شفیعی کدکنی: تنها پاسدار فرهنگ ایرانی در یک قرن اخیر، ایرج افشار بود + فیلم فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (۱۷ و ۱۸ مهر ماه ۱۴۰۴) + خلاصه داستان و زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴ کارگردان «پدرخوانده» اولین فیلم ایتالیایی زبانش را می سازد فراخوان جشنواره هنر‌های شهری مشهد ۱۴۰۵ منتشر شد نسرین بابایی: سریال «شغال» برای من یک تجربه عمیق انسانی بود نگاهی به قسمت جدید «اکنون» | بازگشت جنجالی مجتبی شکوری معرفی برگزیدگان جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان برد پیت و جورج کلونی با یک فیلم طنز به سینما می‌آیند تغییر رئیس سازمان سینمایی تکذیب شد «بچه مردم» برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره کودک و نوجوان شد فتوکال مهمانان ویژه جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان | از عمو پورنگ تا سامان احتشامی محمد کاسبی در بیمارستان بستری شد + علت کتابی با آموزه‌های رهبری برای کودکان منتشر شد پژمان جمشیدی با «شاخ» به سینما می‌آید + عکس «رویای آمریکایی» آماده نمایش شد طرح بلیت نیم‌بهای «یوز» موفق عمل کرد | فروش میلیاردی در روز نخست اعتراضی سینمایی به جنگ در فیلم «ما» گریم دامبلدور در سریال «هری پاتر» لو رفت + عکس
سرخط خبرها

۲ رمان «خیال کردم آب است می‌چکد» و «بودن یا نبودن» منتشر شدند

  • کد خبر: ۲۳۹۴۱۸
  • ۲۷ تير ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۶
۲ رمان «خیال کردم آب است می‌چکد» و «بودن یا نبودن» منتشر شدند
رمان «خیال کردم آب است می‌چکد» نوشته اسماعیل زرعی و «بودن یا نبودن» نوشته مبینا فتحی راهی بازار کتاب شده است.

به گزارش شهرآرانیوز؛ کتاب «خیال کردم آب است می‌چکد» نوشته اسماعیل زرعی در ۱۷۶ صفحه با شمارگان ۲۲۰ نسخه و قیمت ۱۸۰ هزارتومان در انتشارات مروارید راهی بازار کتاب شده است.

در نوشته پشت جلد کتاب می‌خوانیم: رمان «خیال کردم آب است می‌چکد» نوشته داستان‌نویس معاصر اسماعیل زرعی (متولد ۱۳۳۷) ماجرای یک «شخصیت داستانی» است که از کُندی و وقفه نویسنده اثر در کار نوشتن راضی نیست. این «شخصیت داستانی» از این رمان می‌گریزد و به سراغ نویسنده‌ای می‌رود که شهرت بیشتر و پشتوانه تبلیغی وسیع‌تری دارد. اما این سفر سبب می‌شود که برای او ماجرا‌های تلخ و مختلفی پیش آید.

«با همه وجود به وجد آمدیم. کجای دنیا می‌توانستیم چنین داستان‌نویسی پیدا کنیم؟ حُضّار همه شروع کردند به کف‌زدن؛ محکم و ممتد. عده‌ای سوت بلبلی زدند. هفت_هشت نفر زنده‌باد_ زنده‌باد گفتند. یکی با صدای نکره از جایی ناپیدا داد زد: به احترام حضرت استاد پاشید!»

همچنین رمان «بودن یا نبودن» نوشته مبینا فتحی در ۱۸۴ صفحه با شمارگان ۲۲۰ نسخه و بهای ۲۰۰ هزار تومان در نشر مروارید عرضه شده است.

در پشت جلد کتاب نوشته شده است: «شادی» مرده است! هیمن جمله کوتاه غمی عظیم را روی دوش‌های خود حمل می‌کند: جمله‌ای سه کلمه‌ای که با تمام کم‌جانی محکوم به تحمل سنگینی بار این غم است: غمی که حتی تکرار واژه «غم» نیز کمکی به رساتر شدن فریاد آن نمی‌کند. «شادی» مرده و پس از او، احوال «امید» و «آرزو» و «فروغ» و «جهان» نیز به‌شکل کوششی برای بودن ادامه دارد، آن هم درحالی که تلاش زندگی متمرکز بر تبعید آنها به قلمرو نبودن است.

«دلم می‌خواهد بخوابم؛ تاصد سال بخوابم و کسی بیدارم نکند. آلارم گوشی را بگذارم که صد سال دیگر زنگ بزند و بخوابم و بعد بیدارم کنند و بگویند: «بیدار شو. فرشته مرگ اینجاست. منتظر تو.» مضحک است. دلم می‌خواهد بمیرم، اما آن را به تعویق می‌اندازم؛ دلم می‌خواهد زندگی کنم، اما حوصله‌اش را ندارم.»

منبع: ایسنا

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->