مادران همیشه منتظر جامعه، آماده فعالیت بیشتر مجتمع آیه‌ها، میزبان همایش بزرگ «فاطمیون در مدار مقاومت» | دفاع از حرم، اثر تمدنی نهضت حسینی حضرت فاطمه (س)، الگویی برای هر عصر و نسل عاشقانه‌هایی از زندگی حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) سفر رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس به مشهدالرضا (ع) | حوزه خراسان، پشتیبان علمی و فرهنگی فقه قانون‌گذاری حواسمان به لقمه‌هایی که برای خود می‌گیریم باشد مشهدالرضا (ع)، میزبان کنفرانس بین‌المللی فقه و قانون | رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس: ظرفیت ارزشمند حوزه خراسان، پشتیبانی از تصویب قوانین کارآمد است صحن و سراهای رضوی مهیای جشن مادر + ویدئو الگوی فاطمی، کاملترین الگوی خانواده اصلاح تصور ما درباره نماز حجت‌الاسلام‌والمسلمین نظافت یزدی: مادری معامله با خداست یازدهمین مرحله قرعه‌کشی طرح ملی «من قرآن را دوست دارم» برگزار می‌شود اعلام ویژه‌برنامه‌های سالروز میلاد حضرت زهرا(س) در حرم امام‌رضا(ع) حضور یلدایی تولیت آستان قدس رضوی در جمع کودکان بهزیستی «نور علی بن موسی الرضا (ع)» مشهد خانواده موفق؛ نسل سرنوشت‌ساز یلدا؛ فرصت ادای مستحبات اجتماعی همایش چهلمین سال تأسیس دانشگاه علوم اسلامی رضوی در مشهد برگزار شد (۲۹ آذر ۱۴۰۳) + فیلم تولیت آستان قدس رضوی: دانشگاه‌های علوم اسلامی، پیشتاز حل مشکلات کشور باشند | جامعه دانشگاهی، پای کار حل مشکلات بیاید
سرخط خبرها

مهمان‌های حسین (ع)

  • کد خبر: ۲۳۸۴۳۷
  • ۲۰ تير ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۵
مهمان‌های حسین (ع)
یکی از دختر‌ها می‌شود مأمور کفش‌ها و دیگری مأمور گلاب‌پاش و خرما. خودش هم سینی چای را می‌گرداند.

خانه یک اتاق بزرگ بیشتر ندارد. همان را کرده‌اند مهمان‌خانه. روبه‌رو یک اتاق کوچک است و کنارش صندوق‌خانه که هم حکم مطبخ را دارد و هم انباری. صندوق لباس و سایر خرت‌وپرت‌ها هم آنجاست. معصوم با دخترهایش بیشتر روز آنجا هستند و بی‌بی‌جان توی اتاق کناری.

پسر‌ها هم که همیشه خدا توی کوچه ویلان‌وسیلان هستند، با این حال دل بچه‌ها همه با آن اتاق‌بزرگه است؛ اتاق مهمان‌خانه که روی هرکسی باز نمی‌شود. معصوم یک کلید زده در اتاق و فقط پنجشنبه به پنجشنبه درش را باز می‌کند و کناره‌ها و پشتی‌های جهازش را می‌آورد بیرون، فرش را تا می‌دهد و زیرورویش را خوب جارو می‌زند و یک ساعتی گردگیری می‌کند. 

آینه و شمعدان را خوب دست می‌کشد. قرآن را باز می‌کند و یک خط می‌خواند و بعد می‌آید بیرون تا هفته دیگر. بچه‌ها می‌دانند تا مهمان نیاید، بعید است که قانون معصوم خط بخورد، الا محرم. محرم اتاق مهمان‌خانه می‌شود تکیه. معصوم از سه روز مانده به عزای آقا در مهمان‌خانه را باز می‌کند و هرچه از ترمه و روی پشتی دارد، می‌آورد بیرون. سیاهی هم دارد. یک کتیبه هم ارث آقاجانش است، از عراق. 

ظرف‌های چینی جهازش را هم ردیف می‌کند. اول استکان‌ها و نعلبکی‌ها را خاک‌مال می‌کند و بعد هم گلاب‌پاش‌ها و پیش‌دستی‌ها را می‌اندازد توی تشت تاید تا چرک نداشته‌شان برود. پرده‌ها را هم عوض می‌کند و تور‌های سفید می‌نشینند جای چلوار کدر. همه‌چیز آماده می‌شود تا مهمان‌های حسین بیایند. رخت بچه‌ها را هم عوض می‌کند و بی‌بی را می‌نشاند کنار سماور. 

پسر‌ها را می‌فرستد دم خانه همسایه‌های کوچه خودشان تا دوتا کوچه آن‌طرف‌تر. یکی از دختر‌ها می‌شود مأمور کفش‌ها و دیگری مأمور گلاب‌پاش و خرما. خودش هم سینی چای را می‌گرداند. زن‌ها قبل آقا می‌آیند. بنا به وقتی که از آقا گرفته، سید ساعت ۲ می‌آید و دوونیم می‌رود. توی این فاصله زن‌ها اشک‌هایشان را ریخته‌اند و معصوم هم دلش را خوب تکانده است. بعد چایی را از دست بی‌بی می‌گیرد و می‌گرداند. زن‌ها صلوات می‌فرستند و خلاص.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->