مرتضی اخوان/شهرآرانیوز - ۲۶ سال قبل، جام قهرمانی بالای سر مردان فوتبال مشهد رفت تا بعد از ۲۶ سال دوباره عروسی به کوچه فوتبال کارگری مشهد بیاید. بااینهمه حالا بعد از ۲۶ سال دیگر اثری از شورواشتیاق فوتبال کارگری نیست؛ درست مثل فوتبال آموزشگاهی، فوتبال زمینهای خاکی و بسیاری از سرمایههای پشتوانهسازی فوتبال حرفهای که حالا غبار فراموشی بر آنها نشسته است. هفته کار و کارگر فرصت مناسبی شد تا بار دیگر پرونده فوتبال کارگری مشهد را باز کنیم، ورق بزنیم و حسرت بخوریم که چرا روزگاری جایی در این شهر شوق فوتبال در واحدهای تولیدی و صنعتی سربهفلک میگذاشت و امروز خاموشتر از همیشه ورزش در کارخانجات و واحدهای کارگری به بار اضافهای بر مدار سیستم به حساب میآید. پروندهای پُر از روزهای خاطرهانگیز که با غریو فریاد هیجان فوتبال، این بیبدیل پایانناپذیر به جان کارگرانمان میافتاد تا شادابتر از قبل به زندگی در سایه ورزش لبخند بزنند.
۳ لیگ و امروز هیچ!دهه ۶۰ تا اواسط دهه ۷۰ دوران اوج بلوغ فوتبال کارگری در مشهد بود؛ سالهایی که فوتبال کارگری نهتنها کم از فوتبال باشگاهی نداشت، بلکه گاهی به آن تنه میزد. اوایل دهه ۷۰ فوتبال کارگری در قالب ۳ لیگ دستهاول، دوم و سوم در فوتبال مشهد برگزار میشد. واحدهای کارگری، چون فرش مشهد، صنعت الکتریک، پارتسازان، آدنیس، خوشگوار، شهد ایران، البسکو، رینگسازی، نان رضوی، قند شیرین و... ازجمله واحدهای مشهوری بودند که در این لیگها تیم داشتند و بعضا از حضور چهرههای نامدار فوتبال مشهد در ترکیب خود بهره میبردند؛ چهرههایی که با حضورشان نهتنها مدیران کارخانهها را به حضور در ورزش ترغیب میکردند، بلکه شورونشاط خاصی را به جامعه کارگری میبخشیدند. اما امروز در سال پایانی دهه ۹۰ دیگر هیچ اثری از آن لیگها و ستارهها نیست. نهتنها فوتبال کارگری در مشهد دیگر رونق ندارد، بلکه اثری از برگزاری مسابقات در مستطیل سبز هم نیست!
استخدام سرمایههای فوتبالیکی از اتفاقات خوب آنروزها، جذب ستارههای فوتبال شهر توسط کارخانهها بود. مدیران کارخانهها که در رقابت ورزشی با یکدیگر هیچ دلشان نمیخواست دربرابر جامعه کارگری مشغولبهکارشان سرافکنده باشند، اقدام به جذب ستارههای بزرگ آن دوران میکردند. بسیاری از بازیکنان باشگاههای مشهد آنموقع به استخدام کارخانهها درمیآمدند و در قالب تیمهای کارگری به میدان میرفتند. شاید شاخصترین این افراد، رضا عنایتی باشد که به استخدام فرش مشهد درآمده بود. بازیکنانی که هر کدامشان با حضور در فضای کاری آن مجموعه شورونشاط عجیبی به جامعه کارگری آن کارخانه تزریق میکردند. علی سیف، مربی وقت آدنیس، دراینباره میگوید: آن زمان فوتبالیستها بهیُمن همین مسابقات کارگری بیکار نبودند و اکثرا جذب کارخانهها میشدند تا بتوانند در قالب تیمهای فوتبال برایشان به میدان بروند. از عنایتی فرش مشهد بگیرید تا دهنوی که در فرش نگین مشغولبهکار شد.
عباس چمنیان که با تیم البسکو سال ۷۴ قهرمان لیگ دستهدوم فوتبال کارگران مشهد شده بود نیز دراینرابطه میگوید: حضور ستارههای فوتبال در تیمهای کارگری موجب میشد که روح ورزش در میان جامعه کارگری حاکم شود. مدیران هم خیلی بیشتر به ورزش بها میدادند و بسیاری از استعدادهای ورزشی کارگری که در یک کارخانه کار میکردند، در کنار این چهرهها شکوفا میشدند.
پای مربیان طراز اول در میان استعباس چمنیان درباره حضور مربیان طرازاول در تیمهای کارگری میگوید: حقیقت آن است وقتی بازیکنان خوب به استخدام کارخانهها درمیآمدند، طبیعی بود که برای حضور در مسابقات نیاز به حضور مربیان بزرگ بالای سر این بازیکنان بود. ازاینرو در آن برهه مربیان خوب و بزرگی سرمربیگری تیمهای کارگری را به عهده میگرفتند. اکبر میثاقیان، مرحوم کاظم غیاثیان، مرحوم محمد اعظم و... ازجمله این مربیان بودند که بالاسر تیمهای کارگری بودند.
تقی پیرانی، یکی از فوتبالیستهای خوب دهه ۷۰ است که در تیم منتخب کارگری خراسان در سال ۷۳ حضور داشت؛ تیمی که توانست بعد از ۲۶ سال، قهرمان مسابقات کارگری کشور شود. پیرانی میگوید: مرحوم کاظم غیاثیان سرمربی تیممان بود و یادم میآید آن سال بازیکنان خوبی، چون هادی برگیزر، سعید جوشش، رمضان شکری و... در تیم ما بودند و توانستیم در فینال، تهرانِ میزبان را با نتیجه ۲ بر ۱ شکست دهیم.
پشتوانهای که دیگر نیست!«فوتبال کارگری یکی از پشتوانههای اصلی فوتبال حرفهای ما در مشهد بود که امروز دیگر اثری از آن نیست.» عباس چمنیان با بیان این جملات میگوید: چند اتفاق بد در فوتبال ما افتاد که سبب شد پشتوانهسازی ما دچار مشکل شود. اول اینکه مسابقات آموزشگاهها دیگر مثل گذشته برگزار نمیشود. شما اگر به یکیدو دهه اخیر نگاه کنید، بسیاری از فوتبالیستهای بزرگ مشهد از دل فوتبال آموزشگاهها بیرون آمدند. دوم آنکه زمینهای خاکی از فوتبال ما محو شدند و اگرچه طی سالهای اخیر شهرداری با راهاندازی زمینهای فنسدار در محلات تلاش کرده است این نقیصه را جبران کند، اما هنوز نتوانسته است آن جای خالی را پُر کند. وی میافزاید: سومین پشتوانه جدی فوتبال حرفهای که امروز از بین رفته است، فوتبال کارگری است.
احمد قانع که سابق بر این رئیس کمیته فوتبال کارگری بود، دراینباره میگوید: اگر امروز فوتبال کارگری دیگر نیست، شاید بهخاطر آن است که دیگر کارخانهها ظرفیت و پتانیسل سابق را ندارند. از طرفی مدیران کارخانهها هم بیشتر بهدنبال درآمدزایی هستند و کسی برای ورزش هزینه نمیکند.
کارگر، فوتبال، شاید وقتی دیگر...کم نیستند کسانی که میگویند در دهه ۷۰ مدیران فوتبال در مشهد بهخاطر اختلافنظرها و درگیریهایشان واحدهای کارگری و کارخانجات را از حضور در فوتبال فراری دادند! بهنحویکه دیگر عطای فوتبال را به لقایش بخشیدند. این ادعا چه درست باشد چه غلط، امروز دیگر فوتبال کارگری در مشهد وجود خارجی ندارد و شاید فقط به معرفی یک تیم، از یک واحد صنفی برای شرکت در مسابقات کارگری کشور محدود شود! احمد قانع دراینرابطه میگوید: سال گذشته تیم «آرامش» مشهد را به مسابقات کشوری معرفی کردیم، اما بهطورکل مثل سابق مسابقات لیگ کارگران در مشهد نداریم. وی میافزاید: مسابقات فوتسال کارگری داریم که سال گذشته بسیج شهرداری قهرمان و به مسابقات کشوری اعزام شد، اما روی چمن، مسابقهای برای فوتبال کارگران نداریم.
حالا باید منتظر نشست و دید آیا روزی، جایی، دوباره کارگری در قالب مسابقات لیگ کارگری فوتبال، هیجان را به واحدهای تولیدی و صنعتی مشهد میآورد؟