چندی قبل بود که خبری مبنی بر هجوم تعداد زیادی از شهروندان برای خرید طلا در روز سیزده صفر منتشر شد. گویا در فضای مجازی این شایعه منتشر شده بود که هر فردی که در این روز طلا خریداری کند، برایش خوشیمن است. برخی مدعی میشدند، کسانی که حاجت و خواستهای دارند میتوانند با خرید طلا به آن برسند. راه افتادن این موج سبب شد تا رسانههای مختلف به این مسئله واکنش نشان دهند، اما همان واکنشهای تکراری و البته نخنمای همیشگی.
برخی از رسانهها دوباره انگشت خود را به سمت فضای مجازی بردند و نوشتند که شبکههای اجتماعی فیلتر شده در ایران اعم از تلگرام و اینستاگرام و توییتر در باب خوشیمنی خرید طلا در سیزدهمین روز از ماه صفر اطلاعاتی منتشر کردهاند، از این رو آنها متهم این اتفاق هستند. برخی دیگر در کنار این مسئله انگشت اتهام را به سمت مردم بردند و اینکه چرا بدون تفکر چنین خرافاتی را میپذیرند، اما تمام واقعیت این نیست و حتی نگارنده تصور می کند که بخشی از شهروندانی که روز سیزده صفر برای خرید طلا به بازار مراجعه کرده بودند از بیتأثیر بودن این مسئله آگاهی داشتند، اما چرا آنها چنین کاری را کردند؟
جواب را میتوان در یک اصطلاح علمی جامعه شناسی خلاصه کرد: «انسداد تحرک اجتماعی». واژه «تحرک اجتماعی» دلالت دارد بر امکان بالا رفتن و پایین آمدن یک فرد یا یک گروه اجتماعی از یک طبقه یا رده اجتماعی به یک طبقه یا رده دیگر یا انتقال فرد از یک پایگاه اجتماعی به پایگاه اجتماعی دیگر.
در مقابل انسداد اجتماعی به معنای توزیع نابرابر مزایای اجتماعی، فرصتها و پاداشهای اجتماعی در بین شهروندان یک جامعه است بهگونهای که عدهای اندک بر بیشتر منابع دسترسی داشته و در مقابل اکثریت افراد جامعه چنین دسترسیای ندارند. در سالهای گذشته افزایش تحصیلات، رشد آگاهی نسبت به وضعیت داخل و خارج و امکان مقایسه بیشتر خود با دیگران همگی سبب شدهاند تا میل به تحرک اجتماعی در افراد بیشتر شود با این حال در عمل وجود موانع زیاد بر سر راه تحرک اجتماعی مانند تورم بیش از چهلدرصدی سبب شده تا افراد زیادی از اینکه بتوانند تحرک اجتماعی داشته باشند، ناامید شوند.
وقتی افراد میبینند که تحرک اجتماعی از گذراندن یک نخ از درون یک سوزن هم سختتر شده است و از طرفی مشاهده میکنند که برخی از افراد هم با زیرپا گذاشتن اصول اخلاقی و ریاکاری توانستهاند تحرک اجتماعی داشته باشند، بیش از گذشته از اینکه بتوانند در آینده وضعیت خود را بهبود بخشند، ناامید میشوند.
نتیجه این میشود که حاضرند به کارهای خرافی روی بیاورند به امید اینکه شاید تأثیر گذاشته و سبب بهبود وضعیت آنها شود. هر چند که در نهان خودشان میگویند اگر هم نشد، با این کار ضرری نمیکنم. همین تفکر سبب میشود تا هزاران نفر برای خرید طلا در یک روز خاص راهی بازار شوند. به نظر میرسد رسانههای مختلف به جای اینکه در این شرایط مانند همیشه سراغ سرزنش فضای مجازی یا مردم بروند، این مسائل را به صورت ریشهایتر باید بررسی کنند. در شرایط فعلی درمان ریشهای رفع گرایش شهروندان به خرافات برطرف کردن شرایط انسداد اجتماعی است.