به گزارش شهرآرانیوز، به مناسبت روز شعر و ادب فارسی که در تقویم ایران ۲۷ شهریور را به خود اختصاص داده است، کارگاه «مسترکلاس تخیل خلاق» با حضور اساتید برجستهای از جمله مصطفی مستور، فرزاد قائمی و محمدکاظم کاظمی در نگارخانه رضوان مشهد برگزار شد. در ابتدای این نشست، مصطفی مستور درباره ایدهپردازی خلاقانه در داستان، توضیحاتی ارائه داد که در ادامه، میخوانید.
مصطفی مستور با اشاره به اهمیت تفکر در حوزه داستاننویسی، اظهار کرد: چقدر فکر میکنید؟ منظور من از فکرکردن، تفکر نظاممند و منسجم است که اهمیت دارد. در این امر، کیفیت از کمیت مهمتر است. به عنوان مثال بعد ۵ دقیقه فکرکردن عمیق، دستیابی به پاسخها بسیار ارزشمند است. برخلاف تجربههای زیسته، در این مورد خودت را تحلیل و درباره آن فکر میکنی. این فکرکردن است که بهترین ایدهها را در اختیار شما میگذارد. نوشتن کتاب از فکرکردن، تجربه زیسته و... به دست میآید. ایدههایی که ما تجربه میکنیم از ایدههای موجود در کتاب عمیقتر هستند. دانشی که از تفکرکردن به دست میآید، ارزشمند است. اگر شما کتاب بخوانی و به تجربههای زیستهات اهمیت بدهی و فکر کنی، به صورت مرتب ذهنت در حال تحلیل دادههاست.
وی افزود: اگر میخواهی نویسنده موفقی باشی، باید دائما در حال فکرکردن باشی؛ خصوصاً زمانهایی که چیزی نمینویسی. غالباً وقتی میخواهی بنویسی، یعنی به همه ابعاد آن فکر کردی. اصل داستاننویسی، در فکرکردن است. در این مرحله درباره آدمها و رویدادها فکر میکنیم. حال مرحله ملالآور، نوشتن است.
نویسنده کتاب «من دانای کل هستم» درباره شخصیتپردازی در داستاننویسی بیان کرد: سعی کنید برای خودتان شخصیت خلق کنید. اگر نویسنده شخصیت خوبی داشته باشد، داستان قوی، اما اگر نویسنده شخصیت خوبی نداشته باشد، بهطبع داستان نیز ضعیف است. شخصیت وقتی ویژگی خاص و پارادوکسیکال داشته باشد، قوی میشود. شخصیت خاص یعنی فردی که به صورت شدید دارای یک ویژگی است. این افراد با چنینویژگیهایی شخصیتهای بکر داستان به حساب میآیند. ایده و شخصیت میتواند موتور محرکه اجرای داستان باشد.
مستور درباره ایدههای خلاقانه خاطرنشان کرد: اگر به ایده جذاب رسیدید، توصیه میکنم هرگز نوشتن را شروع نکنید و به اصطلاح بگذارید ایده بیات شود. وقتی در ذهنتان باشد، شاخ و برگ میگیرد و پخته میشود. در اکثر موارد این ایدهها خاموش میشوند پس فریب آنها را نخورید. ایدهها را به خردهصحنهها تبدیل کنید و بر روی صحنهای که میخواهید بنویسید، تمرکز کنید. در صحنه ۴ و ۵ زاویهدید مشخص است و برای شما تعیین میشود که کجا بروید.
وی تصریح کرد: مهمترین بخش داستاننویسی خلق شخصیت است. نویسنده باید احساسات، روح و فیزیک ظاهر شخصیت را بشناسد. شما اگر میخواهی شخصیت متفاوتی را به خوانندهات ارائه بدهی، در لحظه ۵ جمله دربارهاش بنویس. باید به مواردی اشاره کنی که من خواننده بتوانم در ذهنم تصویرسازی کنم.
نویسنده کتاب «بهترین شکل ممکن» بیان کرد: باید نقاط ضعف و قوت شخصیتت را بدانی؛ به عبارت دیگر نقاط ضعف بهمراتب از نقاط قوت مهمتر هستند. نگرانیهای فرد از اهمیت زیادی برخوردار است. باید برای شخصیتی که میسازی، آرزو و رویا تعیین کنی؛ زیرا آرزوهای افراد به آنها هویت میبخشد. این را بپذیرید که شما هیچوقت نمیتوانید درباره هرکسی که خواستید، بنویسید. وقتی میخواهید بنویسید، تمام کلیشهها را دور بریزید، زیرا آنها لباسهای کهنهشده هستند.