پزشکیان در اولین سفر استانی به سیستان و بلوچستان می‌رود + فیلم معاون وزیر خارجه: ایران و چین به همکاری برای روبرو شدن با چالش‌های جهانی ادامه می‌دهند روسیه برای اتصال شبکه برق با ایران اعلام آمادگی کرد سفیر مجارستان به وزارت خارجه احضار شد اعتراف رسانه عبری: پهپاد حزب الله نظامیان صهیونیستی را درو کرد مصوبه تشکیل سازمان ملی سنجش زیر نظر رئیس جمهور بازنگری می‌شود شمار شهدای لبنان به ۳ هزار و ۵۴۴ نفر رسید تاکید آیت‌الله علم‌الهدی بر پیگیری مسئله حجاب با حفظ انتظامات کشور راه اندازی طومار اعتراض به تعطیلی سرکنسولگری‌های ایران در آلمان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی: ذخایر اورانیوم ایران افزایش یافت عملیات ارتش یمن علیه یک کشتی در دریای سرخ (۲۹ آبان ۱۴۰۳) بغداد به طرح شکایت تل آویو علیه عراق در شورای امنیت واکنش نشان داد درخواست عربستان از جامعه جهانی | به جنایات اسرائیل علیه فلسطینی‌ها پایان دهید توصیه رهبر انقلاب برای پیروزی جبهه مقاومت وزیر دفاع به ونزوئلا سفر کرد (۲۹ آبان ۱۴۰۳) پایگاه مهم «گلیلوت» در حومه تل‌آویو مورد حمله موشکی حزب‌الله قرار گرفت (۲۹ آبان ۱۴۰۳) قطر: دفتر سیاسی حماس بسته نشده، تیم مذاکره‌کننده در تردد است وزیر دفاع پاکستان: ما به دستاورد‌های نظامی ایران افتخار می‌کنیم ۷ ساله شدن شورای ششم منتفی است؟ + فیلم معاون اول رئیس جمهور: باید گلوگاه‌های قاچاق شناسایی شوند عراقچی در نشست خبری با همتای سوری: در کنار مردم و دولت سوریه بوده و خواهیم بود | مقامات آمریکا عقلانیت حداکثری به کار گیرند قانون فهرست قوانین و احکام نامعتبر در حوزه تأمین اجتماعی از سوی رئیس‌جمهور ابلاغ شد پزشکیان: جامعه قدرتمند و نظام اجتماعی مستحکم لازمه یک حاکمیت کارآمد است مشمولان اعزامی پایه‌خدمتی آذر ۱۴۰۳، فراخوانده شدند دیدار استاندار خراسان رضوی و سفیر ازبکستان در ایران (۲۹ آبان ۱۴۰۳) استقبال عراقچی از وزیر خارجه سوریه در وزارت خارجه (۲۹ آبان ۱۴۰۳) تأیید دکترین هسته‌ای به‌روزشده روسیه از سوی پوتین (۲۹ آبان ۱۴۰۳) برای اولین بار در لایحه بودجه ۱۴۰۴، ردیف‌های بودجه کددار شدند
سرخط خبرها

روزگار مسعود شروع شد...

  • کد خبر: ۲۴۱۶۷۹
  • ۰۸ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۶
روزگار مسعود شروع شد...
روایت شهرآرا از مراسم تنفیذ نهمین رئیس جمهور ایران و آنچه در حسینیه امام خمینی (ره) گذشت.

دیروز صبح کاسب‌های صنف لوازم خانگی خیابان جمهوری که کرکره دادند بالا و اسپند دود کردند و الهی به امید تو گفتند، متوجه شدند حال و هوای اطراف خیابان فلسطین جنوبی حال و هوای همیشگی نیست، تعداد ماشین‌های پلیس و آمبولانس‌ها و یگان ویژه خبر از یک رویداد می‌داد و آن مراسم تنفیذ رئیس جمهور پزشکیان بود.

غروب روز شنبه که پیک زنگ خانه را زد و گفت یک پاکت دارید، توی آسانسور با زیر صدای موسیقی متن پیانوی بهار دلکش رسید و دل به جا نباشد به این فکر می‌کردم که حتما دوباره ناشری لطف داشته و تازه‌های نشرش را فرستاده یا یکی از مجلات مشترک شده شماره جدیدش را آورده است. ولی وقتی پایین رسیدم و پاکت را گرفتم و دیدم به مراسم تنفیذ دعوت شده ام لبخند زدم، لبخند زدم و از شما چه پنهان بشکنی هم زدم که‌ای وا... می‌روی می‌بینی می‌نویسی. 

خیلی توی انتخاب لباس وسواسی ندارم و در محرم دیگر کلا کمد لباسم را ورق نمی‌زنم، یک پیراهن مشکی ساده یک شلوار رسمی، یکی دو پاف عطر آمواج پرپس و خلاص. فلسطین جنوبی را پایین رفتم و پاسدار‌های بیت چندتایی شناختند و حال و احوال شدیم و بعدش هم طبق وظیفه شان بازرسی شدیم و وارد حسینیه، پذیرایی خیلی ساده بود، دور از جان جمع و اهالی حسینیه و شما مخاطب عزیز این ستون، خیلی ساده‌تر از یک مراسم ختم در یک مسجد معمولی در تهران، پذیرایی کیک یزدی بود با آب میوه پاکتی و آب معدنی. همین. 

مراسم با قرائت قرآن آغاز شد و بعدش آقای وزیر کشور گزارشی داد و از روند انتخابات و از خیلی‌ها تشکر کرد، از رئیسی شهید یاد کرد، از نظامی‌ها و انتظامی‌ها و امنیتی‌های عزیز تشکر کرد و بعد تعداد آرای آقای پزشکیان را خواند و گفت ایشان را مردم برای ریاست جمهوری انتخاب کرده اند، بعدش آقای محمدی گلپایگانی آمد و حکم تنفیذ را قرائت کرد و بعد دکتر مخبر به دست رهبری داد و ایشان هم حکم امضا شده را به رئیس جمهور پزشکیان دادند. بعدش نوبت آقای رئیس جمهور شد، میکروفون جلویش گذاشتند استندی هم برای گذاشتن کاغذ‌های نطقش. 

اوایل از روی کاغذ خواند و با مولانا شروع کرد و یک جایی هم از امام خمینی (ره) یاد کرد، آقا مسعود وسط حرف‌های روی کاغذش یکهو حس کرد خیلی به جانش نمی‌چسبد از رو خواندن و شروع کرد بداهه سخن گفتن، چند عبارت از نهج البلاغه خواند و از مردم حرف زد و انصافا هم دل نشین و ساده صحبت کرد، به رهبری و حضار و مردم قول داد تمام توانش را به کار گیرد تا گره گشایی کند، گفت از قبیله گرایی بیزار است و از فامیل بازی بدش می‌آید. 

رئیس جمهور مسعود گفت خدمتگزار مردم است و برای وفاق ملی آمده است و برای رسیدن به این وفاق دست یاری به سمت مردم و همه آحاد و رهبری هم دراز کرده و پذیرای کمک است. بعدش نوبت حرف‌های رهبری شد. ایشان مثل همیشه آرام، شمرده دسته بندی شده و منظم حرف زدند، از دموکراسی در ایران گفتند و مشروطه.

 

 از تلاشی که شد و خون‌هایی که ریخته شد و قلدربازی‌های رضا میرپنج خرابش کرد و بعدش هم پسرش محمدرضا خراب ترش. در بخش بعدی حرف هایشان از توصیه‌ها گفتند و انصافا هم پیشنهاد‌های اجرایی و عملیاتی خوبی بودند. در آخر هم از غزه حرف زدند و محکوم کردند باند قاتل خون خوار و جنایتکاری به نام اسرائیل را که کسانی را بمباران می‌کند که حتی یک گلوله در عمرشان شلیک نکرده اند. حرف هایشان تمام شد، حسینیه با تکبیر بدرقه کرد پدر ایران را. بعدش بازار مصاحبه‌ها و عکس‌ها و دیده بوسی‌ها داغ شد.

از حسینیه بیرون زدم، از هوا آتش می‌بارید. حس بلالی را داشتم روی یک استانبولی زغال. وارد اولین آب میوه فروشی شدم. یک شربت مخلوط آبلیمو و خاکشیر سفارش دادم، دومی سومی. بعد نشستم همانجا این یادداشت را توی گوشی نوشتم. گوشی ام داغ کرده. این مطلب را ارسال می‌کنم برای روزنامه و می‌گذارمش توی کیفم کنار آب معدنی یخ زده کمی حال بیاید. ما از امروز رئیس جمهور داریم، خوشا ما. خوشا ایران.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->