به گزارش شهرآرانیوز، شخصیت استالین همواره تحت تأثیر دیدگاههای منتقدان او، کسانی مانند تروتسکی، ترسیم شده است. همین مسئله سبب شده است که در اذهان عمومی چهره فردی خشن و بی سواد از او شکل بگیرد. خوشبختانه، جفری رابرتز در «کتابخانه استالین» با مرور کتابهایی که استالین در دوران زندگی اش به آنها علاقه داشته است، ابعاد مختلف شخصیت او را بررسی کرده و روایتی متفاوت درباره روحیات این رهبر شوروی به دست داده است.
به گفته رابرتز، استالین علاقه فوق العادهای به خواندن کتاب در زمینههای مختلف داشته و میانگین مطالعه روزانه او گاهی به ۵۰۰ صفحه هم میرسیده است. استالین در حوزههای مختلف علمی و تاریخی و داستانی زیاد مطالعه میکرده است، اما به طورکلی بیشتر به مطالعه کتابهایی در حوزه دیپلماسی، تاریخ نظامی، تاریخ جنگهای روم، قانون اساسی کشورها، ادبیات، ویراستاری، و آثار لنین علاقه داشته است. نکته جالب اینجاست که استالین حتی آثار مخالفان خودش، از جمله تروتسکی، را هم مطالعه میکرده است.
بخش عمده کتابهای استالین آثار ادبی کلاسیک روسی و خارجی بود که بیشتر شامل آثار تولستوی، چخوف، گورکی، هوگو، شکسپیر و گوگول بوده است. نویسنده کتاب معتقد است که استالین از کتابهای خود برای اداره شوروی استفاده میکرده است؛ به عنوان مثال، خواندن کتابهایی در حوزه نظامی گری به او در مدیریت جنگ جهانی دوم کمک زیادی کرده است؛ آگاهی استالین از روندهای تاریخی هم سبب شد که او بتواند بعد از مرگ لنین، زمانی که وصیت نامه به جای مانده از او ممکن بود جانشینی استالین را به خطر بیندازد، بتواند، از طریق ائتلاف با بوخارین، کامنف و زینوویف، تروتسکی را به حاشیه براند.
در کتابخانه استالین، ۲۴۳ جلد کتاب از لنین و آثار مرتبط با لنینیسم وجود داشته است. بعد از آثار لنین، در کتابخانه او، از کتابهای خودش ۹۵تا، از زینوویف ۵۵تا، از بوخارین ۵۰تا، از مارکس ۵۰تا، از کامنف ۳۷تا، و از تروتسکی ۲۸تا وجود داشته است. جفری رابرتز درباره روشهای کتاب خوانی استالین میگوید که او هر کتابی را به روش متفاوتی میخوانده است، بعضی کتابها را گزینشی میخوانده و برخی را کامل مطالعه میکرده، برخی را گذرا میخوانده و برخی را با توجه و اشتیاق، برخی کتابها را از اول تا آخر میخوانده و برخی دیگر را فقط نگاهی میانداخته است.
استالین علاقه داشته در کتابهایی که میخواند حاشیه نویسی کند؛ او در صفحات و یا زیر پاراگرافها و عباراتی که به آنها علاقه داشته خط کشیده یا در حاشیه صفحه خطی عمودی کنار آنها گذاشته است. نویسنده در خصوص علاقه استالین به ویراستاری هم میگوید که اگر چیزی در این عالم بود که بیشتر از مطالعه موردعلاقه استالین بود ویرایش کردن بود. آثار مدادهای قرمز و آبی او بر روی اسناد به اندازه خطوط سیمایش برای مقامات شوروی آشنا بود. کمتر پیش میآمد که پیش نویس سندی بدون تغییر و اصلاح از برابر چشمهای تیزبین او عبور کند.
به گفته رابرتز، دلیل علاقه استالین به بیسمارک واقع گرایی سیاسی، عمل گرایی و انعطاف پذیری عملی او بوده است. استالین از این جمله بیسمارک استقبال میکرده که گفته بوده است: «برای قضاوت صحیح سیاسی، باید ضربات سم اسب تاریخ بر زمین را از دور شنید.»
نویسنده میگوید استالین زیر یکی از جملات منسوب به چنگیزخان خطی پررنگ کشیده بود. آن جمله این است: «مرگ شکست خوردگان برای آرامش خاطر فاتحان ضروری است.» کلمه «معلم» به خط استالین و بر روی جلد نمایشنامهای در مورد ایوان مخوف هم به ما میگوید که استالین این حاکم مستبد را یک الگو در نظر میگرفته است.
در نهایت، نویسنده «کتابخانه استالین» سعی کرده به این سؤال جواب دهد که آیا استالین بر اساس روایت برخی از تاریخ پژوهان یک فرد روانی بوده که دست به جنایتهای مختلفی زده یا اینکه این جنایتها را بر اساس عقیده اش انجام میداده است. رابرتز، با مرور اندیشهها و کتابهای استالین، مدعی میشود که تمام جنایتهایی که این فرد در شوروی انجام داده و در نتیجه آنها صدهاهزار نفر را به کام مرگ فرستاده بر اساس عقیده صورت گرفته است. استالین مصداق این ضرب المثل بوده است: «چو دزدی با چراغ آید، گزیدهتر بَرَد کالا»!
«کتابخانه استالین»، نوشته جفری رابرتز، ترجمه حمید هاشمی کهندانی، نشر کتاب کولهپشتی، ۴۰۰ صفحه، ۲۷۹هزار تومان.