مشهد پایگاه اصلی فرهنگ زیارت | راه اندازی دبیرخانه شهرهای زیارتی در شهرداری درس فقه رسانه در حوزه‌های علمیه تدریس شود کتاب «فقه خبر» رونمایی شد از سختی‌های حجاج ایرانی در مسیر بازگشت به کشور تا مطالبه برای بازگرداندن خسارت آغاز ساخت هتل‌های لوکس در مدینه و کمبود فضا برای اسکان زائران عمره و حج روایتی نو از زندگی حضرت زهرا (س) در قالب پرده‌خوانی | رونمایی از طرح «پرده عروس آفرینش» افزایش ۵۰ درصدی فضای مسقف در حرم امام رضا(ع) تهدیدهای دوباره فرانسه علیه مسجد مسلمانان راهکار‌های عملی برای حفظ و استمرار دادوستد با خدا توجه به ترویج فرهنگ رضوی در شورای فرهنگ عمومی خراسان رضوی کتاب «خورشید هشتم» منتشر شد | روایتی از نقش آفرینی امام رضا (ع) در فرهنگ و تمدن دوران عباسی «اگر آوینی بود» جنگ ۱۲ روزه را چطور روایت می‌کرد؟ مسابقه قرآنی ویژه ایثارگران و خانواده شهدا فراخوان پیشنهاد شعار مشترک فاطمیه ۱۴۰۴ منتشر شد اعلام همکاری مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با سینمای جوان بیش از ۵ میلیون ایرانی در صف انتظار اعزام به عمره، باوجود افزایش ظرفیت مسئله غزه نشان داد که لازمه اصلی صلح، برقراری عدالت است لایحه جدید قانون ممنوعیت حجاب در ایتالیا جنجال به پا کرد انتشار فراخوان نوحه‌های فاطمی با محور «استقامت و مقاومت در اقشار امت»
سرخط خبرها

مهمان‌های حسین (ع)

  • کد خبر: ۲۳۸۴۳۷
  • ۲۰ تير ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۵
مهمان‌های حسین (ع)
یکی از دختر‌ها می‌شود مأمور کفش‌ها و دیگری مأمور گلاب‌پاش و خرما. خودش هم سینی چای را می‌گرداند.

خانه یک اتاق بزرگ بیشتر ندارد. همان را کرده‌اند مهمان‌خانه. روبه‌رو یک اتاق کوچک است و کنارش صندوق‌خانه که هم حکم مطبخ را دارد و هم انباری. صندوق لباس و سایر خرت‌وپرت‌ها هم آنجاست. معصوم با دخترهایش بیشتر روز آنجا هستند و بی‌بی‌جان توی اتاق کناری.

پسر‌ها هم که همیشه خدا توی کوچه ویلان‌وسیلان هستند، با این حال دل بچه‌ها همه با آن اتاق‌بزرگه است؛ اتاق مهمان‌خانه که روی هرکسی باز نمی‌شود. معصوم یک کلید زده در اتاق و فقط پنجشنبه به پنجشنبه درش را باز می‌کند و کناره‌ها و پشتی‌های جهازش را می‌آورد بیرون، فرش را تا می‌دهد و زیرورویش را خوب جارو می‌زند و یک ساعتی گردگیری می‌کند. 

آینه و شمعدان را خوب دست می‌کشد. قرآن را باز می‌کند و یک خط می‌خواند و بعد می‌آید بیرون تا هفته دیگر. بچه‌ها می‌دانند تا مهمان نیاید، بعید است که قانون معصوم خط بخورد، الا محرم. محرم اتاق مهمان‌خانه می‌شود تکیه. معصوم از سه روز مانده به عزای آقا در مهمان‌خانه را باز می‌کند و هرچه از ترمه و روی پشتی دارد، می‌آورد بیرون. سیاهی هم دارد. یک کتیبه هم ارث آقاجانش است، از عراق. 

ظرف‌های چینی جهازش را هم ردیف می‌کند. اول استکان‌ها و نعلبکی‌ها را خاک‌مال می‌کند و بعد هم گلاب‌پاش‌ها و پیش‌دستی‌ها را می‌اندازد توی تشت تاید تا چرک نداشته‌شان برود. پرده‌ها را هم عوض می‌کند و تور‌های سفید می‌نشینند جای چلوار کدر. همه‌چیز آماده می‌شود تا مهمان‌های حسین بیایند. رخت بچه‌ها را هم عوض می‌کند و بی‌بی را می‌نشاند کنار سماور. 

پسر‌ها را می‌فرستد دم خانه همسایه‌های کوچه خودشان تا دوتا کوچه آن‌طرف‌تر. یکی از دختر‌ها می‌شود مأمور کفش‌ها و دیگری مأمور گلاب‌پاش و خرما. خودش هم سینی چای را می‌گرداند. زن‌ها قبل آقا می‌آیند. بنا به وقتی که از آقا گرفته، سید ساعت ۲ می‌آید و دوونیم می‌رود. توی این فاصله زن‌ها اشک‌هایشان را ریخته‌اند و معصوم هم دلش را خوب تکانده است. بعد چایی را از دست بی‌بی می‌گیرد و می‌گرداند. زن‌ها صلوات می‌فرستند و خلاص.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->