به گزارش شهرآرانیوز، اگر نوجوان درخانه داشته باشید، احتمالا عبارت «ارتش بی تی اِس» را از زبان او شنیده اید. درنگاه نخست یک سرگرمی ساده نوجوانانه به نظر میرسد. یکی از دهها فعالیت گروهی که نوجوان به دنبال هویت یابی و از سرتفنن با هم سن وسالانش به سراغ آنها میرود. ولی واقعیت چیز دیگری است. احتمالا متوجه برخی تغییر رفتارهای دیگری هم در او شده باشید، برای نمونه مدام درحال دنبال کردن فیلمها و انیمههای کرهای است، از بین این همه زبان زنده در دنیا به یادگیری زبان کرهای علاقهمند شده و بیش از گذشته از زبان بدنش استفاده میکند.
شاید به نظرتان هنوز همه چیز طبیعی باشد، این طور نیست. نوجوان شما در حساسترین دوره زندگی اش ناخواسته درگیر موضوعی شده که هویت جنسی او را نشانه رفته است. «ارتش بی تی اِس» که صحبتش را کردیم، اشاره به هواداران گروهی دارد که متشکل از شش هفت جوان خواننده پاپ کرهای (کیپاپ) هستند با آرایشها و لباس و ادا و اطوارهای زنانه که شهرتی جهانی در بین نوجوانان دارند و مانند موجی نوجوانان ایرانی را هم با خودشان پیش برده اند.
بیشتر نوجوانانی که این گروه و گروههای مشابه یا برنامههایی هم راستا با آنها را در فضای مجازی دنبال میکنند پس از مدتی در هویت جنسی خود دچار تردید میشوند و احساس میکنند که ترنس هستند. اینجا همان زنگ خطری است که صحبتش را کردیم و بسیاری از والدین هم از آن غافل هستند. مسئلهای که به علت چالشهای زیادی که برای خانوادهها ایجاد کرده است، امروز میخواهیم با همراهی دکتر حسین کدخدا، روان شناس حوزه کودک و نوجوان به ابعاد بیشتری از آن بپردازیم.
نوجوانی را باید از حساسترین دورههای رشد در زندگی به حساب آورد که فرد در آن به دنبال هویت خودش میگردد، هویت مالی، شغلی، اعتقادی، جنسی و. واقعیت این است که اگر این دوره در سلامت روانی کامل سپری شود، رشد هم کامل صورت میگیرد و نوجوان هویت خودش را پیدا میکند، ولی اگر غیر این باشد، باید شاهد اختلالات هویتی بسیاری در نوجوان بود که هویت جنسی هم یکی از همین هاست. پسری که از پسر بودن خودش راضی نیست یا دختری که از جنسیتش خسته شده و به دنبال تغییر در وضعیت موجود است، نمونههایی از اختلالات هویت جنسی هستند که این روزها به هزار و یک دلیل برتعدادشان به نسبت گذشته افزوده شده و فضای مجازی هم آن را تشدید کرده است.
احتمالا درباره افراد ترنس چیزهایی شنیده اید یا با چنین شخصیتهایی در فیلمها آشنا شده اید. ترنس سکشوال یا تراجنسیتی به افرادی گفته میشود که فکر میکنند در جسمی اشتباه به دنیا آمده اند و جنسیتشان با ویژگیهای بیولوژیکی شان هم خوانی ندارد. این افراد درنهایت میتوانند با گرفتن تأییدیههای پزشکی و درمانهای هورمونی و جراحی به جنسیت واقعی خود برگردند. ولی بحث امروز ما درباره این افراد نیست. درباره کسانی صحبت میکنیم که بدنی سالم دارند و فقط به دلایلی مانند آسیبهای روحی یا تربیت نادرست تصور میکنند که باید هویت جنسیتی دیگری داشته باشند، یک پدیده و اختلال روحی شایع در بین نوجوانان امروزی.
با پذیرش پدیده شوم هم جنس گرایی در برخی کشورها و قانونی شدن آن، شاهد تولید فیلمها و سریالهای بسیاری با این محتوا و توجه به افراد تراجنسیتی هستیم. موضوعی که در بسیاری از فیلمهای هالیوودی یا حتی کرهای به صورت غیرمستقیم درحال آموزش و عادی سازی آن درجامعه است و پیامدهای آن بیشتر از هرقشری نوجوانان را که قدرت تشخیص درست و نادرست ندارند، متأثر میکند. اجازه بدهید باهم برخی از علتهایی را که سبب بروز این اختلال در نوجوانان میشود، مرور کنیم.
پدر و مادرهایی که از جنسیتشان راضی نیستند و تن به ازدواج میدهند و بچهدار میشوند، اگر صاحب فرزندی هم جنس با خودشان شوند، این نارضایتی را ناخواسته به او هم منتقل میکنند.
والدینی که انتظار فرزندی با جنسیت خاص را میکشند و پس از تولد این انتظارشان برآورده نمیشود، معمولا کودکشان را با روشهای تربیتی خلاف جنسیتش تربیت میکنند، مانند لاک زدن به ناخن پسربچهها یا پوشاندن لباس پسرانه به تن دخترها یا خرید اسباب بازیهای جنس مخالف برای آنها یا آرایش موی فرزند پسر مانند دختران و غیره.
محدودیتهای جنسیتی زیاد در خانواده یا اجتماع دلیلی دیگر برای فرار نوجوانان از هویت جنسیتی شان است.
نوجوانانی که در کودکی هم بازیهای جنس مخالف داشتهاند، مانند چند خواهر یا برادر با جنسیتی مخالف یا کودکان تک فرزندی که در فامیل و بستگان، کودکانی هم جنس و هم سن خودشان ندارند.
بچههایی که تک والد هستند و با والد جنس مخالفشان زندگی میکنند.
بچههایی که از آنها سوءاستفاده جنسی شده است، اگر دختر باشند، با تظاهر به جنسیت مخالف سعی در راندن مردان از خود دارند و اگر پسر هم باشند، چون احساس میکنند مردانگی شان از بین رفته است، تعلقی به جنسیت خودشان ندارند.
بچههایی که آگاهی کافی درباره جنسیت خود ندارند، طبیعی است که تعلق خاطری هم به جنسیت خودشان نداشته باشند.
داشتن الگوهای نامناسب یکی از تأثیرگذارترین علتها در بروز توهم هویت جنسیتی در بچه هاست. الگوهایی مانند والدین ناآگاه یا سلبریتی ها. بچهها به علت درک نکردن شرایط این افراد و با دیدن رفتار آنها به ویژه در فضای پرجاذبه مجازی ناخواسته گرفتار یک دوگانگی جنسیتی میشوند، مانند سلبریتیهایی که آرایش و تیپهایی مخالف با جنس خودشان دارند.
علتهای بروز توهم هویت جنسیتی در بچهها هرچه باشد، نتیجه آن نارضایتی آنها از جنسیتشان و زندگی در یک برزخ دوگانه است که آسیبهای زیادی را برایشان به همراه دارد، به ویژه اینکه این اختلال همراه با چالشهای زیاد دوره نوجوانی هم بروز کرده است. در ادامه به برخی از این آسیبها اشاره گذرایی داریم:
توهم هویت جنسیتی نقش مخربی در حال و آینده فرزند شما دارد، پس اگر نشانههایی از این اختلال را در نوجوانتان میبینید، فوری با یک روان شناس متخصص در حوزه کودک و نوجوان هماهنگ کنید تا او با استفاده از گفتگو و روشهای متقاعدسازی خطر ایجاد شده را در نطفه خفه کند. با این همه، بد نیست بدانید در بسیاری از مواقع حمایتهای عاطفی شما از فرزندتان که نیاز به دیده شدن دارد، تنها قطعه گم شده این جورچین است. ازاین رو همواره به شما توصیه میکنیم:
۳۵۵ نفر
براساس آمارهای سازمان بهداشت جهانی از هر ۱۰۰ هزار نفر ۳۵۵ نفر ادعا میکنند هویت جنسی دیگری دارند، درحالی که فقط ۹ نفر آنها ترنس هستند.
۸۰ درصد
اختلالات توهم جنسیتی در ۸۰ درصد موارد گذراست و پس از مداخلات روان شناسی ازبین میروند.
حدود بیست سال پیش با پخش سریال جواهری در قصر (یانگوم) در ایران و حدود نودکشور دیگر فیلم کرهای به دنیا شناسانده و با ساخت و پخش سریال جومونگ، موج فیلمها و سریالهای کرهای در ایران فراگیر شد، تا حدی که از اسم رستورانها و غذاخوریها تا برچسب روی کیف و کفش بچهها پر شد از عکس هنرپیشههای کره ای. این موفقیت جهانی که محصول ترکیب سنت و مدرنیته بود، خیلی زود از حوزه درام به موسیقی هم راه پیدا کرد و سبب متولد شدن گروههای پاپ بسیاری در کره شد.
شهرت گروههای موسیقی به ویژه گروه بی تی اس در جهان به حدی رسید که عربها برای افتتاحیه مسابقات جهانی یکی از خوانندگان این گروه را به قطر دعوت کردند. ترکیب حرفهای موسیقی، نور، رنگ و رقص، جذابیت زیادی را برای جوانان و نوجوانان بسیاری از کشورها ایجاد کرده بود، به ویژه اینکه مدیران تولید برنامه این گروهها با ایجاد کردن صفحاتی برای طرف داران خود و ارتباط گیری عالی با مخاطبان این گروهها خیلی زود توانستند به شبکه گستردهای از جوانان و نوجوانان طرف دار خود در سراسر دنیا دست یابند که حاضر بودند برای خوانندگان محبوب خود هرکاری بکنند.
جامعه شناسان براین باورند که نوجوانان و جوانانی که در معرض این نوع از موسیقیها قرار میگیرند به مرور زمان، با هویت تازهای از فرهنگی بیگانه روبه رو میشوند که متفاوت از شرایط زیستی شان است، از نوع پوشش گرفته تا مدل موها و ارتباطات اجتماعی که همگی متأثر از رهبران گروههای پاپ کرهای و درتضاد کامل با فرهنگ ایرانی است.
تغییراتی که این گروهها برروی نوجوانان و جوانان ایرانی دارند، بسیار ناگهانی و سریع است، یعنی خیلی زود شاهد این هستیم که ظاهر بچهها عوض میشود و پوششی شبیه به اعضای این گروهها پیدا میکنند، برای نمونه لباسهای مشکی میپوشند، نشانههای خاصی را روی لباس و دیگر وسایلشان میچسبانند یا مدل موها به ویژه در دخترها سریع عوض میشود.
فرهنگ هواداری که این گروهها ایجاد میکنند هم بسیار متفاوت از طرف داریها از دیگر گروههای خوانندگی است. فعالیتهایی مانند هواداری مجازی، توییت زدن و تبلیغ کردن برای این چهره ها؛ بنابراین طبیعی است که این اتفاقها قدری خانوادهها را نگران کند. ناهم خوانی فرهنگی چیزی است که سبب میشود تا واکنش نوجوانان به این پدیدهها قدری اغراق آمیز و با بزرگ نمایی بیشتری همراه باشد.
مسئله بعدی بحث هم جنس گرایی است که در این گروههای موسیقی و حتی فیلم هایشان به وفور به چشم میخورد، درحالی که تصور همه ما از فیلمها و زندگی کره ای، زندگی خانواده محور بااحترامی ویژه برای بزرگ ترهاست. خلاصه مطلب اینکه در همه اینها جای خالی نظارت خانوادهها ونهادهای فرهنگی به شدت احساس میشود. جای خالی که موج کرهای به راحتی توانسته است برای آن برنامه ریزی و باتوجه به نیاز نوجوانان آن را پر کند.