واگذاری پناهگاه کوه سبلان به بخش خصوصی تصویب شد شروط ایجاد سابقه تحصیلی برای رشته‌های فنی‌ حرفه‌ای و کار دانش + جزئیات ابطال مصوبه بانک سپه | پرداخت مزایا به کارمندان مشروط به رضایت مدیر نیست نامه بازنشستگان درباره تغییرات مکرر در مدیریت صندوق بازنشستگی کشوری کودکستان‌ها برای دریافت ابلاغیه شهریه فقط تا ۲۰ شهریور مهلت دارند | صدور مجوز فعالیت تنها درصورت دریافت ابلاغیه انتقاد زهرا شمسایی، رتبه یک کنکور انسانی به پذیرش دانشگاه‌ها با امتحانات نهایی | زیرساخت‌ها آماده نیست پیمان نخبگان علمی دانشگاه‌ها با مقام معظم رهبری (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) فیزیوتراپی چگونه به بیماران‌ ام اس کمک می‌کند؟ دانش‌آموزان مدال‌آور ورزشی بدون آزمون در دانشگاه فرهنگیان جذب می‌شوند نظارت بهداشتی بیش از ۳۰۰ بازرس دانشگاه علوم پزشکی مشهد در هفته سوم شهریور آخرین مهلت انتخاب رشته کنکور، امروز (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) | ظرفیت حدودی دانشگاه‌ها چقدر است؟ آموزش و پرورش درپی اجرای طرح مدرسه‌محوری + جزئیات طرح توزیع کتب درسی ۶ میلیون دانش‌آموز در مدارس | جاماندگان ثبت‌نام کتب درسی سریع‌تر اقدام کنند اهدای عضو بانوی مرگ مغزی در مشهد به ۶ بیمار زندگی دوباره بخشید (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) ۵۷ هزار دانش‌آموز نیازمند در خراسان رضوی زیر چتر حمایت کمیته امداد هستند اهدای عضو بیمار مرگ مغزی در مشهد به ۶ بیمار زندگی دوباره بخشید (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) یک رژیم خاص برای پیشگیری از دیابت بلاتکلیفی برای بهره‌برداری از اورژانس بیمارستان حاشیه شهر مشهد اهدای عضو نوجوان مرگ مغزی نجات‌بخش جان ۶ بیمار شد (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) ۳۵ میلیون تومان اشتباه که منجر به دستگیری یک تبهکار حرفه‌ای در مشهد شد اخاذی با پوشش پلیس در مشهد؛ دستگیری گروهبان قلابی در بلوار رسالت گذشت خانواده اولیای دم از اجرای حکم قصاص در حضور رئیس قوه قضاییه برای دیدن «مریخ» به نهبندان خراسان جنوبی سفر کنید + تصاویر اعلام جرم علیه رئیس و عوامل یک بیمارستان در تهران به دلیل موارد غیراخلاقی مُسکن‌ها شفابخش نیستند و مصرفشان عارضه به همراه دارد | تسکین دهنده‌های دردساز مطالبات کسبه پاساژ قائم مشهد پس از حریق پیگیری شد
سرخط خبرها

سرنوشت تلخ زنی که همسر دومش را کشت

  • کد خبر: ۲۵۶۲۵
  • ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۵:۴۲
سرنوشت تلخ زنی که همسر دومش را کشت
زن ۴۰ ساله‌ای که به اتهام قتل وحشتناک همسر دومش در مشهد دستگیر شد، به تشریح سرگذشت تلخ خود پرداخت.

سرنوشت شوم من زمانی رقم خورد که در برابر خواستگاری یکی از بستگان مادرم سکوت کردم و مرا به عقد او درآوردند و در حالی که به درس و مدرسه علاقه زیادی داشتم، مجبور به ترک تحصیل شدم. بعد آن هم زندگی فلاکت‌بارم آغاز شد و بالأخره پس از فراز و نشیب‌های طولانی مهر «قاتل» بر پیشانی‌ام خورد و...

 

زن ۴۰ ساله‌ای که به اتهام قتل وحشتناک همسر دومش در مشهد دستگیر شده است، پس از آنکه به سؤالات تخصصی کارآگاه وحید حمیدفر (افسر پرونده) پاسخ داد به تشریح سرگذشت تلخ خود پرداخت و درباره روزگار سیاهش گفت: وقتی مقطع راهنمایی را در یکی از روستا‌های سرولایت به پایان رساندم، برای ادامه تحصیل در دبیرستان به یکی از مدارس شبانه‌روزی چکنه رفتم. شاگرد زرنگی بودم و عاشقانه تحصیل را دوست داشتم، اما هنوز کلاس اول دبیرستان را تمام نکرده بودم که یکی از بستگان نزدیک مادرم مرا برای پسرش خواستگاری کرد. ازدواج در سن پایین یکی از سنت‌های اهالی روستا بود و پدر و مادرم بر ازدواج خانوادگی تأکید می‌کردند.


اشتباه بزرگ زندگی من نیز از همین‌جا شروع شد و من در پانزده‌سالگی پای سفره عقد نشستم. پدر ومادرم معتاد بودند و اهمیتی به درس و مدرسه نمی‌دادند. من هم بدون آن که تصور کنم با این ازدواج سرنوشت و آینده‌ام رقم می‌خورد، به آزمایشگاه رفتم.

 

متأسفانه نامزدم در حالی نتیجه آزمایش را پنهان کرده بود که از نظر ژنتیکی مشکل داشتیم. وقتی اولین فرزندم با معلولیت ذهنی به دنیا آمد، تازه همسرم اعتراف کرد به دلیل ترس از دست دادن من، نتیجه آزمایش را پنهان کرده و با توسل به ترفند‌های خاص ازدواجمان را ثبت کرده است.

 

خلاصه آن زمان شوهرم مردی بیکار و آواره بود و هیچ سرمایه‌ای نداشت تا اینکه با فروش طلا‌ها و برخی لوازم زندگی من، سرمایه‌ای برای کار و کاسبی جور کرد تا جایی که در مدت کوتاهی به یک تاجر معروف تبدیل شد.

 

اگرچه من از بارداری دوباره وحشت داشتم، اما به اصرار همسرم فرزند دیگری نیز به دنیا آوردم که این بار مشکل ژنتیکی نداشت، ولی زندگی من به‌هم‌ریخت، طوری که روانه بهزیستی شدم.

همسرم انواع تهمت‌های غیراخلاقی، اعتیاد و سرقت را به من می‌زد تا حدی که تصمیم گرفت مرا طلاق بدهد. بزرگ‌تر‌های خانواده به او پیشنهاد کردند با زن دیگری ازدواج کند و مرا طلاق ندهد، اما او که دیگر خیلی پول‌دار بود، به این حرف‌ها توجه نکرد و با پرداخت مهریه چند میلیون تومانی به زندگی مشترک ۱۰ساله‌ام پایان داد.

خلاصه ۷ماه را در خانه پدرم با کارگری در باغ‌های میوه یا مزارع روزگار گذراندم تا اینکه یکی از بستگان پدرم مردی را در مشهد برای ازدواج با من پیشنهاد کرد.

آن زمان پدرم که برای اهالی روستا رمالی می‌کرد، یک دعای مهر و محبت هم برای من نوشت و سپس عازم مشهد شدیم. خانواده‌ام که معتقد بودند خواستگارم کریستال مصرف می‌کند، در حالی با این ازدواج مخالفت می‌کردند که خواستگارم مدعی بود فقط تریاک می‌کشد. به همین دلیل خانواده‌ام به روستا بازگشتند، اما من در مشهد ماندم و به خواستگارم زنگ زدم که پدر و مادرم قهر کردند و من در کوچه و خیابان آواره هستم! بیا با هم فرار کنیم! او گفت: چرا فرار کنیم؟ سپس به دنبالم آمد و صیغه محرمیت خواند و بعد از ۱۰ روز هم با مهریه ۷۲ سکه مرا عقد کرد.


البته نمی‌دانم از چه ترفندی برای منفی‌شدن جواب آزمایش اعتیادش استفاده کرد. در حالی که همسر اولش نیز بعد ۱۷سال زندگی مشترک به دلیل اعتیاد از او طلاق گرفته بود. من زمانی فهمیدم او کریستال مصرف می‌کند که آرام آرام مرا نیز به مصرف کریستال ترغیب می‌کرد.

من هم مهریه‌ای را که از همسر سابقم گرفته بودم در خانه او هزینه کردم، ولی اختلافات ما از همان آغاز زندگی در حالی شکل گرفت که برخی رفتار‌های همسرم برای من تحمل‌ناپذیر بود.

او مخارج زندگی و هزینه‌های اعتیادم را می‌پرداخت، اما هر زمان عصبانی می‌شد مرا زیر مشت‌و‌لگد می‌گرفت و حتی با آجر سفالی به سرم می‌کوبید، آن‌قدر مرا اذیت می‌کرد که از زندگی‌کردن در کنار او وحشت داشتم، به‌طوری که خودم نیز به یک بیمار روانی تبدیل شدم.

مو‌های سرم کاملا ریخت و هر بار مرا کتک می‌زد با سر لخت و بدون حجاب داخل کوچه می‌گریختم یا در انباری می‌خوابیدم. این رفتار‌ها به جایی رسید که دیگر نتوانستم تحمل کنم و او را با میله آهنی کشتم، سپس جسدش را داخل دستشویی منزل انداختم و با آتش‌زدن خانه از محل گریختم.

لازم به یادآوری است به دستور قاضی احمدی‌نژاد (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) تحقیقات دراین‌باره ادامه دارد...
منبع: خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->