در خاطر دارم که ماههای آخر سال ۱۳۷۸ بود؛ دوستی فرهیخته۱ داشتم که به یک باره دغدغهی حضورش در انتخابات مجلس گل کرد... در آن سالها با روی کار آمدن دولت آقای سیدمحمد خاتمی، دور، دور اصلاحات و اصلاحطلبان بود و این دوست عزیز ما، در میانه بازیهای سیاسی، فقط با توجه به شرایط، احساس کرده بود که باید بیاید... انگار همین دیروز بود، در گپ و گفتهایی که داشتیم و دلسوزانی که دورش را گرفته بودند همه جور سخنی میرفت حتی از احتمال ضایع شدن و رأی نیاوردن برای منصرف کردنش بسیار گفتند و او که سالهای جوانی اش را در جنگ گذرانده بود، یک کلام گفت: «یک روزی برای حفظ این انقلاب در جنگ تحمیلی، ایثار جان کردیم و امروز اگر خدا بپذیرد، برای اعتلای جمهوری اسلامی، ایثار مال و آبرو...»
این داستان چه ربطی به سرباز دارد؟! الان برایتان میگویم؛ طبعاً وقتی احساس وظیفه کنی، لحظهای از اجرایش کوتاه نمیآیی، حتی اگر یک تن باشی...
نمونه اش هم در تاریخ این سرزمین بسیار است، حوالی سال ۱۳۲۰ و بحبوحه ورود روسها و بی کفایتی دولت مرکزی (بخوانید سلطنت رضا شاه کبیر) بود و خاطرات ماندگاری از سربازانی که ایستادند و اسطوره شدند؛ چه ارتش یک نفرهی شهید عباسعلی ایران دوست۲ در مرز درگز که یک تنه مقابل سربازان روسی ایستاد و جان به جان آفرین تقدیم کرد یا حسینعلی صدآفرین۳ که لقبش را پس از پر کشیدن، از فرمانده متجاوز روس گرفت... و چه مرزبانان پایدار جلفا۴ که سه نفره، ۴۸ ساعت لشکر روس را معطل کردند و سرلشکر نوویکف روس، وقتی به پیکر بیجان آنها رسید و فهمید این مقاومان فقط سه نفر بوده اند، درجه اش را کند و بر سینهی آنها گذاشت...
تاریخ ما پر از این نمونهها که هر کدامش در جای خود اثرگذار و ماندگار است و این انقلاب و نظام و پیشتر از آن، ایرانی که امروز به امانت در دست ماست، یادگار جانفشانی چنین شجاعانی است که نامشان را در گوشه و کنار شهرها و روستاهای این سرزمین میبینیم؛ گر چه گهگاهی به آنها جفا هم شده باشد؛ اما آموخته ایم که برای بلندی نام ایران در برهههای مختلف، باید جان دهیم و از بی مهریها نهراسیم.
دراین میانه، عرصه انتخابات، یک رقابت و درگیری بدون خون ریزی است برای تغییر و پیشرفت! و با همین نگاه، برای اهداف و آرمانها میجنگیم و قدمهای بلند را برمیداریم...
در رقابتهای انتخاباتی، هر نامزدی با ایده و برنامهای میآید و طرحش را به مردم عرضه میکند و مردم هم با رأی خود آن را تایید یا رد میکنند و این چنین چرخش قدرت اتفاق میافتد.
در گذار این گزینش، اگر خطایی هم باشد، چون برآمده از نظر جمهور است، مردم خود به پای آن میمانند... و این چنین، پویایی ایران باقی میماند... فقط یک عیب دارد و آن این که اگر این انتخاب برآمده از چیزی به جز تحقیق آگاهانه و گزینش عالمانه باشد، میتواند چرخه پیشرفت را سالها به تأخیر بیندازد.
حال چه باک؟ من سربازم، دیگر فرقی نمیکند که بر صدرم یا در کنج، هر کجا که باشم وظیفه ام را انجام میدهم...
وعده ما، جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳ – پرشورتر از پیش
۱. او هم اینک از اساتید برجسته دانشگاه است.
۲. https://shahraranews.ir/fa/news/180869
۳. https://telewebion.com/episode/0x1bb383d
۴. https://farsnews.ir/azarbaijan-sharghi/news/14000603000046