بسیاری از شهرها پس از افزایش توزیع ناعادلانه ثروت شکل و شمایلی به خود گرفتند که عدهای را محروم و عدهای را غنی از امکانات کرده است.
هرچند ذکر این نکته نیز قابل تامل است که شهرهای پیش از دنیای صنعتی نیز بر اساس طبقات اجتماعی شکل یافته بود و گاها دسترسی به برخی امکانات برای عدهای از افراد غیر ممکن بود. این بی عدالتی شاید در آن زمان به دلیل تفاوتهای ذهنی افراد در تعریف کلمه عدالت به اندازه زمان کنونی برجسته نبود، اما در دنیای امروزه شهروندان مفاهیم متفاوتی از عدالت را در ذهن دارند و تا حد زیادی آگاه هستند که توسعه فردی ارتباط عمیقی با مفهوم عدالت در توزیع امکانات دارد؛ بنابراین مفهومی با نام عدالت توزیعی در فاصله میان سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ م شکل گرفته و مورد توجه قرار گرفت. این مفهوم بر توزیع عادلانه منابع، خدمات و فرصتها در فضاهای جغرافیایی و شهری تأکید میکند و از سوی دیگر به بررسی و تحلیل نحوه توزیع امکانات شهری بین شهروندان و گروههای مختلف جامعه میپردازد.
همچنین نظریه پردازان این مفهوم میکوشند تا از این طریق از نابرابریهای فضایی و اجتماعی بکاهند. عدالت فضایی به خصوص در حوزه هایی، چون برنامهریزی شهری، سیاستگذاری عمومی و توسعه پایدار دارای اهمیت بسیاری است.
عدالت فضایی به عنوان مرکز سایر مفاهیم عدالت در نظر گرفته شود. در چنین شرایطی سه جنبه اقتصادی، اجتماعی و محیطی توسعه پایدار از طریق مرکزیت فضا به یکدیگر مرتبط خواهند شد. عدالت فضایی در نهایت مفهومی مشارکت جویانه است.
در واقع شهروندان باید بتوانند به سهولت و عادلانه به خدمات عمومی مانند آموزش، بهداشت، حملونقل عمومی، فضای سبز و امکانات فرهنگی و زیرساختهای شهری، چون آب، برق، فاضلاب و اینترنت دسترسی داشته باشند.
همچنین ایجاد شرایط مناسب برای مشارکت فعال تمامی گروههای اجتماعی و افراد در فرآیندهای تصمیمگیری و برنامهریزی شهری از موضوعات قابل تامل گنجانده شده در مفهوم عدالت فضایی است. در شهرهایی که برنامه ریزان آن عدالت فضایی را در تمامی تصمیم گیریها مدنظر قرار دهند؛ افراد میتوانند به صورت عادلانه حق و شرایط توسعه فردی را بیابند.
در چنین شهرهایی توزیع جمعیت نیز به صورت عادلانه است و شهروندان بخشی از یک شهر ناگزیر به تحمل مشکلات ناشی از تراکم جمعیت و تبعات زیست محیطی آن، چون آلودگیهای زیست محیطی، نیستند. مفهوم عدالت فضایی همچنین در نهایت منجر به شکل گیری شهر عادل خواهد شد؛ بنابراین مجریان اصلی عدالت اجتماعی که ماحصل عدالت فضایی است، برنامه ریزان شهری هستند و برنامه ریزی شهری سازوکار اصلی اجرای آن. در حال حاضر طرحهای توسعه و عمران شهری از جمله ابزارهای کاهش تبعیض اقتصادی و اجتماعی و توزیع عادلانه امکانات درشهرها است.
این مفهوم در نهایت میبایست تبدیل به حامی شهروندان برای توسعه فردی شده و از طریق ایجاد بسترهای مناسب به رشد فردی افراد کمک کند. چنین شهری بر اساس مردم سالاری، تنوع، رشد و پایداری تعریف میشود.