاشیه کشفرود از دیرباز محل زندگی انسانها بوده و حتی دستافزارهایی متعلق به دوران پیش از تاریخ و مربوط به بشر اولیه در آن پیدا شده است؛ به همین دلیل به نظر میرسد قدمت دهرود بیش از آن چیزی باشد که ممکن است با استفاده از اسناد و متون تاریخی موجود، برآورد کنیم. نکته دیگر اینکه طغیان رودخانه و سیلابهای فصلی، گاه باعث وارد آمدن خسارتهای بسیاری به برخی مناطق مسکونی و زراعی میشده و دهرود بهدلیل قرار گرفتن بر کرانه کشفرود، بیش از دیگر نقاط در معرض این آسیب قرار داشته است.
این امکان نیز وجود دارد که در نیمه نخست عصر قاجار، دهرود بهدلیل چنین اتفاقی، برای مدتی خالی از سکنه شده باشد؛ البته این تنها یک فرضیه است و باید درباره آن تحقیق بیشتری کرد؛ فرضی که مبنای طرح آن، دیده نشدن نام دهرود درمیان مزارع این منطقه در دوره ناصرالدینشاه است.
نام این مزارع، چنانکه در یادداشتهای پیشین هم خواندید، در کتابچهای به نام «کتابچه تبادکان»، ثبت و ضبط شده است و در این سند تاریخی با وجود نام مزارعی مانند «سیاسک» (که نزدیک دهرود قرار داشت و در آن زمان روستایی با ۲۵ خانوار جمعیت و سهمیه پنج سوار نظامی برای حکومت خراسان بود)، خبری از نام دهرود نیست.
با این حال، نام این مزرعه باستانی و قدیمی، درمیان اسناد وقفی موجود در مراکزی مانند مرکز اسناد آستانقدسرضوی زیاد بهچشم میخورد. نکته دیگری که باید درباره تاریخ دهرود مدنظر قرار دهیم، نیاز دائمی این مزرعه به وجود پل برای عبور از کشفرود باستانی است؛ موضوعی که حتی در روزگار ما، محل بحث است و مسئله عریض کردن و تقویت پل دهرود، بهعنوان یک نیاز محلی و منطقهای، در مرکز توجه قرار دارد.
موقعیت محله دهرود بر روی نقشه مشهد
احتمالا مشهورترین سند موقوفهای که درباره مزرعه دهرود وجود دارد و میتواند تصویری تاریخی از آن دراختیار ما قرار دهد، وقفنامه مشهور میرزاجعفر سروقد، بانی مدرسه معروف و شناختهشده «میرزاجعفر» است که امروز در محدوده داخلی اماکن متبرکه رضوی قرار دارد.
این وقفنامه مهم که نسخههایی از روی آن تهیه شده است، در سال ۱۰۷۸ قمری (۱۰۴۶ خورشیدی) یعنی حدود ۳۶۰ سال قبل به رشته تحریر درآمد. در آن زمان، میرزامحمدطاهر سروقدی، مشهور به «وزیرخان» و ساکن هندوستان -که ظاهرا نسب وی به خاندان جوینی در خراسان میرسید- از برادرش میرزاجعفر سروقد، میخواهد که املاکی را در مشهد بخرد و وقف «سقاخانه حرم امام علی (ع)» کند.
میرزاجعفر، املاکی را در مشهد و بیرون آن میخرد و طبق نظر برادرش وقف میکند. ملک خریداریشده در بیرون شهر، بخشی از مزرعه دهرود بوده که در متن وقفنامه، حدود آن اینگونه مشخص شده است: «موسوعه به دهرود بلوک شهر مِن بلوکات مشهد مقدس معلی... محدود به اراضی سیسآباد و به اراضی مزرعه کبود و به مزرعه زیرکن و قرامحمد و حریم رودخانه کشفرود».
میرزاجعفر یک سال بعد از این وقفنامه، در وقفنامه دیگری که به «وقفنامه اولادی» مشهور است، بازهم به موقوفه مزرعه دهرود اشاره میکند و علاوهبر نام و حدود مزرعه، از آسیابی نام میبرد که دو سنگ فعال دارد: «طاحونه مزرعه دهرود که بر دو حجر دایر است».
فعالیت آسیابی با این کیفیت، نشاندهنده شتاب و نیروی مناسب آب برای تأمین انرژی موردنیاز آن است؛ به همین دلیل و به احتمال زیاد، طاحونه مزرعه دهرود، بر کرانه رودخانه کشفرود قرار داشته است تا از نیروی آب جاری، نهایت بهرهبرداری بشود. نکته دیگری که از متن وقفنامه دوم بهدست میآید، این است که مزرعه دهرود، در آن زمان صاحب «دو قطعه مکروم» و «یک قطعه دالستان» بوده است.
«مکروم» اصطلاحی مجعول است که برای تاکستان استفاده میشد و دالستان نیز احتمالا به معنای زمینی دارای درختان غیرمثمر بوده که از چوب آن بهرهبرداری میشده است؛ بنابراین چشمانداز مزرعه دهرود نهتنها شامل کشتزارهای وسیع گندم و جو و آسیاب زیبای آن میشده، بلکه از نمایی مشجر هم برخوردار بوده و باغهای انگور آن، جلوهای شایسته تحسین به این چشمانداز میبخشیده است. املاک موقوفه در دهرود، در دهههای بعد به افراد مختلفی اجاره داده شد؛ مثلا در سال ۱۲۵۹ قمری (۱۲۲۳ خورشیدی) اواخر دوره محمدشاه قاجار و زمانی که میرزاابوتراببنمحمدجعفر شریفرضوی تولیت آن را برعهده داشت، به محمدکریمبنمحمدعلیبیگ قرقلویافشار اجاره داده شده بود.
نمای دیگری از محله دهرود در زمان تعریض پل آن / سال ۱۴۰۳
همچنین فراوانی آب در مزرعه دهرود باعث میشد از ظرفیت آن برای تقویت دیگر مزارع، بهویژه برای گرداندن بهتر آسیابهای آن ناحیه که ظاهرا تعدادشان هم کم نبود، استفاده شود. سندی با شماره ۱۹۵۰۱ در مرکز اسناد آستانقدسرضوی وجود دارد که براساس آن، در ماه جمادیالثانی سال ۱۳۲۴ قمری (مرداد ۱۲۸۵ خورشیدی)، هنگامی که ایران در حالوهوای پیروزی انقلاب مشروطه بود، طاحونه کبودحمام، بابت عبور آب قناتی که آن را بهکار میانداخت، به مزرعه دهرود، «حقالارض» پرداخت کرده است.
این رویه در سایر اسناد نیز دیده میشود. در دهههای گذشته، با تبدیل بخشهایی از اراضی زراعی به مسکونی، بروز تغییرات اقلیمی و خشکسالیهای پیاپی، دهرود بخش مهمی از چشمانداز قدیمی خود را از دست داد. وضعیت رخداده، باعث تغییر شغل بسیاری از کشاورزان ساکن این مزرعه قدیمی شده و این مسئله، در روزگار ما پیامدهای نامطلوبی بهدنبال داشته است که نیازمند توجه جدی و تلاش برای رفع آنهاست.
پینوشت: برای مطالعه بیشتر درباره این موقوفه و تاریخچه آن، بنگرید به مقاله «خاندان سروقدی و چند وقفنامه»، نوشته محمود سروقدی در مجله «وقف میراث جاودان»، شماره ۵۷، بهار ۱۳۸۶.