به گزارش شهرآرانیوز، مرور عاشورا نشان میدهد همه افراد مؤثر در این واقعه از نوزاد ششماهه تا پیرمرد هشتادساله طبق یک مهندسی خاص انسانی، نقش خاص خود را آفریدند و در نقشهای ازپیشتعیینشده خوش درخشیدند؛ چنانکه طبق همین مشیت الهی، امامسجاد (ع) بیمار شدند و در میدان جنگ حضور نیافتند تا بمانند و امت، بیامام و رهبر نماند. بهمناسبت سالروز شهادت ایشان، با حجتالاسلاموالمسلمین سیدجواد بهشتی، کارشناس معارفی برنامههای رسانه ملی و کارشناس مذهبی، درباره برکات امامت حضرت سیدالساجدین (ع) گفتگو کردهایم.
سختترین دوران امامت در میان دوازده امام مربوط به امامسجاد (ع) است. در آن زمان جامعه مستعد انقلاب و قیام بود؛ چراکه سختگیری و خفقان در اوج قرار داشت و دستگاه حاکم اجازه نمیداد حضرت سیدالساجدین (ع) حتی برای جمعهای سهچهارنفره سخنرانی کنند. در همان زمان لشکر یزید به مدینه حمله کرد؛ چون استاندار مدینه گزارش داده بود که بهزودی اهالی این شهر علیه خلیفه شورش میکنند.
اسامی و اوصاف ائمه (ع) نیز بهتناسب نقش و رسالت تعیینشده آنها، در آسمانها طراحی شده است. اینکه امام چهارم به زینالعابدین و سیدالساجدین شهرت یافتهاند، نیز به همین دلیل است. همه اهلبیت (ع) اهل عبودیت و تهجد بودند، اما این ویژگیها در سیره امامسجاد (ع) نقش و تأثیری دیگر داشت. قرآن درباره انبیای الهی میفرماید: «ما برای هر امتی، پیامبری را با مأموریت دعوت به عبادت فرستادیم». یعنی رسالت پیامبران، ترویج عبودیت بوده است.
در این حمله، لشکر یزید اجازه یافت تا سه روز به جان و مال و ناموس مسلمین تعرض کند. نوشته شده است در آن واقعه که به حرّه شهرت دارد و طی آن سه روز، هزار حافظ قرآن کشته شدند، کنار مضجع شریف پیامبر (ص) سفره شراب گشوده و به زنان مسلمین تعرض شد! در چنین روزگاری، امامسجاد (ع) اسلام را با جمعهای دوسهنفره در قالب دعا، حفظ و چشمانداز آینده را ترسیم کردند و کسانی بودند که بیانات ایشان را ثبت و ضبط میکردند.
وقتی پیامبر اکرم (ص)، اسلام را برای مردم به ارمغان آوردند، مسلمانان یکدست نبودند؛ برخی منافق بودند، عدهای طمع پست و مقام داشتند و عدهای از سر رودربایستی پذیرفتند، اما هدف اصلی، بندگی خدا بود تا رشد و تعالی انسان در سایه آن رخ دهد. امامسجاد (ع) در آن خفقان سخت به مردم تفهیم کردند اگر سعادت میخواهید، راهش بندگی خداست و بندگی خدا هم در نماز و نیایش و عبادت و مناجات با او معنی میشود.
مهمترین سخنرانی امامسجاد (ع)، در مسجد شام بود که جمعیتی چندهزارنفری از مسلمان و غیرمسلمان و شخصیتهای لشکری و کشوری و بزرگان آنجا حضور داشتند. در تاریخ است که با بیانات حضرت، ستونهای مسجد به لرزه درآمد و درنتیجه همان بیانات، یزید ملعون دستور داد اسرا از خرابه شام به باغی زیبا منتقل شوند. همچنین اهانتها و جسارتها تمام شد و کاروان اهلبیت (ع) با احترام به مدینه منتقل شدند و در این مسیر به خواست خودشان به کربلا و زیارت قبور شهدا رفتند.
در برنامه الهی عاشورا، مردانی داوطلبانه و از روی عقیده آماده شهادت شدند و زنانی خود را مهیای اسارت و جهاد تبیین کردند. در این میان و طبق برنامه الهی، امامسجاد (ع) باید بعد از حضرت سیدالشهدا (ع) زنده میماندند تا شیعه بیامام و هادی نماند، لذا حضرت در برههای کوتاه در کربلا بیمار شدند تا راهی میدان و کشته نشوند و امت از امام بیبهره نماند؛ چنانکه بعد از کربلا ایشان حدود چهل سال امامت امت را برعهده داشتند و اجازه ندادند خون سیدالشهدا (ع) و رهاورد عاشورا بیاثر شود.
ایشان در نزدیک به چهل سال امامت خود در شرایطی هدایت جامعه را برعهده داشتند که مدینه، محل حضور آوازخوانها و موسیقیهای مبتذل شده بود و خلافت تلاش میکرد شهر رسول خدا (ص) را به ابتذال بکشاند. در چنین شرایط دشواری، امام نفربهنفر نیروهایی را تربیت کردند و این نیروها در دوره بعد که امامباقر (ع) حوزه علمیه تأسیس کردند، در خدمت فعالیتهای علمیفرهنگی قرار گرفتند و در قرن دوم هجری، تشیع بهعنوان اسلام ناب با همین تعالیم به دنیا معرفی شد.
راهبرد اصلی امامسجاد (ع)، تربیت و هدایت افراد در بستر دعا و مناجات بود، لذا میبینیم درباره اینکه چطور با خدا صحبت کنیم یا عموم مسائلی که انسان با آنها درگیر است، در صحیفهسجادیه دعا آمده است؛ مثل ارتباط با دوستان، ارتباط با همسر و حتی روابط با همسایگان، دعا به وقت سلامت و بیماری یا اینکه چگونه از خدا طلب کمک کنیم. شاهبیت حیات امامسجاد (ع)، دعا و نیایش و تبیین و ترویج روح بندگی است.