به گزارش شهرآرانیوز، در قدمزدن میان کوچههای قدیمی مشهد، امروز قرار است کوچه «نخودبریزها» را به تماشا بنشینیم. برابر اسناد موجود، حدود دو قرن از وجود این کوچه در نقشه مشهد میگذرد و در همه این دو سده، تغییر چندانی نکرده است، آنچنانکه از ابتدا دارای پنج فرعی غربی و یک فرعی شرقی بوده که این فرعی شرقی در طول زمان، به راه ورودی برای کوچه نخودبریزها تبدیل شده است. بااینهمه، هنوز هم فرعیهای آن مانند قدیم بسیار کمعرض و تودرتو هستند. سوای این، در این کوچه، واحدهای کارگاهی متعلق به اصناف مختلف از قدیم وجود داشته که اکنون به مجموعههای زائرپذیر و موزه تبدیل شده است.
کوچه نخودبریزها از آندست کوچههای قدیمی شهر مشهد محسوب میشود که بهرغم عمر بالای خود، کمترین تغییرنام رسمی و غیررسمی برای آن ثبت شده است. براساس اسناد موجود، این کوچه از ابتدای ایجاد تا زمان احداث خیابان تهران قدیم (امامرضا (ع) کنونی) به نام امروزش، یعنی «نخودبریزها»، شناخته میشده است. دلیل این مسئله هم فعالیت و سکونت اعضای صنف نخودبریز در این کوچه بوده است.
پس از تأسیس خیابان تهران، اما براساس شمارهگذاری مرسوم شهری در دوره پهلوی، این کوچه نخست به کوچه «فردوسی» و سپس به کوچه «شماره۹» معروف میشود. این نام تا اجرای طرح نوسازی و بهسازی اطراف حرممطهر در دهه۷۰ قرن چهاردهم خورشیدی، بر این کوچه باقی میماند، اما پسازآن به ناگاه کوچه بدون نام میشود. در این ایام، کوچه نخودبریزها تنها یک تابلو بر ورودی فرعی شرقی خود داشته که مزین به نام «امامرضا (ع)» بوده است.
این وضعیت البته زیاد طول نمیکشد و پس از یکیدو سال، ابتدا تابلوی نام «شهید نظریپور» و سپس تابلوی نام «نخودبریزها» در ابتدای کوچه نصب میشود تا بار دیگر کوچه از منظر نهادهای رسمی هم با همان نام قدیمش شناخته شود. ناگفته نماند که رنگ تابلوی کوچه نخودبریزها، برخلاف سایر تابلوهای معرفی نام که آبی رنگ هستند، رنگی قهوهای دارد که در ساختار شهری از آن برای معرفی بناها و کوچههای خاص استفاده میشود.
براساس نقشه دالمج (ترسیمشده در سال۱۲۴۸ خورشیدی) کوچه نخودبریزها در آن دوران، آخرین کوچه محله بزرگ عیدگاه بوده که در مجاورت نخستین کوچههای محله سرشور قرار داشته و ضلع شرقی آن به قبرستان قتلگاه وصل میشده است. چهار فرعی هم از ضلع غربی کوچه منشعب میشده که همگی بنبست بوده و راه خروجی نداشتهاند. بهعبارتبهتر راه خروج این کوچه یکی قبرستان عیدگاه و دیگری مسیر شمالی کوچه بوده که بعدها جایش را به خیابان خسروینو و اندرزگوی کنونی داده است.
حسینیه نخودبریزها مهمترین بنای این کوچه است که هنوز هم با تغییراتی در بنا به حیات خود ادامه میدهد و بهعبارتبهتر نماد قدمت این کوچه و بازگوکننده دلیل نامگذاری آن است. ناگفته نماند که نخودبریزی شغلی ویژه و مورداستقبال در مشهد دوران قاجار بوده است. تعداد فعالان این شغل بهحدی زیاد بوده که دارایی لازم را برای خرید و ایجاد حسینیه ویژه خود داشتهاند. دلیل این مسئله هم ازیکسو وجود مزارع بزرگ نخود در اطراف مشهد، خاصه در مسیر کلات و سرخس و ازدیگرسو استقبال زائران از خرید نخود و کشمش مشهد بهعنوان سوغات این شهر بوده است.
در توضیح نخودبریزی هم باید گفت که فعالان این شغل طی فرایندی نخود خام و سفت را تبدیل به نخود نرم و پوک قابل تفتدادن و نمکاندودکردن برای مصرف در آجیل میکردهاند. اسناد موجود گواه این واقعیت است که کوچه نخودبریزها در نیمه دوم دوران حکومت قاجارها بر مشهد، رشد درخورتوجهی را به خود دیده است. این رشد بهحدی بوده است که علاوه بر حسینیه مورداشاره در سال۱۲۷۰قمری، مسجدی روحوضی نیز توسط میرزایی، کشیکنویس آستانه، در آن ایجاد میشود که هنوز هم با تغییراتی در ساختار بخش زیرین آن بهعنوان یگانه مسجد این کوچه به کار خود ادامه میدهد.
ساختار کوچه نخودبریزها در دوران پهلویها سه تغییر عمده به خود دیده است. دو تغییر از این سه، مربوط به تغییرات ساختاری ایجادشده در نظام شهری است، اما سومین تغییر با اجرای انقلابسفید در کشور رقم میخورد؛ محمدولی اسدی عامل نخستین تغییر عمده دوران پهلوی در کوچه مورد نظر است. او در یک برنامه اصلاحی و برای آنچه مدرنیزهکردن شهر لقب میگیرد، اقدام به ایجاد خیابانی جدید در محدوده جنوبی حرممطهررضوی میکند که به «خیابان تهران» و سپس «امامرضا (ع)» مشهور میشود.
دومین تغییر نیز ایجاد میدانی است که ابتدا «گلکاری دقیقی» و سپس «فلکه آب» نام میگیرد و اکنون در مکاتبات رسمی میدان «بیتالمقدس» خوانده میشود. تغییر عمده ساختاری در این کوچه، اما با ایجاد خیابان «خسروی نو» (شهید اندرزگوی کنونی) در میانه دهه۴۰ قرن چهارده خورشیدی رخ میدهد؛ با ایجاد این خیابان، مسیر غربی میدان بیتالمقدس از بنبست سوارهرو خارج میشود و درست بههمیندلیل فضاهای مسکونی داخل کوچه نخودبریزها موردتوجه زائران قرار میگیرد.
همزمانی این مسئله و انقلاب سفید شاه که در جریان آن بدون یک برنامهریزی درست، مالکیت روستاها از اربابان به روستانشینان و کشاورزان واگذار شد، بزرگترین تغییر را در ساختار و شکل جمعیتی این کوچه رقم زد؛ درواقع اندکی پس از فرایند انقلاب سفید و تغییر مالکیت در اراضی عمده کشاورزی، توانایی مالی کشاورزان و فعالیتهای کشاورزی با نوسانی بزرگ همراه شد و در نتیجه تولید نخود کاهش پیدا کرد. این مهم سبب شد بسیاری از ساکنان کوچه شغل اجدادی خود را کنار بگذارند و به اجارهدادن واحدهای مسکونی خود به زائران مشغول شوند. این موضوع بهمرورزمان ماهیت کوچه را از محدودهای کارگاهی و مسکونی به کوچهای زائری تبدیل کرد.
پس از انقلاب وضعیت کوچه نخودبریزها تغییر چندانی نکرد. اغلب خانهها، کاربردی مسکونیزائرپذیری داشتند و ساکنان قدیمی کوچه با اجارهدادن بخشی از منزل خود به مشتاقان زیارت حضرتثامن (ع) کسب درآمد میکردند. اکنون نیز اغلب واحدهای مسکونی این گذر، تغییر ماهیت داده و به هتل و مهمانپذیر تبدیل شدهاند، آنچنانکه تعداد منازلِ با کاربری مسکونی به کمتر از انگشتان یک دست میرسد.
ناگفته نماند در کنار همه تلخیهای گذشته بر کوچه نخودبریزها، اقدام درخورتوجه یکی از هتلداران این کوچه، یعنی آقای نخعی، هم باعث شهرت جهانی این کوچه قدیمی شد. ماجرا از این قرار است که او، از حدود پانزده سال پیش در بخشی از هتل خود، موزهای از سماورهای گوناگون برپا کرده است تا به این شکل، مشهد میزبان نخستین موزه سماور ایران و دومین موزه سماور دنیا بعد از شهر تولای روسیه باشد. این اقدام بهشدت بر استقبال زائران از کوچه اثرگذار بوده است، بهنحویکه تقریبا در همه روزهای سال ظرفیت اقامتیهای این کوچه تکمیل است.
همانگونه که پیشتر اشاره شد، قدمت سکونت در این کوچه به سالهای نخست حکومت قاجارها بر ایران بر میگردد، اما قدیمیترین نامی که مرتبط با این کوچه ثبت شده، میرزاحسین کشیک نویس، مؤسس مسجد «حیدریزاد»، است. مشهورترین خاندانی هم که روزگاری در این کوچه کهن ساکن بوده، خانواده مصطفوی است. خانواده هاشمیان عطار را نیز که بزرگ آنان، میرزاآقا، در بازسازی یگانهمسجد کوچه نقش پررنگی داشته است، باید بهعنوان یکی از خانوادههای قدیمی ساکن در کوچه نخودبریزها دانست.
همچنین خانواده توانای احمدی که چندین نسل خباز بودند، از دیگر خانوادههای قدیمی شهر هستند که برخلاف دو خانواده قبلی هنوز هم اعضایی از این خانواده در کوچه سکونت دارند. خانواده اسلامینسب که بزرگشان، یعنی حاجعلیاکبرخان، در محل به حاجی اسفراینی مشهور بوده هم از قدیمیهای این کوچه است. حاجعلیاکبر اسلامینسب از نخستین افراد ساکن این کوچه شناخته میشود که خانه خود را بهصورت پانسیونی در اختیار جوانان مسافری قرار میداد که قصد حضور بلندمدت در مشهد را داشتند.
سیدجواد مشهدیحسینی، حاجیبندار و آقای مشکات از دیگر قدیمیهای این کوچه هستند که اکنون منازل آنها با حفظ نام از سوی ورثه به هتل و آپارتمان تبدیل شده و بدینگونه نامشان هنوز با این کوچه همراه است. سالاری را که اکنون مسئولیت حسینیه نخودبریزها را بر عهده دارد هم باید از موسپیدکردههای این کوچه دانست. او را باتوجهبه مسئولیتش، میتوان بازمانده ساکنان نخستین کوچه دانست.
همچنین از حاج غلامرضا حیدریزادِ قالیفروش که برای سومینبار تنهامسجد کوچه را بازسازی کرد و بههمیندلیل هم مسجد به نام وی شناخته میشود و حاجی دستور نیز که اکنون مدیریت مسجد را بر عهده دارد، باید یاد کرد. سرانجام باید از خاندان نظریپور نام برد که یگانه شهید کوچه فرزند این خانواده بوده است.