شکیبا افخمی راد | شهرآرانیوز؛ سروش محمدزاده، کارگردان مشهدی که ساخت فیلم سینمایی «چهارشنبه» و سریالهای «سیاوش»، «نوار زرد ۲»، «همبازی» و «سوران» را در کارنامه دارد، این شبها سریالی عاشقانه و پلیسی به نام «غریبه» را روانه آنتن شبکه سوم سیما کرده است. این سریال درباره یک نخبه داروسازی است که در آستانه ازدواج مجددش براساس شواهدی احساس میکند همسر مرحومش که سه سال پیش در دریا غرق شده، زنده است.
در این بین دزدیده شدن هارد شرکت این نخبه و ازدست رفتن اطلاعاتی درباره داروی بیماران پروانهای چالشهای دیگری را در روند داستان ایجاد میکند. درواقع محمدزاده در سریال جدیدش تلاش کرده است با روایت داستانی معمایی و جذاب به معضل قاچاق و اختلال در بازار دارو و ایجاد مشکلاتی برای بیماران خاص هم بپردازد.
او در روزهایی که جای خالی بسیاری از چهرههای شناخته شده در تلویزیون احساس میشود، برای نقشهای اصلی «غریبه» هم با بازیگرانی، چون پژمان بازغی، حمید گودرزی، اسماعیل محرابی و پورانداخت مهیمن همکاری کرده است که بی شک به جذابیت کار افزوده اند. با این کارگردان مشهدی گفت وگویی درباره تجربه جدیدش در عرصه سریال سازی داشته ایم که در ادامه میخوانید.
لطفا درباره سریال غریبه و روند ساختش توضیح دهید.
سریال «غریبه» یک ملودرام معمایی به نویسندگی عباس نعمتی و تهیه کنندگی جواد فرحانی است که پارسال مراحل پیش تولیدش آغاز شد و حدود هشت ماه فیلم برداری اش زمان برد. نزدیک چهار ماه میشود که مراحل پس تولید سریال در جریان است و امیدوارم تا ۱۰ روز دیگر کار به طور کامل به پایان برسد. این سریال در ۳۶ قسمت ماجرای به سرقت رفتن تحقیقات یک پژوهشگر را روایت میکند که داستانش با ورود یک مأمور امنیتی ابعاد متفاوتی به خود میگیرد.
شما از ابتدا همراه پروژه بودید یا پس از خواندن فیلم نامه کارگردانی را قبول کردید؟
زمانی که ساخت سریال «غریبه» به من پیشنهاد شد، طرح کلی و حدود سیزده قسمت از آن نوشته شده بود. من فیلم نامه را خواندم و برایم جذاب بود؛ بنابراین طی دو ماه جلساتی برگزار کردیم تا سرانجام در خرداد پارسال برای انجام کار به توافق رسیدیم. در این فاصله بقیه قسمتهای سریال هم نوشته شد و شهریور ۱۴۰۲ فیلم برداری را آغاز کردیم.
چه ویژگیهایی از فیلم نامه برایتان جذاب بود؟
داستان کلی «غریبه» غافل گیریهایی دارد که میتواند مخاطب را آرام آرام با خود همراه کند. علاوه بر این، ژانر سریال که معمایی و عاشقانه است، برایم جذاب بود؛ ژانری که در آثار گذشته ام تجربه نکرده بودم. دلیل دیگری هم که برای پذیرفتن ساخت این سریال داشتم، پخش آن از شبکه سوم بود. درهرحال مخاطبان این شبکه بیشتر از دیگرشبکههای تلویزیون است و من به عنوان کارگردان میتوانم بازخورد بهتری دریافت کنم.
در سریال «غریبه» برخلاف سریال «سوران» با بازیگران چهره همکاری کرده اید. درباره این همکاری بگویید.
هرکاری تعریف خودش را دارد، در «سوران» ترجیحم این بود که به واسطه دههای که قصه در آن میگذرد و شکل داستان، به سمت باورپذیری بیشتر حرکت کنم و سراغ بازیگران چهره نروم، اما «غریبه» سریالی ملودرام و معمایی است که مخاطب عام بیشتر با آن ارتباط برقرار میکند.
درنتیجه از همان ابتدا تصمیم گرفتم برای بیشتر شخصیتهای اصلی و مکمل با چهرههای شناخته شدهای مانند پژمان بازغی و حمید گودرزی همکاری کنم که مردم با آنها خاطره دارند. چون به نظرم حضور آنها باعث میشود افراد بیشتری به دیدن سریال علاقه پیدا کنند. البته درمجموع برای خود من کارکردن با بازیگر چهره و غیرچهره خیلی تفاوتی ندارد و همیشه تلاش میکنم به صورت حرفهای با آثارم روبه رو شوم و به دنبال رقم زدن نتیجهای باکیفیت باشم.
همچنین سعی میکنم در همه کارهایم یک یا دو چهره جدید معرفی کنم. در «غریبه» هم این اتفاق را دوباره رقم زدم و در این سریال علاوه بر معرفی عاطفه محرابی و میلاد رفاقتی که در نقشهای اصلی حضور دارند، با چند بازیگر جوان دیگر هم که اولین بار است جلوی دوربین میروند، همکاری کرده ام.
از زمان پخش سریال که با تعطیلات و ایام عزاداری دهه آخر صفر هم زمان شده است، راضی هستید؟
ترجیح من این بود که پخشمان یک ماه دیرتر و پس از ایام صفر و تابستان شروع شود، اما درنهایت این مدیران شبکه هستند که تشخیص میدهند سریالها چه زمانی پخش شوند و خیلی با نظرات عوامل کاری ندارند.
در کارنامه شما ساخت آثاری در ژانرهای مختلف به چشم میخورد. این تعدد ژانر اتفاقی رقم خورده یا براساس برنامه بوده است؟
من همیشه در انتخاب کارهایم سعی میکنم ژانرش را در نظر بگیرم و به سراغ ساخت آثاری بروم که پیش از آن تجربه نکرده ام. این اتفاق به علاقه شخصی خودم برمی گردد. یعنی اگر هم زمان چند پیشنهاد داشته باشم، حتما از میان آنها فیلم نامهای را انتخاب میکنم که فضای متفاوتی با آثار پیشینم داشته باشد.
کدام ژانر برایتان جذابتر بوده است؟
هرکدام جذابیتهای خودش را دارد، اما فکر میکنم تاریخ معاصر را بیشتر از همه دوست دارم.
بسیاری باور دارند که ژانر پلیسی و معمایی که در سریال «غریبه» به آن پرداخته اید، در ایران با محدودیتهای زیادی روبه روست. آیا شما هم در روند ساخت با چالشی روبه رو شدید؟
مهمترین چالشی که در ساخت سریالهای پلیسی و معمایی یا حادثهای وجود دارد، کمبود امکانات تولید است. درواقع تعریف مشخصی برای امکانات تولید این نوع سریالها وجود ندارد. از این رو متولیان هم در برآورد مالی و تجهیزاتی تفاوت عمدهای میان آنها با سریالهای معمولی و آپارتمانی قائل نیستند. درنتیجه عوامل و کارگردان در زمان تولید با مشکلاتی در زمینه فیلم برداری و تجهیزات صحنهای روبه رو میشوند.
شما تجربه کارگردانی سریال «سیاوش» را در شبکه نمایش خانگی دارید. قصد ندارید دوباره در این فضا فعالیت کنید؟
آنچه برای من اهمیت دارد، قصه است و تفاوتی نمیکند که در چه مدیومی بخواهم کار کنم. یعنی اگر قصه خوبی پیشنهاد شود، در شبکه خانگی هم دوباره کار خواهم کرد.
کار در نمایش خانگی با تلویزیون چه تفاوتهایی دارد؟
مهمترین تفاوتش در نحوه ارائه اثر و تبلیغات و اطلاع رسانی است. همچنین جنس بازیگرهایی که سمت پلتفرمها میآیند، با جنس بازیگرانی که در تلویزیون کار میکنند، متفاوت است، اما این دو مدیوم در زمینه ساخت و مراحل آماده سازی برای من به عنوان کارگردان شبیه هم هستند و فقط جنس مخاطبم تغییر میکند. درهرحال مخاطب تلویزیون خیلی وسیع است و باید آنها را در ساخت اثر درنظر گرفت.
رقابت این ۲ عرصه را سازنده میدانید؟
اگر به ارتقای کیفیت منجر شود، حتما سازنده است، ولی اگر هدف تخریب دیگری باشد نه. باید این نکته را هم در نظر داشت که در نمایش خانگی به دلیل حضور بخش خصوصی، پولهای بیشتری هزینه میشود و اسپانسرهایی پای کار میآیند که در کیفیت فنی آثار و بازیگران اثرگذار هستند. با وجود این، همیشه سعی میکنم در تلویزیون استانداردها را رعایت و مدیران را ترغیب کنم تا بودجه بیشتری برای افزایش کیفیت آثار اختصاص دهند تا این تصور از بین برود که سریالهای شبکه نمایش خانگی کیفیت بیشتری دارند.
شما فعالیت حرفهای تان را با ساخت فیلم «چهارشنبه» آغاز کردید، ولی در ادامه بر سریال سازی متمرکز شدید. آیا به سینما برنمی گردید؟
در چند سال گذشته امکان فعالیت در سینما برایم فراهم نشد. چون شیوه مدیریت سینما و اهمیتی که به ژانرهای مختلف در این عرصه داده میشد، به گونهای بود که از ژانر دلخواه من یعنی حوزه اجتماعی کمتر استقبال میشد. درواقع سرمایه گذارها و تهیه کنندگان خیلی توجهی به این ژانر نداشتند یا به علت مسائل مالی نخواستند به سمت آن بیایند.
درنتیجه از سینما فاصله گرفتم، اما امیدوارم در یکی دو سال آینده با روی کارآمدن دولت جدید، اوضاع تغییر کند و اقبال به سینمای اجتماعی بیشتر شود تا من هم بتوانم فیلم نامهای را که چندسال است در دست دارم، جلوی دوربین ببرم.