با امسال تقریبا ۱۰ سالی میشود که شهرداری مشهد از یک هفته ۱۰ روز قبل از آغاز اربعین به نجف میآید و بعضی امور آنجا مثل نظافت و... را رتق وفتق میکند. آنهایی که از یک دهه قبل تا امروز پای ثابت کاروان خدام الحسین شهرداری مشهد بوده اند، روایتهای جالب و عجیبی از برخورد عراقیها با پاکبانهای مشهدی و بقیه بروبچههای شهرداری نقل میکنند؛ از تعجب روزهای اول حضور عراقیها در نجف و نظافت خیابانها گرفته تا مهر و محبتی که آنها نثار پاکبانهای مشهدی میکنند، آن هم در گرمای پنجاه درجه نجف.
حسین آقا که سال۱۳۹۴ و در اولین کاروان خدام الحسین شهرداری حضور داشته است، ماجراهای جالبی از رفتار مردم عراق در آن سالهای اول روایت میکند و میگوید: حضور ما در اینجا و نظافت کردن خیابانهای نجف، برایشان عجیب بود. دلشان میخواست به خاطر این خدمت برای ما کاری کنند؛ مثلا یکی برایمان غذای نذری میآورد، یکی دیگر به زور من را میکشید داخل آرایشگاهش تا سر و صورتم را رایگان اصلاح کند، حتی بعضی هایشان میآمدند و خاکهای روی لباسم را به نیت تبرک به سر و صورتشان میمالیدند و میگفتند که شما، خادمان خاص امام علی (ع) هستید و اینها غبار پای زائران پیاده ارباب است و متبرک.
امسال هم اولین روز حضور پاکبانهای مشهدی در خیابانهای نجف اشرف برای رفت وروب، با یک اتفاق ویژه همراه بود؛ اتفاقی از جنس همان تشکرهای خاص عراقی ها. تقریبا چند ساعتی از آغاز خدمت رسمی پاکبانها نگذشته بود که پارچه فروش عراقی سوق الکبیر نجف، پاکبانهای مشهدی را جمع کرد و شروع کرد به هدیه دادن. هدیه اش هم چیزی نبود جز یک قواره پارچه شلواری.
خودش میگوید: قدم این پاکبانان روی چشم من است. اینها دارند به زائران امام علی (ع) و امام حسین (ع) خدمت میکنند و من باید به آنها چیزی تقدیم کنم. مطمئنم که خدا به من بیشتر خواهد داد و از خدا میخواهم که هرسال اینها بیایند و به زائران خدمت کنند؛ البته این هدیه من در مقابل خدمت بزرگی که آنها میکنند، خیلی کم است.