ویدئو | منصور ضابطیان در «آپارات» میزبان ستارگان دوران مدرن می‌شود ویدئو | بخش هایی از گفتگوی جنجالی محمدحسین مهدویان با هوشنگ گلمکانی حادثه در تنکابن | یادی از مرحوم منوچهر حامدی خراسانی، بازیگر سینما و تلویزیون تمدید مهلت ارسال اثر به نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر به نام مادر | مروری بر مشهورترین مادر‌های سینمای پس از انقلاب اسلامی بومیان جزیره سی پی یو آموزش داستان نویسی | شکل مولکول‌های جهان (بخش اول) همه چیز درباره فیلم گلادیاتور ۲ + بازیگران و خلاصه داستان نقش‌آفرینی کیانو ریوز و جیم کری در یک فیلم کارگردان فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای ردپا: پیام انسانی، رمز موفقیت در جشنواره‌های جهانی است اسکار سینمای اسپانیا نامزدهای خود را معرفی کرد برج میلاد، کاخ چهل و سومین جشنواره فیلم فجر شد آمار فروش سینمای ایران در هفته گذشته (٢ دی ١۴٠٣) استوری رضا کیانیان در واکنش به بستری‌شدن محمدعلی موحد و آلودگی هوا + عکس صوت | دانلود آهنگ جدید بهرام پاییز با نام مادر + متن صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳
سرخط خبرها

بی‌توجهی «دارالفنون» به علوم انسانی و ادبیات

  • کد خبر: ۲۴۹۹۷۱
  • ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۹
بی‌توجهی «دارالفنون» به علوم انسانی و ادبیات
«دارالفنون»، که امروز ۱۷۸ سال از تأسیس آن می‌گذرد، به علوم انسانی التفاتی نداشت.

شریف شیرزاد | شهرآرانیوز؛ تری ایگلتون، منتقد برجسته فرهنگی، در کتاب جذاب و خواندنی «پیش‌درآمدی بر نظریه ادبی»، یک فصل را، فصل نخست را، به «برآمدن ادبیات انگلیسی» اختصاص داده است. در این فصل، او ازجمله دراین‌باره سخن می‌گوید که ادبیات انگلیسی چگونه دربین دهه‌های پایانی سده نوزدهم و دهه‌های آغازین سده بیستم رشته دانشگاهی شد و، ضمن بررسی و تحلیل زمینه‌های این امر، توجیهات مخالفان و موافقان را نیز می‌آورد.

آنچه از سخنان ایگلتون برمی‌آید این است که در آن زمان اولیای امور سرانجام به این نتیجه رسیدند که ادبیات فقط «وراجی بیهوده» و ــ‌درنتیجه‌ــ به‌دردنخور نیست و گاه به‌کار هم می‌آید، چنان‌که از آن می‌توان برای رسیدن به برخی اهداف امپریالیسم ــ‌همچون تقویت میهن‌پرستی‌ــ بهره گرفت؛ و بدین‌ترتیب، علی‌رغم مقاومت دو دانشگاه قدیمی آکسفورد و کمبریج، آموزش مطالعه نظام‌مند ادبیات انگلیسی در این دو نهاد آغاز شد و رفته‌رفته گسترش یافت، تاآنجاکه در اوایل دهه ۱۹۳۰ «ادبیات انگلیسی، نه‌تن‌ها موضوعی واجد ارزش مطالعه بود، بلکه رشته‌ای فوق‌العاده متمدن‌کننده، و عصاره روحی تشکل اجتماعی بود. ادبیات انگلیسی دیگر، نه امری تفننی یا احساسی، بلکه عرصه‌ای بود که در آن بنیادی‌ترین پرسش‌های مربوط به وجود انسان [..]با برجستگی خیره‌کننده‌ای طرح می‌شد و موضوع عمیق‌ترین موشکافی‌ها قرار می‌گرفت.» [۱]

در «دارالفنون»، از فن ادب خبری نبود

جالب ــ‌و قدری عجیب‌ــ است که نخستین دانشگاه امروزی ایران هم، در آغاز، رشته ادبیات فارسی نداشته است، اگرچه به‌دلایلی دیگر. درست ۱۷۸ سال پیش از این، در ۵ ربیع‌الاول ۱۲۶۸ هجری‌قمری، «دارالفنون» آغازبه‌کار کرد. امیرکبیر، وزیر دانای ناصرالدین‌شاه، عامل اصلی شکل‌گیری این نهاد آموزشی بود (که در آغاز به «مدرسه جدید» و «مدرسه نظامیه» و «مکتب‌خانه پادشاهی» نام‌بردار شد).

او، که در سفر به روسیه و عثمانی، قدرت‌های بزرگ عصر، با مدارس فنی و صنعتی و نظامی این کشور‌ها آشنا شده بود، پس از بازگشت به ایران و عهده‌دارشدن امور، عزمش را جزم کرد که کشور خود را به چنین مدارسی تجهیز کند. توجیه اصلی او برای قانع‌کردن پادشاه وقت این بود که بدین‌ترتیب دیگر اعزام محصل به اروپا لازم نخواهد بود. (این فرایند ــ‌که دهه‌ها پیش از آن، در زمان عباس‌میرزا، پدربزرگ شاه، و به‌ابتکار قائم‌مقام آغاز شده بودــ هزینه هنگفتی داشت که از همان آغاز بر حکومت گران می‌آمد، به‌ویژه ازآن‌روی که کشور درگیر جنگ با روسیه بود.)

وزیر در سازمان‌دهی این مدرسه و تدوین برنامه درسی آن نیز، قاعدتا، به همان کشور‌های پیش‌گفته نظر داشت و پیرو آنها بود، علی‌الخصوص که دلیل پیشرفت آنها را نیز همان علوم و فنونی می‌دانست که در آن مدارس می‌آموختند.

قاآنی می‌بایست کار مفیدی انجام می‌داد

بنا بر آنچه آمد، چون «دارالفنون» افتتاح شد (اگرچه در این‌زمان، متأسفانه، شاه امیر را عزل کرده بود)، در آن «در ابتدا، فقط دروس مشق پیاده‌نظام، توپ‌خانه و سواره‌نظام، نیز هندسه، طب، جراحی، دواسازی و علم معدن تدریس می‌شد، و مقرر گردید هر دسته از شاگردان لباس مخصوص بپوشند» [۲]

چنان‌که روشن است، در برنامه این مدرسه، نه از ادبیات فارسی خبری بوده است و نه اساسا از علوم‌انسانی. نظر امیرکبیر به «بعضی علوم که در این دولت متداول نیست» بود که روشن است منظور از آنها علوم تجربی و نظامی و ریاضی بوده است، همان علومی که ــ‌به‌زعم وزیرــ بی‌توجهی دولت ایران به آنها موجب عقب‌ماندگی کشور شده بود.

 به‌نظر می‌رسد که بنیان‌گذار «دارالفنون» در برنامه توسعه و پیشرفت هیچ جایی برای ادبیات ــ‌اگرچه ادبیات عظیم فارسی باشدــ نمی‌دیده است، لابد به‌این‌دلیل که هیچ دردی از ما دوا نمی‌کرده است. رویکرد امیر به ادبیات و شعر را از داستان معروف مواجهه او با قاآنی شیرازی، قصیده‌پرداز نامی وقت، به‌خوبی می‌توان دانست: وقتی شاعر، به‌اقتضای شغل خود، شعری در مدح وزیر می‌سراید، امیرکبیر خشمگین می‌شود و حقوق قاآنی را قطع می‌کند، و، چون وساطت شاعر را می‌کنند، بر فرانسه‌دانی او واقف می‌شود و به ترجمه‌اش مأمور می‌سازد، آن‌هم درزمینه کشاورزی!

ادبیات بالاخره آمد، اما چه آمدنی؟!

باری، «دارالفنون» ــ‌بحق یا نابحق‌ــ رفته‌رفته جایگاه خودش را ازدست داد و به سطح نازلی سقوط کرد. این نزول در آستانه آغاز دوران پهلوی به منتهادرجه خود رسید. زمین‌خوردن «دارالفنون» همانا و سرزدن ادبیات در زمین بایر آن همان! 

برای‌اینکه این پیوند و هم‌زمانی را درک کنید، می‌توانید وضعیت و موقعیت کنونی علوم‌انسانی و دانش‌آموختگان آن را درنظر بیاورید: دست‌کم از نگاه ناظر بیرونی، این شاخه از علوم چه اهمیتی دارد و چه‌کسانی به آن روی می‌آورند؟ «با انتزاع بخش‌های پزشکی و نظام، موقعیت ‘دارالفنون’ به حد دبیرستانی ساده تنزل یافت و نام آن نیز به ‘امیرکبیر’ تغییر کرد، اما، پس از چندی، بار دیگر نام ‘دارالفنون’ به آن اطلاق گردید [..]در ۱۳۰۲ هجری‌شمسی، تحصیل در ‘دارالفنون’، که ‘مدرسه متوسطه’ای محسوب می‌شد، به دو دوره تقسیم گردید. در دوره دوم، دو شعبه ادبی و علمی از هم جدا شدند. 

دانش‌آموزان با معدل بالا در شعبه علمی، و مابقی که استعداد چندانی نداشتند در شعبه ادبی جای گرفتند. این امر سبب شد تا سال‌ها به شعبه ادبی به‌دیده حقارت بنگرند.» [۳]بله؛ پایه‌گذاران دانشگاه ما ــ‌درست یا نادرست‌ــ به ادبیات و علوم‌انسانی توجه نشان ندادند ــ‌و این چندان عجیب نیست؛ آنچه عجیب است این است که متولیان امروزی دانشگاه نیز چنان‌اند.

[۱]«پیش‌درآمدی بر نظریه ادبی»، ترجمه عباس مخبر.
[۲]مدخل «دارالفنون» در «دایرةالمعارف بزرگ اسلامی».
[۳]مدخل «دارالفنون» در «دانشنامه جهان اسلام».

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->