سالهای آخر دهه ۸۰ بود که با وجود گسترش شبکه درمانی استان، ضرورت توسعه تشکیلات انتقال خون خراسان رضوی بیش از هر زمان دیگری احساس میشد. در همین راستا پروژه احداث مرکز جدید انتقال خون خراسان رضوی به عنوان یکی از پروژههای مهم درمانی استان مطرح شد و گزینههای متعددی نیز برای جانمایی و ساخت این مرکز در نظر گرفته شد، با این حال قصه ساخت این مرکز آن قدر طولانی و فرسایشی شد که مدت هاست از آن به عنوان صدرنشین فهرست پروژههای پیر استان یاد میشود؛ پروژهای که با اغماض شاید بتوان گفت نیمی از آن با ساخت مرکز اداریاش به پایان رسیده است و هنوز مرکز جامع و فنی آن راهی بلند تا پایان دارد؛ هرچند که به گفته سعید اصغریان، مدیرکل انتقال خون استان، اگر تخصیص اعتبار مناسبی صورت گیرد، میتوان به اتمام دو ساله این پروژه امیدوار بود تا در خوش بینانهترین حالت این پروژه هجده ساله به اتمام برسد.
ساختمان سناباد داستان مفصلی دارد. در دولت آقای احمدی نژاد مصوبه هیئت دولت این بود که ساختمان انتهای خیابان سناباد که ساختمان قدیمی بانک خون بود، تخریب شود و به جای آن مرکز اهدای خون جامع و اصلی خراسان رضوی و شرق کشور ساخته شود. آن سالها قرار بود این پروژه در دو سال نهایی شود.
بله، از زمان تصمیم در دولت آقای احمدی نژاد سیزده سال طول کشید و در نقشهای که مورد تأیید ستاد بود و کاربری لازم را هم داشت، دو فاز برای کار تعریف شد؛ کاربری اداری و همچنین مرکز اهدای خون و آزمایشگاه، سردخانهها و فراورده گیری که درمجموع فاز فنی نام دارد. فاز اداری سال ۱۴۰۰ ساخته شد و همین فازی است که داخل آن با هم گفتگو میکنیم، اما مشکل کار این است که پروژه، استانی دیده شده است و برای استان هم تأمین بودجه اش سخت است.
من هم زمانی که وارد انتقال خون شدم، برایم سؤال بود که چرا کار این قدر به درازا کشیده است. انتقال خون نقشی اساسی در تأمین محصول راهبردی و حیاتی برای سلامتی دارد و حتی در سلسله رتبه بندی پدافند غیرعامل هم در رده بندی حیاتی قرار دارد که دارای بیشترین درجه اهمیت است. متأسفانه شاید به دلیل نتوانستن، کم توجهی یا دغدغههای دیگری که اولویت مسئولان در استان و کشور بود، به اتمام این پروژه حیاتی به گونهای که لازم بود، توجه نشده است.
ظاهرا برآورد مالی شده بود و قرار بود در سفر استانی این مهم اتفاق بیفتد، اما بعد از مدتی اولویتهای دیگری اهمیت پیدا کرد. واقعیت این است که از جزئیات اتفاقات سال ۸۷ تاکنون که قرار بود این مهم اتفاق بیفتد، به طور کامل خبر ندارم، اما از اردیبهشت سال گذشته که در این اداره کل مشغول به کار بوده ام، واقعا با چالشهای جدی درباره کمبود فضای فیزیکی و ساختمانی -که حالا مرکز فنی کل استان است- مواجه هستیم.
ساختمان شریعتی هم در شأن انتقال خون نیست و استانداردهای لازم فیزیکی را هم ندارد. اولویت ما احداث ساختمان جدید در انتهای سناباد بود و پیگیریهای فراوانی از مسئولان استانی و کشوری کردیم و با همراهی نمایندگان مجلس و مسئولان استانی، اعتبارات خوبی هم اختصاص یافته است.
بخش زیادی از این تخصیص مربوط به اسفند بود. مهندس مشاور هم نقشهها را بیشتر بررسی کرد تا بنای سازه به گونهای باشد که با نیاز روز و آینده تطابق داشته باشد. کار اجرایی از مدتی قبل آغاز شده است. ساخت طبقه منفی یک و منفی ۲ هم از فاز اول تمام شده است.
تا تکمیل کامل، صحبت از ۱۷۰ میلیارد تومان است.
است سالهای بعد هم از بودجه مناسب خبری نباشد و اعتبار ۱۷۰ میلیارد تومانی مشمول افزایش قیمتها شود؟
اعتبارات باید سالانه هزینه شود. برای هزینه امسال اگر پول به موقع برسد و کار متوقف نشود، وضعیت خوب پیش خواهد رفت. از مسئولان هم درخواست میکنیم این پروژه را یک پروژه اولویت دار ببینند.
علاوه بر راه اندازی ۱۰ بیمارستان، تعدادی از بیمارستانها هم افزایش تخت داشته اند. مثل بیمارستانهای قائم (عج) و امام رضا (ع). بیش از ۷ هزار تخت بیمارستانی به ظرفیت استان اضافه شده است، اما متناسب با اینها باید فضای فیزیکی و بودجه کارکنان به انتقال خون اضافه میشد. اما چون سازمان انتقال خون مستقل از وزارت بهداشت دیده میشود، بودجه اش هم مستقل است. پ
روژههای دانشگاهها که زیرمجموعه وزارتخانه دیده شده اند، رشد خوبی داشته اند، اما ما افزایش بودجه نداشته ایم. علت هم این است که بودجه ساختمان انتقال خون استانی دیده شده است، اما دانشگاهها بودجه شان ملی و با وزارت خانه است. هم وزارت بهداشت و هم مسئولان استانی و کشوری باید بدانند که روند رشد بیمارستانها متناسب با انتقال خون در استان نبوده است. مایه مباهات است که تعداد بیمارستانها و تختهای بیمارستانی افزایش یافته است، اما اگر این تناسب رعایت نشود، حتما در آینده در خدمات دهی انتقال خون دچار اختلال میشویم.
واقعیت این است که در این زمینه آن گونه که باید و شاید حمایت نشده ایم و ظرفیتها هم پای کار نیامده است. اتفاقی که در این یک سال ونیم رقم زده ایم، این بوده است که به سراغ خیران رفته و مجمع خیران انتقال خون را راه اندازی کرده ایم تا هرجا به هر دلیل دولت به تنهایی نتوانست به طور کامل حمایت کند، این ظرفیت پای کار بیاید. این خیران در حد خودشان هم حمایتهای خوبی کرده اند.
تا به امروز هفت مدیرکل تغییر کرده است. قبول دارم یکی از مشکلات بعد از دکتر خیامی، کوتاهی عمر کاری مدیران کل انتقال خون بوده است. در برخی مواقع مدیرانی که میآمدند، تلاشهای خوبی میکردند، اما ثبات نداشتن مدیریتی باعث شد خیلی از پیگیریها در دورههای گذشته در مورد ساختمان انتقال خون به سرانجام نرسد.
متأسفانه به فرجام نرسید و پروژه ما همچنان جزو پروژههای استانی است. خیلی تلاش کردیم در سفر رئیس جمهور در اردیبهشت، جریان کار را با ایشان در میان بگذاریم تا پروژه ساختمان انتقال خون استان ملی شود، اما با اتفاقی که برای ایشان افتاد و شهادتشان نشد.
واقعیت تلخ این است که حرف شما درست است. اهمیت کار انتقال خون آن گونه که باید و شاید دیده نشده است. البته شهرداری در تبلیغات محیطی همراهی خوبی با ما کرده است. این همکاری با صداوسیما هم در حال تقویت است، اما هنوز خیلی جای کار دارد. ما هم قائل هستیم که اگر اهمیت اتمام این پروژه به درستی به مردم منتقل شود، وضعیت انتقال خون نباید این گونه باشد.
در بحث حمایت هم حرف شما درست است. شاید بشود گفت که مستقل دیدن انتقال خون، منجر به این امر شده است؛ بنابراین وقتی قرار است فعالیتی انجام شود، اولویت شبکه بیمارستانی است. البته همه این موارد زیرمجموعه نظام سلامت است، اما گویا انتقال خون اولویت چندم شده است.
شاید یک علتش هم این باشد که خدا را شکر تابه حال انتقال خون سیستم بهداشت را معطل نگه نداشته و دچار اختلال نکرده است. کار جهادی، برازندهترین کار برای همکاران ماست. از سال ۹۱ تا حالا چند هزار نیرو به سیستم درمان اضافه شده، اما نیروهای ما تعدادشان اضافه که نشده، بماند، کمتر هم شده است و مجوز استخدام هم نداشته ایم. تابه حال هیچ وقت به دلیل کمبود خون روند درمان مختل نشده است و شاید به همین دلیل ما کمتر دیده شده ایم.
اگر به طور کامل بودجه را بدهند، میشود دوساله کار را تمام کرد. به شرط اینکه بودجه یک جا واریز شود و بتوانیم با پیمانکاران قرارداد ببندیم. اگر قرار باشد کار طولانیتر شود نه، گمان نمیکنم به این زودی کار ساخت ساختمان مرکزی انتقال خون استان به اتمام برسد.
فاز اول کامل شده است و طبقه منفی یک و منفی ۲ به رمپ ساختمان فاز دوم باید متصل شود. قسمت اداری ما تقریبا کامل شده است.
کل فاز فنی کار، در فاز دوم باید اجرایی شود؛ مرکز آزمایشگاهی اصلی، فراورده گیری، سردخانه اصلی و مرکز جامع اهدای اصلی در اینجا مستقر میشود. برای طبقات مختلف، جانماییها برای همین کارها در نظر گرفته شده است.