حمیده ذاکری | شهرآرانیوز؛ انسانها شبیه فردی میشوند که دوستش دارند. برای همین است که همنشینها و دوستها از هم رنگ میگیرند و بههم شبیه میشوند. اگر با امام خود دوست باشیم، سعی میکنیم شبیه او شویم. پیامبر اکرم (ص) در اینباره میفرمایند: «انسان بر آیین دوست خود است، پس هریک از شما مواظب باشد با چه فردی دوستی میکند». (میزانالحکمه، جلد ۶، ص ۳۰۰۹).
اگر با این سخن موافق هستیم و خودمان را از دوستداران حضرت مهدی (عج) میدانیم، لازم است نگاهی به سرتاپای خودمان و اعمالمان بیندازیم تا ببینیم آیا بهراستی از دوستدران و منتظران آن حضرت هستیم یا نه؟ این دوستی چه ویژگیهایی را باید در ما ایجاد کند؟ اصلا ما بهعنوان گروهی از منتظران ایشان، باید چگونه باشیم و با چه ویژگیهایی شناخته شویم؟
قدم نخست برای یافتن پاسخ پرسشهای بالا، سنجش خودمان است؛ سنجشی که بعد از شناخت خودمان بهدست میآید؛ امر مهمی که امامرضا (ع) درباره آن میفرمایند: «برترین خرد، خودشناسى است». (العددالقویه: ص۲۹۲، ح۱۸). باید به خودمان توجه کنیم و ببینیم الان در چه وضعیتی هستیم؛ مثلا از چه چیزهایی خوشحال میشویم و بابت چه چیزهایی رنج میبریم.
آیا خوشیها و رنجهای ما شبیه دوست داشتنها و بدآمدهای امامان است یا فقط از احساس و غریزههایمان سرچشمه میگیرد؟ مشغول چه کاری هستیم؟ هدفمان چیست؟ آیا مشغولیتمان همسو با او که در انتظارش بهسر میبریم، است؟ عین یک میزبان که در انتظار میهمان خود است؛ که اگر خانهاش را آبوجارو میکند یا رخت نو میپوشد و به سرووضعش میرسد، همه بهخاطر مهمانی است که بناست به خانهاش بیاید.
قدم بعدی، شناخت اوست؛ شناخت محبوبی که در انتظارش هستیم. نمیشود بدون شناخت او و اهداف و خوشامد و بدآمدهایش، دست به سنجش بزنیم یا اعمال و کردارمان را با او همتراز کنیم. باید متر و معیار را بشناسیم. اینجاست که پای معرفت به میان میآید.
پای شناخت امام عصر؛ محل ممیزی که میزان زیارتهای ما نیز است. حتما این روایت مشهور را شنیدهاید که «هرکه بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است» (بحارالانوار، ج۸، ص۳۶۸). امامصادق (ع) درباره مراتب شناخت امام میفرمایند: «پایینترین مرتبه شناخت امام، آن است که (بدانی) او جایگزین پیامبر -جز در مقام نبوت- و وارث اوست و فرمانبرداری از او، فرمانبرداری از خدا و رسولش است»
(تفسیرالبرهان، ج یک، ص ۳۶۷).
امامرضا (ع) درباره معرفی شیعیان حقیقی میفرمایند: «شیعیان ما، تسلیم فرمان ما هستند؛ از سخن ما پیروى میکنند و با دشمنان ما مخالفاند. پس هرکه چنین نباشد، از ما نیست» (صفاتالشیعه: ص۸۲، ح ۲). این سخن، معیاری مشخص برای ماست؛ چنانکه در سخنی دیگر به این متر و معیار بهعنوان کمال دین اشاره کرده، میفرمایند: «کمال دین [پذیرفتن]ولایت ما و برائت جستن از دشمن ماست» (مستطرفاتالسرائر: ص۱۴۹، ح۳).
پس اگر میخواهیم با امام خود دوست باشیم و ایشان را محبوب و مطلوب خود قرار دادهایم، نمیتوانیم به تفاوت اعمالمان با سیره و روش ایشان بیتوجه باشیم؛ چراکه اگر با امام خود دوست باشیم، سعی میکنیم قدمهایمان را با او میزان کنیم و این سعی، ما را به او شبیه میسازد و به ما نیز رنگوبوی الهی میدهد.
هر مسافری برای رسیدن به مقصد، به وسایل و ابزاری نیاز دارد. به نقشهای برای چگونه رفتن و چگونه رسیدن، احتیاج دارد. مسافر اگر آنچه لازم است با خود به همراه نداشته باشد، در راه میماند و اگر بار اضافه بردارد، وبال گردن و باعث سختیاش میشود. اگر مقصد ما همراهی و یاری امامزمان (عج) باشد، باید چه توشهای همراه خود برداریم؟ چه کارهایی ما را در رسیدن به مقصد کمک میکند؟ چه کارهایی ما را از مقصدمان، منحرف و دور میکند؟ برای رسیدن به همراهی امام عصر، خوبیها توشه راه است و هر زشتی و گناه، مثل وبالی است که پاهای ما را میبندد و رفتن و رسیدن به مقصد را دشوار میکند.
در اینباره امامصادق (ع) میفرمایند: «هرکه دوست دارد از یاران قائم باشد، منتظر باشد و در حال انتظار، پرهیزکاری پیشه کند و به اخلاق نیکو آراسته شود»
(غیبت نعمانی، باب ۱۱، ح ۶، ص۲۰۰).
بدون شک پای گذاشتن در این مسیر آسان نیست و ما برای ادامه این راه، نیازمند درک حضور امام و رحمت ایشان هستیم. به نظر میرسد تنها خداوند بیانتها و اولیای برحقش که از محدودیتهای خاکی فراتر رفتهاند و ما را برای خودمان و نه منافع خویش دوست میدارند، تنها کسانی هستند که میشود به آنها تکیه کرد؛ چراکه جز خیر و خوبی چیزی برای ما نمیخواهند و تا آخر راه همراه هستند و ما را رها نمیکنند؛ آنچنان که حضرت علی (ع) میفرمایند: «هیچ مؤمنی بیمار نمیشود، مگر اینکه ما هم بهخاطر بیماری او بیمار میشویم و غمگین نمیشود، مگر اینکه ما هم در غم او غمگین میشویم و دعایی نمیکند، مگر آنکه به دعای او آمین میگوییم و سکوت نمیکند، مگر آنکه ما برایش دعا میکنیم. هیچ مؤمنی در شرق و غرب زمین از ما غایب نیست». (بصائرالدرجات، جلد یک، باب ۱۶).
محبت و رحمت آنها، همراه و ملازم ما در این مسیر است و در زیر سایه عنایت آن حضرات است که میتوانیم از تنگناهای این مسیر دشوار بهسلامت بگذریم. درک این حضور و این عنایت، قدم دیگر این مسیر است.