به گزارش شهرآرانیوز، در حال حاضر این پرونده در اختیار دادیار رحیمی در شعبه دوم اجرای احکام دادیاری دادسرای امور جنایی تهران قرار دارد.
ماجرای پرونده از این قرار است. زن کارمندی که پدر سالخوردهاش سکته مغزی کرده بود، برای مراقبت و نگهداری از او نیاز به پرستار شبانهروزی داشت. به همین دلیل تصمیم به استخدام فردی گرفت که شبها هم در خانهشان بماند و در نگهداری از پدرش او را یاری کند. به این ترتیب، زن جوان در یکی از سایتها آگهی داد و یک مرد جوان با دیدن آگهی به آدرس مورد نظر رفت و دو طرف با هم توافق کردند.
پس از آن پرستار خانگی از پیرمرد بیمار نگهداری میکرد و برای اینکه در خانه پدر و دختر بماند یک اتاق هم به او دادند. اما مرد پرستار در ۲۳ بهمن سال ۱۴۰۰ بعد از اینکه فهمید دختر خانواده طلاهای زیادی دارد، شبانه بالای سر دختر رفت و پس از کتک زدن دختر جوان دست و پایش را با پارچه بست و او را مورد تجاوز قرار داد. دست آخر هم با سرقت طلا و پولهای دختر جوان او را داخل اتاقش حبس کرد و متواری شد.
پس از آن دختر به هر سختیای که بود دست و پای خود را باز کرد و روز بعد هم برای شکایت به اداره پلیس رفت. با طرح شکایت، پرونده به جریان افتاد، اما در روند تحقیقات مشخص شد تلفن مرد متجاوز خاموش است و همه نشانیهایی هم که داده دروغ بوده است. بنابراین، پرونده همچنان باز ماند تا اینکه بعد از گذشت دو سال از شکایت زن جوان، وقتی مرد متجاوز دوباره به تهران آمده بود، شناسایی و بازداشت شد.
با دستگیری متهم و تکمیل تحقیقات، او در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. مرد متجاوز که به جرم خود اعتراف کرده است گفت: به دختر خانوادهای که برایشان کار میکردم تجاوز و سپس سرقت کردم.
این در حالی بود که در بخشی از تحقیقات معلوم شد متهم مدتی پس از تجاوز به دختر جوان در حالی که به شهرستان محل زندگی خود رفته، از همسرش خواسته بود با یک مرد پولدار طرح دوستی بریزد. پس از آن، مرد را به خانه کشانده و با تهیه فیلم خصوصی اموال او را سرقت و در ادامه در چند نوبت از طعمهاش اخاذی کرده بود.
با به دست آمدن این نتایج برای متهم حکم اعدام صادر شد. در ادامه روند رسیدگی به پرونده، قضات شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور حکم اعدام او را تایید کردند. به این ترتیب پرونده برای اجرای حکم اعدام به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران آمده است و متهم در انتظاری اجرای حکم مرگ به سر میبرد.
منبع: روزنامه ایران