الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ «عاشورا» فارغ از دیدگاه اعتقادی، یک واقعه تاریخی با بار دراماتیک و داستانی بی نظیر است که قابلیتهای منحصربه فردی برای تصویرسازی دارد؛ چراکه روایت در آن وجههای پررنگ دارد. این ویژگی باعث شده است هنرمندان زیادی به آن گرایش پیدا کنند و دست به خلق آثار هنری مختلفی ازجمله نقاشی بزنند. بارزترین نقاشیهای عاشورایی را میتوان در آثار قهوه خانهای مشاهده کرد که در عین سادگی به شدت با مخاطب ارتباط برقرار میکنند. شاید به دلیل همان قول معروف که میگوید «هرآنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند».
اما در دوره معاصر که نقاشی امروزی بیش از دیگر گونهها گسترش یافته است نیز ردپای عاشورا را میتوان در آثار هنرمندان بنامی مانند محمود فرشچیان پیدا کرد. ما در این گزارش سراغ چند هنرمند نقاش رفتیم و از آنها درباره ظرفیتهایی که واقعه عاشورا برای خلق آثار هنری نقاشی دارد، سؤال کردیم. به باور آن ها، عاشورا ظرفیتی است بی نهایت، اما اینکه چطور باید از آن استفاده کرد، موضوع مهمی است.
لیلا افشار، هنرمند نقاش و پژوهشگر هنر، با بیان اینکه علایق هنرمند در تولید آثار نقاشی خوب با موضوعات عاشورایی تأثیر بسزایی دارد، میگوید: این موضوع را هنرمندان مختلف با تکنیک و بیان متفاوت میتوانند کار کنند. این موضوعات ظرفیتهای زیادی برای به تصویر کشیده شدن در هنر نقاشی دارند، چراکه مانند هر داستان دیگری پر از صحنههای مختلف هستند و هنرمند میتواند از زوایای مختلف آن را بکشد. این طور نیست که یک بخش از آن که کشیده شد، محتوای آن تمام شود.
او به حضور و تأثیر هنرمندان شناخته شده این حیطه اشاره میکند و میگوید: هنرمندان متعددی مانند حسن روح الامین و علی بحرینی را میشناسیم که سبکشان با موضوعات مذهبی گره خورده است. آثار این هنرمندان که از لحاظ تکنیک و مضمون خوب و قوی کار میکنند، میتواند سلیقه مخاطب را در این زمینه ارتقا دهد. بنابراین، باید بیشتر نشان داده شوند، به ویژه در فضاهای شهری و در فضای مجازی که خیلی از جوانها در آن فعال هستند تا در نتیجه، چشم مخاطب با این آثار بیشتر آشنا شود.
افشار با تأکید بر ضرورت حمایت مسئولان از تولید آثار هنری با موضوع عاشورا اضافه میکند: مسئولان باید از این آثار با برگزاری رویدادهای مرتبط مانند جشنوارههای تخصصی حمایت کنند، به ویژه این جشنوارهها از مدارس و هنرستانها و دانشگاهها باید شروع شوند تا بتوانند اثرگذاری مطلوبی داشته باشند. گنجاندن موضوعات مذهبی در کنار موضوعات آزاد در دیگر جشنوارهها نیز راهکار مهمی است که میتواند به رشد و توسعه هنر عاشورایی کمک کند.
امیرمهدی وثوق، هنرمند مجسمه ساز و نقاش، نیز با نگاهی تاریخی به نقاشیهای عاشورایی میگوید: نقاشی مذهبی با مضامین عاشورایی اولین بار در نقاشی قهوه خانهای بیشترین نمود را داشت. همچنین این نوع نقاشی را در علم بافتهها و پرچمهای مراسم عزاداری میبینیم؛ اما در دوره معاصر کمتر به این هنر پرداخته شده است.
او میافزاید: اکنون به دلیل سیاست احیای سنتهای قدیمی در شهرداری ها، به عنوان متولی هنرهای شهری، مضامین مذهبی و گاه عاشورایی را بیشتر از قبل روی در و دیوار شهر میبینیم که این اقدامات جای قدردانی دارند. به باور این هنرمند، قصه عاشورا را همه ما از بزرگ تا کوچک میدانیم؛ ولی اگر قرار باشد نقاشیای درباره آن کشیده شود، باید ویژگیهایی منحصربه فرد و به روز داشته باشد.
او توضیح میدهد: اشاره مستقیم باعث میشود آدمها آن موضوع را مهم ندانند. وقتی مخاطب در اثر هنری موضوعی را کشف میکند که آن موضوع در لایههای چندمش به یک داستان مهم اشاره میکند، میتوان گفت آن اثر موفق است و اگر مستقیم به یک موضوع یا واقعه خاص اشاره شود، جذابیتش را از دست میدهد.
وثوق با اشاره به اینکه داستان عاشورا نیز مانند همه داستانهای دیگر ظرفیتهای مغفول زیادی دارد که هنوز به آنها پرداخته نشده است، اضافه میکند: اینکه چطور پرداخته شود، به نوع نگاه ما بستگی دارد. اگر در نظر بگیریم که این نقاشی قرار نیست در ایران ارائه شود، بنابراین باید برای مخاطب سؤال ایجاد کند که دارای چه داستانی است. یعنی دست کم حس اولیه را بگیرد و بعد سراغ داستان برود. این طوری شاید بتوان معنی و حس را منتقل کرد.
او با اشاره به برگزاری جشنوارههای مرتبط در این عرصه، میگوید: هنر وقتی فرمایشی میشود، آدمها از آن فاصله میگیرند و آدمهایی که دنبال پول هستند، دنبالش میروند. در سفارش یک اثر هنری وقتی آدمی اشتباه را برای یک کار انتخاب میکنند، آن هنرمند اگرچه آن کار را انجام میدهد، اثر هنری اش حسی را که باید داشته باشد، ندارد. در برگزاری جشنوارهها نیز همین طور است. وقتی جشنواره فقط برای موضوع دینی مانند عاشورا برگزار میشود، هنرمندی که کارش موضوعات دیگر است هم به دلیل دغدغههای مادی شرکت میکند.
وثوق در ادامه به ضرورت توسعه زیرساختهای هنری به ویژه هنر دینی در مشهد اشاره میکند و میافزاید: نگارخانهها به عنوان محلی برای عرضه هنر در مشهد بسیار کم هستند. مشهد با این جمعیت دست کم باید صد نگارخانه داشته باشد. هنرمندان زیادی داریم که به خاطر هزینههای زیاد نمیتوانند آثارشان را ارائه کنند. کارهای مذهبی خوبی انجام میدهند، ولی نمیتوانند دیده شوند.
وی در پایان بیان میکند: مشهد به دانشگاه تخصصی هنر نیاز دارد. اکنون فقط چند مؤسسه هنر داریم که آنها به دلیل اینکه بتوانند درآمد داشته باشند، چند رشته دارند و به صورت تخصصی روی هنر کار نمیکنند. دانشکده تخصصی هنر در مشهد نیاز داریم که بتواند در هنرهای دینی پژوهش و هنرمندانی را در این عرصه تربیت کند.