آنچه از افراد، اشخاصی دارای هویت می سازد الگوهای رفتاری است که آنها آن را آموزش دیده و به کار می بندند. الگوهایی که این روزها منابع گسترده ای دارند و همین مساله درد و دلی است که والدین در ترتیب فرزندشان در دنیای امروز دارند. در واقع شاید بتوان به صراحت گفت که در دنیای امروزی والدین و معلمان رقبایی بسیار قدرتمند دارند که دیگر قابل حذف نیستند.
اگر بخواهیم این منابع گسترده را در یک مجموعه جمع بندی کنیم، میبایست از رسانه سخن بگوییم. رسانه هایی که روز به روز عمومیت بیشتری یافته و دسترسی به آنها سهولت بیشتری پیدا می کند. بنابراین نگرش مناسب و صحیح به رسانه خواهد توانست افراد و جامعه را از انحراف دور کرده و غفلت از اهمیت آن نیز الگوهای اشتباهی را به جامعه القا نماید.
رسانه ها از طرق مختلف بر آگاهی ذهی و حسی افراد موثر هستند، تاثیری که بصورت ناخودآگاه از یک موسیقی، فیلم و ...برآمده و در نهایت هنجارها و خرده فرهنگ ها را شکل می دهد. مارشال مک لوهان تمامی فنآوری ها را امتدادی از اعضا ، جوارح و احساسات بشر می داند و رسانه ها امتدادی از مهم تری حس های بشر هستد.از این رو مواجهه مناسب با تیغ دو لبه رسانه در دنیای امروز از مهم ترین مسائل برای برنامه ریزان فرهنگی است.
مهمترین خصوصیت رسانه نسبت به سایر فنآوری ها، تواناییشان در «تولید»، «ذخیره سازی»، «ارسال» و «دریافت» پیام و اطلاعات به عنوان ویژگی است که باعث پویایی و سیّالی این تکنولوژی می شود.
وجود اشکال مختلف رسانه های جمعی و امکان در دسترس قرار دادن تریبون برای تمامی افراد خود چالش مهمی است که شاید کنترل آن میسر نباشد. در دنیای سمعی و بصری امروزه چه ناشناخته ترین افراد از دورترین نقاط و چه مشهورترین افراد می توانند افکار جمعی را در دست گرفته و آن را هدایت کنند.
بر این اساس انسان ها چه بعنوان انتقال دهنده و چه بعنوان گیرنده پیام نقشی محوری در رسانه دارند. تولید کنندگان محتوا، گیرندگان و تصمیم گیران حوزه های فرهنگی سه گروه مسئول در این حوزه هستند. به عنوان مثال تولید کنندگان محتوا باید دارای ویژگی های و مسئولیت هایی باشد و فهم صحیحی از اثرات محتوای تولید شده شان داشته باشند.این افراد میبایست با ارتباطات و اهمیت انتقال مفاهیم و بازخورد تولیدات آشنایی مناسبی داشته باشند.
در سوی دیگر نیز با توجه به گستردگی پیام های تولید شده، مهم است که گیرندگان پیام نیز میزانی از آگاهی و سواد عمومی را در انتخاب محتوا مناسب داشته باشند. هرچند انتخاب محتوا بستگی به عوامل بسیاری از جمله سن، جنس و محیط زندگی است اما دانش انتخاب درسته منبع نیازمند کسب سواد مناسب رسانه است.
در نهایت تصمیم گیران فرهنگی عاملان موثری هستند که از یک سو می توانند نظارتی مستمر بر محتواهای تولید شده و تاثیرات آن داشته باشند و از سوی دیگر با اعمال روش های مناسب زمیه را برای فراگرفتن دانش مناسب در جهت انتخاب صحیح محتواها به کار بندند. در واقع اگر جامعه پذیری موثری از طریق ارائه الگوهای مناسب صورت گیرد، گزینش درستی از میان اقیانوس اطلاعات و محتواهای رسانه ای شکل خواهد گرفت.