به گزارش شهرآرانیوز، ماجرای این پرونده سرقت از آنجا آغاز شد که نیروهای گشت کلانتری شفای مشهد، چشم به خیابانها دوختند تا مانند همیشه مبارزه با سرقتها را برای «احساس امنیت» ادامه دهند.
این درحالی بود که طرح شناسایی موتورسیکلتهای سرقتی با دستور ویژه سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) وارد مرحله جدیدی شده بود. در حین گشتزنی، ناگهان مأموران به موتورسیکلتی مشکوک شدند که جوان ۲۵سالهای هدایت آن را به عهده داشت و زن جوانی ترکنشین بود. وقتی بررسیهای نامحسوس پلیس نشان داد که موتورسیکلت مذکور سرقتی است، بلافاصله عوامل انتظامی با تعقیب دهدقیقهای، آن را متوقف کردند و به کلانتری انتقال دادند. راکب موتورسیکلت که مدعی بود نقشی در سرقت ندارد، به افسران دایره تجسس گفت: موتورسیکلت را اواخر اردیبهشت و به طور اقساطی خریدم و ضمانتهای زیادی هم برای پرداخت بدون تأخیر اقساط به فروشنده دادم تا بتوانم با آن کار کنم و نان حلال به دست آورم و حتی قولنامه خرید آن را نیز دارم؛ اما متأسفانه هنگام خرید فقط کارت و بیمهنامه موتورسیکلت را دیدم و به سند آن توجه نکردم؛ چراکه بهای آن و شرایط پرداخت اقساط برایم مناسب بود.
طولی نکشید که نیروهای انتظامی براساس سوابق ثبت سرقت در سیستم پلیس، موفق شدند مالباخته را شناسایی و به کلانتری دعوت کنند، اما این مرد حکایت عجیب و باورنکردنی را درباره سرقت موتورسیکلت بیان کرد که همه افسران تجسس در حیرت فرو رفتند. او گفت: یک روز جوانی هیکلی و چهارشانه را که همه دستانش پر از خالکوبی بود، از ابتدای نوده به مقصد پلیسراه امامهادی(ع) سوار کردم، اما آن مسافر در بین راه به زور متوسل شد و گوشی تلفن مرا گرفت. من هم مقاومت کردم و گوشی را بهزور از او گرفتم. بعد آن جوان مسافر یک نخ سیگار از جیبش بیرون آورد و از من خواست تا آن را روشن کنم! من هم سیگار را از او گرفتم و اولین پک را که زدم، بیهوش شدم و دیگر چیزی نفهمیدم تا اینکه ساعت ۸ شب در بیمارستان به هوش آمدم و متوجه شدم موتورسیکلتم به همراه مدارک شناسایی آن از جیبم سرقت شده است که همان شب به کلانتری قاسمآباد رفتم و شکایت کردم. ولی سارق، این جوان دستگیرشده نیست!
با توجه به بیگناهی موتورسوار ۲۵ساله، تحقیقات نیروهای تجسس با نظارت مستقیم رئیس کلانتری برای ریشهیابی ادعاهای مالباخته و کشف راز این سرقت عجیب ادامه دارد.