عطار نیشابوری از نگاه نوجوانان مشهدی | روایت منطق‌الطیر در قاب تصویر و داستان یادی از نورالدین رضوی سروستانی، خواننده و مدرس فقید آواز ایرانی | نسیمی از سوی سروستان نگاهی به نمایش «ترور» با بازی ساعد سهیلی، بازیگر مشهدی | تماشاگر خودت را قاضی کن معاون سیمای شبکه خراسان رضوی: تولید محتوای هویتی روزآمد، زیرساخت‌های جدید می‌طلبد درباره پادکست ادبی و کارکردهای آن | ادبیات شنیدنی است گفت وگو با محمدکاظم کاظمی درباره پادکست «شعر پارسی» | به شنیدن پادکست عادت نداریم رونالدو وارد دنیای سینما می‌شود تتوی سر «شمشیر» در سریال پایتخت ۷ نشانه چیست؟ + توضیحات نقش آفرینی «تاکه هیرو هیرا» در فیلم کاروشی اجرای عباس خوشدل، نوازنده معروف ایرانی، در رادیو صبا نظر جیمز کامرون درباره استفاده از هوش مصنوعی در سینما صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۴ کتاب جاده‌های ناتمام داستانی منتشر شد سریال وحشی هومن سیدی در شبکه نمایش خانگی دیدار وزیر ارشاد با قباد شیوا، هنرمند پیشکسوت عرصه هنر‌های تجسمی
سرخط خبرها

چندخطی درباره‌ی کتاب «فلسفه‌ی پیاده‌روی» نوشته‌ی فردریک گرو | بجنبید، منتظرمان هستند!

  • کد خبر: ۲۲۴۱۸۵
  • ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۵
چندخطی درباره‌ی کتاب «فلسفه‌ی پیاده‌روی» نوشته‌ی فردریک گرو | بجنبید، منتظرمان هستند!
کتاب «فلسفه‌ی پیاده‌روی» نوشته فردریک گرو از زاویه‌های مختلفی پیاده‌روی را بررسی کرده است. در این کتاب نویسنده به سراغ گونه‌ها یا اهداف مختلف پیاده‌روی همچون زیارت، گردش، راهپیمایی اعتراضی، طبیعت‌گردی، پرسه‌زنی و ... رفته است.

شهرآرانیوز - همه‌ی آدم‌هایی که به دل خیابان یا طبیعت می‌زنند و سلانه‌سلانه مسیری را می‌روند، پیش از آن‌که پا در کفش کنند و از خانه بیرون بزنند، به‌ چیزی فکر می‎کنند یا برای رهایی از فکر و خیال خودشان را به پاهایشان می‌سپارند یا حتی برای رسیدن به ایده‌ای قدم‌زدن و پیاده‌روی را انتخاب می‌کنند. پیاده‌روی برای پیاده‌روی و بدون عجله برای تماشای شهر یا گم شدن در میان آدم‌ها و هیچ‌‌کس نبودن.

کتاب «فلسفه‌ی پیاده‌روی» نوشته فردریک گرو از زاویه‌های مختلفی پیاده‌روی را بررسی کرده است. در این کتاب نویسنده به سراغ گونه‌ها یا اهداف مختلف پیاده‌روی همچون زیارت، گردش، راهپیمایی اعتراضی، طبیعت‌گردی، پرسه‌زنی و ... رفته است. در این میان نیز از سلوک مشاهیری که دلبسته پیاده‌روی و پاهایشان بوده‌اند، نیز سخن گفته است.

در پشت جلد کتاب، این بزرگان و عشقشان به پیاده‌روی این‌گونه توصیف شده است:

«تورو و شوق زیر پا گذاشتن جنگل والدن و غرق‌شدن در حیات وحش؛ رمبو و پیاده‌رفتن به منزله‌ی ابراز خشم؛ دونروال و پرسه‌زدن برای فرار از ماخولیا؛ روسو و راه‌رفتن برای فکرکردن؛ نیچه و کوه‌پیمودن برای فلسفیدن؛ کانت و قدم‌زدن برای فراغت از فلسفیدن و حفظ سلامت؛ گاندی و راهپیمایی‌کردن برای اعتراض مسالمت‌آمیز.»

یکی از مواردی که گرو به آن می‌پردازد رابطه‌ی تنهایی و پیاده‌روی است. او می‌نویسند:

«اگر تعداد پیادهروندگان پنج نفر یا بیش‌تر باشد، محال است بشود تنهایی را قسمت کرد. اما به‌هرحال در پیاده‌روی آدم تنها نیست حتی اگر تنها پیاده‌روی کند؛ موقع پیاده‌روی تنها نیستیم چون خیلی زود دو نفر می‌شویم. مخصوصا بعد از یک پیاده‌روی طولانی. منظورم این است که حتی وقتی تنها باشم، همیشه مکالمه‌ای میان جسم و روح در جریان است.»

«فلسفه‌ی پیاده‌روی» بخش‌های متنوعی دارد و در مواردی به شوق چهره‌های ادبی و هنری درباره پیاده‌روی پرداخته است و یکی از این بخش‌ها شرح حال آرتور رمبو، شاعر فرانسوی و از پایه‌گذران شعر مدرن، است که از ۱۵ سالگی عطش گریز و پیاده‌روی داشته است، بار‌ها از خانه فرار کرده و دل به جاده زده است و تا آخر عمر هم دلبسته پیاده‌روی مانده است و حتی در هذیان‌های پایان عمرش هم ثبت شده است با آن‌که فلج بوده همچنان دل در گرو رفتن داشته است و آخرین کلماتش این بوده است: «بجنبید، منتظرمان هستند.»

ویژگی دیگر پیاده‌روی که به آن اشاره شده است، عجین‌شدن پیاده‌روی با کشف لحظات و فرار از روزمر‌گی است:

«هنگام پیاده‌روی هیچ‌ کاری نمی‌کنید، هیچ کاری جز پیاده‌روی. اما هیچ کاری جز پیاده‌روی نکردن چیزهای زیادی را ممکن می‌کند: بازیافتن احساس نابِ بودن، کشف دوباره‌ی شادمانی بی‌غل‌و غشِ وجود داشتن، همان شادمانی‌ای که کل دوران کودکی را در بر می‌گیرد. بنابراین، پیاده‌روی، با برداشتن همه‌ی بارها از دوش ما، با خلاص کردن ما از بند وسواسِ کاری کردن، بار دیگر پیوند ما را با ابدیت دوران کودکی برقرار می‌کند.»

گرو در این کتاب به سیر تاریخ پیاده‌روی و اهداف پیاده‌روی نیز پرداخته است و مثال‌های مختلفی هم آورده است؛ از جمله گاندی که معتقد بود ما به عقب برنخواهیم گشت، رفتن مسیح به جلجتا و راهبانی که آن‌قدر پیاده رفته‌اند و ذکر گفته‌اند که اگر کسی صدایشان کنند، آن‌ها از خلسه بیرون می‌آیند و می‌میرند.

«فلسفه‌ی پیاده‌روی» با ترجمه مهدی امیرخانلو را اگرچه نشر ماهی در پاییز ۱۴۰۲ چاپ کرده است، اما خواندنش در هوای بهاری که جان می‌دهد برای پیاده‌روی، می‌تواند ما را از روزمرگی نجات دهد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->