علی قدیری -
شهرآرانیوز؛ فضای مجازی در سالهای اخیر به بستر مناسبی برای طرح دیدگاههای نخبگان درباره مسائل مبتلابه جامعه بدل شده است. همهگیری ویروس کرونا و پیامدهای آن بهعنوان مهمترین موضوعی که این روزها با حیات بشر گره خورده است، یکی از چالشهای نخبگان است و دیدگاههای متعارضی را دربرابر هم قرار داده و همه اینها در بستر حوزه عمومی مجازی، نمود پیدا کرده است.
یکی از موضوعات مهم درباره
ویروس کرونا، وضعیت اقتصادی و اجتماعی متفاوت شهروندان در مواجهه با این ویروس ناخوانده و مرموز است. پنجم اسفند سال گذشته بود که دکتر محمد فاضلی، عضو هیئتعلمی گروه جامعهشناسی دانشگاه شهیدبهشتی تهران، در یادداشتی به نام «کرونا: مسئولیت مردم، پیشنهاد به مسئولان» در کانال تلگرامیاش، «دغدغه ایران» در وصف ویروس کرونا مدعی شد که «کرونا از جنس مخاطراتی است که کم وبیش دموکراتیک عمل میکند... هر کسی را که مستعد باشد، میکشد و فرقی نمیکند مسئول، اصلاحطلب، اصولگرا، در قدرت یا بیرون قدرت باشد. فقیر و غنی هم نمیشناسد. کرونا به همه، حق برابر برای مردن میدهد. منتظر تأیید صلاحیتش برای مشارکت در کشتن هم نمیماند».
روز بعد از انتشار این یادداشت بود که دکتر ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، نیز در بخشی از ویدئوی سلفی که پس از اعلام نتیجه مثبت تست کرونایش از خود تهیه کرده بود، بیان کرد: «این ویروس، ویروس دموکراتی است؛ فقیر و غنی نمیشناسد، مسئول و غیرمسئول نمیشناسد....»، اما چنین اظهارنظرهایی، مخالفان بسیاری داشت و جامعهشناسان دیگری را به پاسخگویی دربرابر این ادعا برانگیخت. بسیاری این پرسش را پیش کشیدند که آیا واقعا ویروس کرونا، ویروسی دموکرات است و بدون تبعیض عمل میکند؟
در همان روز پنجم اسفند، دکتر عقیل دغاقله، پژوهشگر اجتماعی دانشگاه راتگرزِ ایالت نیوجرسی، در یادداشت کوتاهی به این مهم اشاره کرد که تجربیات حاصل از بیماریهای اپیدمیک گذشته، نشان میدهد که بهدلایل بیشماری نظیر «تراکم جمعیتی بیشتر در مناطق فقیرنشین، اشتغال در حرفهها و مشاغلی که تعامل و تماس بیشتری با عموم جامعه ایجاد میکند مثل دستفروشی و رانندگی، بهرهگیری بیشتر از خدمات و سرویسهای عمومی مثل مراکز بیمارستانی دولتی، اتوبوس و مترو، اهتمام کمتر به خطرات ناشی از بیماریهای اپیدمیک بهدلیل تمرکز بر نیازهای معیشتی و حیاتی، تعلل در رفتن به نزد پزشک برای معالجه بهدلیل هزینههای احتمالی، نداشتن امکان استراحت و ماندن در خانه بهدلیل نوع شغل و ریسک بیکار شدن درصورت غیبت طولانیمدت، عدم دسترسی لازم به اطلاعات صحیح و متقن درباره بیماریهای اپیدمیک بهدلیل عدم دسترسی به شبکههای اجتماعی، نداشتن تلفن هوشمند یا نداشتن وقت یا مهارت در گشتوگذار در این شبکهها، سیستم ایمنی ضعیفتر بهدلیل نوع تغذیه و سبک زندگی پراسترس» و... ویروس کرونا اقشار فقیر و حاشیهنشین را بیشتر از دیگران تهدید میکند.
اما یادداشت کوتاه دغاقله، تنها واکنش به ادعای فاضلی نبود. دوازدهم اسفند، دکتر پیام روشنفکر، عضو هیئتعلمی مرکز تحقیقات مدیریت رفاه اجتماعی دانشگاه علوم بهزیســــــتی و توانبخشی تهران، و دلارام علی، مددکار و فعال اجتماعی درزمینه حقوق زنان و کودکان، نیز در یادداشتی مشترک با عنوان «آیا واقعا ویروس کرونا تبعیض قائل نمیشود؟»، ادعای فاضلی را به چالش کشیدند. روشنفکر و علی در این یادداشت نسبتا طولانی نشان دادند که نابرابری چگونه تفاوتهایی را در میزان مواجهه، آسیبپذیری و پیامدهای ناشی از ابتلا به ویروس کرونا در گروههای مختلف اجتماعی ایجاد میکند.
اساس کار این دو پژوهشگر در یادداشتشان، استناد به دادههای آماری مرتبط با پروتکلهای بهداشتی و درمانی ویروس کروناست. آنها در وهله نخست، نشان میدهند که بهسبب وضعیت اقتصادی متفاوت که بر سبک و امکانات زندگی روزمرهمان اثر میگذارد، همه ما به یک میزان در خطر مواجهه با ویروس کرونا نیستیم. دسترسی داشتن یا نداشتن به شبکه آب لولهکشی و سرویس بهداشتی اختصاصی، حضور داشتن یا نداشتن در مناطق مسکونی و محیط کاری پرتراکم و وسایل حملونقل عمومی، تنها بخشی از عوامل اشارهشده در این یادداشت است که امکان ابتلای افراد را به ویروس کرونا افزایش یا کاهش میدهد؛ بهعنوان مثال «نتایج حاصل از سرشماری نفوس و مسکن در سال۱۳۹۰ نشان میدهد که ۳.۶درصد جمعیت کشور (معادل ۷۰۶هزار واحد مسکونی) به شبکه آبرسانی عمومی (آب لولهکشی) دسترسی نداشتهاند» و درنتیجه این جمعیت نمیتوانند دستهای خود را بهصورت مداوم بشویند. دیگر آنکه «آمارهای رسمی نشان میدهند که بیش از ۷۰درصد جمعیت ایران در شهرها زندگی میکنند و تا سال۱۳۹۴ حدود ۲۱درصد از آنها یعنی ۱۱میلیون نفر، ساکن سکونتگاههای غیررسمی بودهاند که از حیث جمعیتی، تراکم گستردهای دارند» و این یعنی احتمال ابتلای بیشتر به ویروس کرونا.
روشنفکر و علی معتقدند که «عددها رنجها را نشان نمیدهند». آمارهای بسیاری هستند، اما هیچکدام به ما نمیگویند که مبتلایان بهجز تفاوتهای سنی، جنسی و سوابق بیماریهای زمینهایشان، چه تفاوتهای دیگری باهم دارند. به ما نمیگویند که شرایط زندگی آنها پیش از ابتلا به ویروس چطور بوده است. عددها این چیزها را میپوشانند؛ همانطور که نشان نمیدهند چقدر از کسانی که هنوز مبتلا نشدهاند، برای بهکار بستن همین توصیههای ساده بهداشتی هر روز رنج مضاعف میکشند». ویروس هم میتواند برپایه نابرابری و تبعیض عمل کند.
روشنفکر و علی نشان دادهاند که نابرابری بر ضعف سیستم ایمنی اثر میگذارد؛ چراکه شایعترین عامل موثر بر تضعیف سیستم ایمنی، سوءتغذیه است و «یافتههای یک مطالعه که بیش از یک دهه قبل در کشور انجام شده، نشان داده است که پروتئین دریافتی هرفرد شهری از دهک درآمدی اول (یعنی پایینترین دهک درآمدی) در زمان مطالعه، برابر با ۵۱گرم یعنی ۹گرم کمتر از مقدار توصیهشده و پروتئین دریافتی هر فرد از دهک دهم شهری (یعنی بالاترین دهک درآمدی) از محل مصرف اقلام خوراکی، ۱۳۱گرم یعنی ۷۱گرم بیشتر از نیاز بوده است». این دو پژوهشگر همچنین به این نکته اشاره کردهاند که بیماریهای زمینهای، توزیعی نابرابر دارند و «مطالعات میگویند شیوع پرفشاری خون در ایران در گروههای نابرخوردار، تمرکز بیشتری دارد، بهطوریکه شیوع آن در گروههای پایین بهلحاظ وضعیت اقتصادی و اجتماعی، ۴۰.۵ درصد و در گروههای بالا ۱۶.۴ درصد است». درنتیجه آنان از «سندرم جایگاه» سخن میگویند و خاطرنشان میکنند که وضعیت سلامت و ناسلامتی ما، متأثر از جایگاهی است که در نظام اجتماعی داریم؛ جایگاهی که پیش از شیوع ویروس کرونا، وضعیت سیستم ایمنی و بیماریهای زمینـــهای ما را تعیین کرده است و منجر به مواجهه و آسیبپذیری متفاوتمان دربرابر آن میشود.
اکنون دولت برای آنکه بتواند میان قرنطینه خانگی با هدف فاصلهگذاری فیـــــزیکی میان شــــهروندان برای کنتـــــرل شیوع ویروس کرونا و تضمین استمرار تأمین معاش شهروندان آسیبپذیر بهمنظور کنترل پیامدهای نامطلوب سیاسی و اجتماعی آینده، راهی میانه را بپیماید، طرح فاصله گذاری اجتماعی هوشمند را به اجرا گذاشته است، اما باتوجهبه اینکه ویروس کرونا، به نحوی نابرابر، گروههای فرودست جامعه را تحتتأثیر قرار میدهد، پرسش این است که آیا این طرح درجهت حمایت از اقشار آسیبپذیر عمل میکند؟