غزاله حسینپور - «طنز» در آثار هنری از شعر گرفته تا سینما و... همواره مورد توجه مخاطبان قرار میگیرد و البته موفقیت در این ژانر پرطرفدار چندان کار سادهای نیست.
قاسم رفیعا یکی از طنزپردازان موفق خراسانی است که توانسته با طنازی در اشعارش نظر مخاطبان بسیاری را به خود جلب کند.
رفیعا، شاعر و نویسنده اهل طرقبه است که با اشعار طنزش در ذهن علاقهمندان به این هنر ماندگار شده است.
رفیعا در زمینه نثر نیز دستی بر آتش دارد و داستانهایی به چاپ رسانده است. با او درباره فعالیتش و مسائل مرتبط با شعر گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
هر شعری مخاطب خودش را دارد
به گفته رفیعا هر نوع شعری (طنز و جدی) مخاطبان خاص خود را از طیفهای گوناگون دارد. به عنوان مثال، اشعار سیاسی که بیشترین و گستردهترین انواع شعر طنز را شامل میشوند، با اینکه علاقهمندان بسیاری دارند، اما باز هم مورد پسند عدهای نیستند. رفیعا درباره یکی از اصلیترین انواع شعر طنز میگوید: «طنز انتقادیاجتماعی، از قالبهای اصلی این نوع ادبی است که با وجود نپرداختن به اصل و اساس جامعه و نظام، به طور جدی معضلات اجتماعی را به چالش میکشد و دربارهاش نظر میدهد. این نوع شعر هم مخاطب خود را دارد و مردم از اینکه میبینند حرفهای دلشان در قالب طنز بیان میشود، لذت میبرند.»
او درباره دلایل رواج بیشتر شعر طنز در جامعه میگوید: «اگر با بیانی جدی به معضلی اجتماعی پرداخته شود، باید پاسخگوی اقشار مختلف بود، اما یک شعر اجتماعی طنز، با وجود گفتن همان حرفها، عوارض چندانی ندارد. به همین علت، بسیاری از کسانی که قصد دارند مسائل اجتماعی را به چالش بکشند، از قالب طنز استفاده میکنند تا کمتر درگیر حواشی شوند.»
رفیعا همچنین میگوید: «البته خطر به این معنا نیست که عدهای منتظرند تا شاعران را دستگیر کنند. بلکه گاه انسانها درگیر خودسانسوری میشوند. یعنی گمان میکنند حتما برایشان مشکلاتی به وجود خواهد آمد؛ بنابراین بیش از دیگران به خودشان هشدار میدهند و حرفهایشان را سرکوب میکنند.»
به گمان این نویسنده، امروزه تمایل به شعر طنز بیشتر شده است: «باید بگویم هرگاه جامعه در محدودیت به سر برد، طنز رشد میکند. وقتی تاریخچه دوران عبید زاکانی را مطالعه میکنیم، میبینیم که در زمان غلبه مغول در ایران زیسته و چون آنها تسلط کاملی به پیچیدگیهای زبان و ادبیات فارسی نداشتند، او میتوانست در لفافه حرف بزند، بیآنکه برایش مشکلی به وجود آید. در آن دوران به دلیل محدودیتهای بیش از حد، شاعران به طنز روی آوردند. در زمان مجله توفیق نیز همین اتفاق در حکومت دیکتاتور آن برهه رخ داد و طنزپردازان، از اواخر دوره پهلوی اول، تمایلات جدی به این حوزه پیدا کردند؛ بنابراین مردم به زبان طنز حرفهای خود را میزدند.»
جامعه آزاد و طنز گسترده
او ضمن بیان اینکه در جامعه آزاد، دامنه طنز گستردهتر میشود، طنز درست را با وجود کمخطر بودنش، دارای شرایطی میداند و یادآور میشود که طنز از همین طریق هم آسیب دیده، زیرا نویسنده گاهی نمیدانسته کجا و چگونه آن را به کار برد: «این سبک شعری، خطوط قرمزی دارد. به عنوان مثال امروزه شاهد هستیم که نمیتوان به همه ارکان جامعه انتقاد کرد، بنابراین شاعر باید بداند از کجا شروع کند و چه بگوید. اما من باور دارم گاهی حتی خطوط قرمز را هم میشود با ظرافت به چالش کشید. ولی باید حد و حدود آن رعایت شود. این مراعات پس از مدتی و با کسب تجارب، تبدیل به آگاهی میشود.»
شاعری کار آسانی نیست
به باور شاعر «بچه محله امام رضا»، شعر گفتن فارغ از طنز یا جدی بودن آن، کار سختی است. به همین علت از میان شاعران مطرح کشور نیز به طور مداوم شعر خوب به گوش نمیرسد. اما تفاوت این دو حوزه برای شاعر را اینگونه بیان میکند: «در شعر جدی، پرواز روح باعث تراوش ذهن میشود، اما در ژانر طنز اتفاقاتی که در جامعه رخ میدهد سوژه شاعر است. خوشبختانه مدیران به قدر کافی سوژه در اختیار میگذارند و اگر طنزپرداز وقت بگذارد و با فراز و فرود کار آشنا باشد، با نگاهی به اخبار میتواند از صحبتهای مسئولان درباره جدیترین موضوعات نیز طنز بسازد.»
رفیعا با اینکه سابقه زیادی در سرایش اشعار جدی دارد، علاقه خود را بیشتر به آثار طنز میداند. علت این علاقهمندی را نیز، تمایل جامعه به این ژانر دانسته و میگوید: «سعی میکنم خود را با شرایط جامعه وفق دهم. مثلاً مخاطب من در اغلب اوقات درخواست شعر محلی دارد و به همین دلیل در تلاش هستم تا بیشتر شعر محلی بگویم.»
رفیعا اشارهای به این نکته دارد که گاه شرایط طوری پیش میرود تا چشمه ذوق یک شاعر خشک شود و حس و حال سرایش نداشته باشد. شعر گفتن زمان خودش را میطلبد. مثلا یک عاشق، نمیتواند جلوی تراوشات احساسی ذهن خود را بگیرد یا در زمان جنگ، حتی افراد غیر شاعر نیز دست به قلم میشدند، اما در برههای مانند دوران تحریم، حس جوشان آدمی خاموش میشود.
این شاعر خراسانی درباره لزوم حفظ سبک شعر محلی نیز میگوید: «جامعه مسئولیتی در قبال شعر محلی ندارد. اما احساس وظیفهای ملیمذهبی در این زمینه وجود دارد. احساس وظیفهای که شعرا و مخصوصاً اهل ادب دانشگاهی را ترغیب میکند تا به این موضوع بپردازند و هویت خود را حفظ کنند.»
هنرمندان مشهدی و لهجه مشهدی
رفیعا درباره تمایل شاعران و خوانندگان مشهدی به خلق اثر با این لهجه نیز میگوید: «استاد شجریان قطعه «عشق پیری و معرکهگیری» را هیچگاه جزو کارنامه خود حساب نمیکند و آن را جدی نمیگیرد، اما حال شاهد هستیم که آلبوم «خراسانیات» با اشعاری که همگی با لهجه مشهدی است، از سوی ایشان منتشر شده است. این امر، احساس نیاز و توجه جامعه را نشان میدهد. اگر جامعه به این سمت و سو برود، قطعاً فضای اشعار لهجه بهتر خواهد شد.»
شعر روزهای کرونا
تعطیلات و خانهنشینیهای ناشی از جولان ویروس کرونا، دامن این فعال فرهنگی را نیز گرفته، اما او از فرصت پیش آمده برای به سرانجام رساندن کارهای نیمهتمامش استفاده کرده است: «مدتها مشغول نگارش رمانی بودم که فرصت تحویل آن به ویراستار پیش نیامده بود، اما این موقعیت باعث شد «هزارهی اندوه» را به مرحله ویراستاری و صفحهآرایی برسانم. رمان دیگری نیز در دست دارم که هنوز نامی برایش انتخاب نکردهام. در روزهای خانهنشینی، زمان بیشتری را صرف نوشتههای مکتوب کردهام. گاهی نیز به سفارش برخی دوستان، ترانههای کرونایی میگویم. برخی اوقات هم برای دل خودم و به یاد کسانی که جان خود را در راه سلامت دیگران ایثار میکنند، ترانه میسرایم و در اختیار آهنگساز قرار میدهم.»
به گفته رفیعا، اتفاقی که اینچنین همگان را درگیر میکند، تأثیری جدی در مضامین آثار ادبی خواهد داشت، زیرا تفاوتی با جنگ و کشتار ندارد. این موضوع در زمینه اشعار عاطفی، احساسی و حتی طنز، تأثیر بهسزایی دارد. به باور او، در دوران پساکرونا، شاهد اتفاقاتی جدی در شعر طنز خواهیم بود.
این نویسنده و شاعر طنزپرداز خراسانی، حفظ روحیه در وضعیت کنونی را ضروری میداند و میگوید: «از نکاتی که پزشکان به آن تأکید جدی دارند، حفظ روحیه است. طنزپردازان در فضای اجتماعی، یکی از ارکان اصلی این حفظ روحیه و ایجاد شادی و نشاط هستند. میدانم که شرایط خوبی نیست، اما اگر این اتفاق بیفتد کمک شایان توجهی در گسترش فضای شادی و نشاط در جامعه خواهد بود.»