انتخابات یک کنشگری سیاسیاجتماعیفرهنگی توأمان است. ما با اعمال حق انتخاب خود، میتوانیم فردی را برگزینیم که به گزیدههای اجتماعیاخلاقی ما نزدیکتر باشد. درحقیقت ما نه به دیگری که به خودمان و نگاه و هندسه فکریمان رأی میدهیم؛ مثل انتخاب مهندس برای ساختمانی که میخواهیم مطابق نیاز و سلیقه ما ساخته شود.
ما با انتخاب مهندس صرفا برای او فرصتسازی نمیکنیم، بلکه او را برای غنیسازی فرصتهای خویش به خدمت میگیریم. در سطح کلان هم رئیسجمهور یک مهندس است برای خدمت به مردم. تکلیفی هم که ما بر شانهاش میگذاریم، ساختن ایران است. با فعال کردن فرصتهای پیشرفت برای همه مردم، نهفقط گروه و جناح و جریانی خاص.
ما از شهید مظلوم آیتا... دکتربهشتی آموختهایم «تشکل انحصارطلب و انحصاراندیش از جانب هر فرد و هر گروه و هر جمع باشد، شیطانی از آب درمیآید»؛ لذا با حواس جمع، جوری رأی میدهیم که راه را برای همه باز کند؛ برای همه فرزندان وطن. میجوییم و به کسی رأی میدهیم که با معیار شهیدبهشتی همراستا و بهدنبال ساختن خویش باشد؛ چه «انسان بهدنبال ساختن خویش، میتواند محیط اجتماعی خویش را بسازد».
ما بررسی میکنیم. برای رأیمان نهایت حرمت را قائل میشویم. به هیاهوها و وعدهها دل نمیبندیم و اسیر صداهای بلند نمیشویم که سیدالشهدای انقلاب، چهل سال پیش، هوشیارمان کرده است که «خودت را به دست حوادث و جریانها نسپار؛ چون خدا تو را آفریده است تا بهوجودآورنده جریانها باشی نه تسلیمشونده در برابر جریانها». ما با رأیمان جریانسازی میکنیم.
به صداقت عیار میدهیم که بهگفته بهشتی «اسلام به ما آموخته است که نسبتبه (دربرابر) دشمنان دروغ نگوییم، تهمت و افترا نزنیم و فحش ندهیم». با منطق بهشتی، میخوانیم و انتخاب میکنیم؛ چون در یاد ما مانده است صدای او که میگفت: «ای انسان! تو سازنده تاریخ و آینده هستی. تو قیامتت را هم خودت میسازی، حتی بهشت و دوزخ به دست تو ساخته میشود». باری، ما مسئولیت ملی و انقلابیمان را فهم میکنیم. به میراثداری شهدا، حساسیم. شرایط کشور را درک میکنیم. فراخوان رهبرمان را ارج مینهیم.
میدانیم که امروز، هر رأی بهمثابه یک سرباز میتواند از جغرافیا، هویت و تاریخ ایران و رهاوردهای انقلاب، حراست کند. در این ساحت هرگز برای خود «پایان خدمت» را به رسمیت نمیشناسیم. رأی دادن را «دَین» به وطن و انقلاب و اسلام نمیدانیم که با چندبار شرکت در انتخابات، «ادا» شود. تکلیف میشماریم؛ یک تکلیف ملی و انقلابی که همواره ما را در میدان نگه میدارد. ما هستیم، پس رأی میدهیم!