هدی جاودانی/شهرآرانیوز - زمانی که این مقاله را مطالعه میکنید، عدد جانباختگان کرونا در آمریکا به بیش از ۷۵ هزار نفر و در دنیا به بیش از ۲۶۰ هزار نفر رسیده است.
همنشین اجتنابناپذیر این مرگها «اندوه» است، اما گردباد همهگیری جهانی، شیوههای مرسوم سوگواری بازماندگان در غم ازدسترفتگان را دچار تحول کرده است. مردم بهصورت همزمان درحال تجربه انواع مختلفی از فقدان هستند که برخی از آنها در این برهه از تاریخ، منحصربهفرد به نظر میآیند. با وجود خطر انتقال ویروس، بسیاری بهدور از عزیزانشان، جان میسپارند و بسیاری دیگر در تنهایی برای ازدسترفتگان خود سوگواری میکنند.
جورج بونانو، پژوهشگری که بر روی مسئله اندوه مطالعه میکند، معتقد است که شرایط حاضر بسیار مشقتبار است، اما مردم میتوانند درنهایت، با بهکار بستن اندکی خلاقیت از آن عبور کنند، همانطور که تاکنون از دیگر مسائل فقدان بهسلامت گذر کردهاند. بونانو، براساس دادههای دههها پژوهش، اندوه را یک «واکنش انطباقی طبیعی» خطاب میکند؛ سنجشی دوباره برای سازگار شدن با فقدان که هم ضروری و هم دردناک است.
بونانو جزو متخصصانی است که تاکنون بارها با آنها درباره تحولات سوگواری در عصر ویروس کرونا صحبت شده است. اغلب آنها بسیاری از نکاتی که مطرح کردهاند، با یکدیگر اشتراک دارد. آنچه در پیشرو میآید، خلاصهای از این گفتوگوست. منبع: اتلانتیک
همهگیری جهانی کرونا، گردهماییهای معمول برای مرگ افراد را به تهدید بدل کرده و سوگواران را از برپایی یک مراسم خاکسپاری مرسوم و همچنین تسلی یافتن از داغ عزیزانشان، محروم کرده است.
مگان دواین، رواندرمان و نویسنده: اندوه میتواند تجربهای کاملا فردی باشد و چنین تجربهای درپی همهگیری جهانی، قوت گرفته است. تمامی کارهایی که تاکنون برای حمایت از افراد داغدیده انجام میدادیم (سر زدن به خانه آنها یا شرکت در مراسم خاکسپاریشان) دیگر مانند گذشته، گزینههای پیشروی ما نیستند. علاوهبر این، در بازه کنونی، افراد گرفتار مشکلات جدید پیشآمده برای خود هستند و بنابراین رشته اتصال عاطفی میان انسانها، بسیار کمرنگ شده است.
جورج بونانو، پروفسور روانشناسی بالینی در دانشگاه کلمبیا و نویسنده: فرهنگ تمامی ملتها دارای آداب و رسومی برای حمایت و مراقبت از فرد داغدار است و نقطه اشتراک تمامی این آداب و رسوم، حضور فیزیکی مردم است. فردی که برایش سوگواری میکنند، از دست رفته است، اما دیگران هنوز حضور دارند. کسانی که به مراسم عروسی شما میآیند، اغلب برای همیشه در زندگی شما حضور دارند و در کمال تعجب، این مسئله درمورد مراسم خاکسپاری نیز صدق میکند.
جاشوآ کُلمن، روانشناس و مشاور: انسانها با بخشیدن تسلی خاطر به یکدیگر، پیوند خوردهاند. هنگامی که افراد از دریافت این تسلی محروماند یا حتی قادر نیستند این احساس را به دیگران ببخشند، آزرده و پریشان میشوند، بنابراین زمانی که افراد نتوانند بهصورت مستقیم عزیزان داغدار خود را دلداری بدهند، نیز تجربه دردناکی را از سر میگذرانند.
بسیاری از مردم، ازآنجاییکه قادر نیستند بهصورت فیزیکی کنار یکدیگر باشند، مراسم یادبود ازدسترفتگان خود را درقالب گفتگوهای تصویری گروهی برگزار کردهاند.
بونانو: زمانی که برای سوگواری گردهم میآییم، داستانهایی درمورد فرد از دستداده بازگو میکنیم. این داستانها کمک میکند تصویر فردی را که از دست دادهاید، دوباره در ذهن خود بسازید. حالا هم مردم باید تمام تلاش خود را بهکار ببندند تا با پیدا کردن شیوههایی نو، دوباره کنار یکدیگر جمع شوند.
میتوانید در یکی از شبکههای اجتماعی، صفحهای بسازید یا به افراد پیام بدهید و از آنان بخواهید که داستانهای خود را به اشتراک بگذارند. من بهشخصه در چند نمونه از این سبک مراسم سوگواری شرکت کردهام و اعتقاد دارم که بسیار اثرگذار و قدرتمند بودهاند. ممکن است هر کسی با این شیوه از سوگواری، ارتباط برقرار نکند، اما اکنون تنها چیزی که برایمان باقی مانده است، همین است.
دواین: اخیرا از چند نفر شنیدهام که خاکسپاریها یا سوگواریهای مجازی، برایشان تکاندهندهتر از شیوه معمول این مراسم بوده است. حضور فیزیکی در مراسم سوگواری، برای همه تصویری آشناست؛ لباسهای رسمیتان را به تن میکنید، به مراسم میروید، به صاحبان عزا ادای احترام میکنید و سپس برای صرف غذا بعد از مراسم گردهم میآیید. دورهم جمع شدن در فضای مجازی، پدیدهای جدید است و یک امر جدید میتواند احساسات ما را بهگونهای متفاوت و نو تحت تأثیر قرار دهد.
بهعلت خطر شیوع ویروس، بسیاری از کسانی که عزیزانشان را در بیمارستانها از دست دادند، قادر نبودند در آخرین روزها کنار آنان باشند. این افراد، فرصت آخرین کلمات و آخرین حضور را از دست میدهند.
بونانو: زمانی که کسی را از دست میدهیم، اگر او را در روزهای آخر زندگی اش درحال رنج کشیدن دیده باشیم، بیشتر سختی میکشیم. سوگواری برای این نوع فقدان، دشوارتر است؛ چراکه شما رنج کشیدن یکی از عزیزانتان را تجسم میکنید و درصورتیکه آنان در چنین شرایطی از دنیا بروند، تصویر آنها با نوعی احساس ترس و تنهایی در ذهن شما همراه خواهد شد.
دواین: نبودن درکنار کسی که دوستش دارید، در آخرین روزهای زندگی او، رنجی افزون را برای شما درپی دارد و حتی میتواند با احساس گناه نیز همراه شود. با وجود اینکه امکان حضور شما در آن لحظه وجود نداشته است، احساسی از درون، مدام شما را به این فکر وامیدارد که شاید میتوانستید درکنار او باشید. علاوهبر این، کسانی که فردی را بهخاطر ویروس کرونا از دست میدهند و خود نجات پیدا میکنند، با عذاب وجدانی مضاعف مواجه میشوند؛ چراکه ویروس ازطریق تماس فیزیکی، منتقل میشود و فرد میتواند خود را عامل مرگِ عزیز ازدسترفته بداند.
پائولین باس، پروفسور بازنشسته جامعهشناسی خانواده در دانشگاه مینسوتا و نویسنده: هنگامی که افراد پیکری برای تدفین ندارند، کاملا طبیعی است که امیدوار باشند فردِ درگذشته، جایی هنوز در قید حیات است. انسانها نیاز دارند پیکر عزیزانشان را ببینند تا آرامش پیدا کنند و حالا با فقدان چنین لحظهای مواجه هستند.
مرگ بیش از همیشه در زندگی روزمرهمان حضور دارد. مردم در رسانهها، داستانهای دوستان و آشنایان و صدای بوق آمبولانسها در خیابان، مدام مرگ را یادآوری میکنند.
دواین: در گذشته وقتی صدای بوق یک آمبولانس را میشنیدم، عادت داشتم برای کسی که در آمبولانس است، آرزوی سلامتی کنم. حالا، اما نمیتوانیم از حجم فقدانی که احاطهمان کرده است، اجتناب کنیم و این موضوع باعث شده است با تمامی وجود درک کنیم که زندگی تا چه میزان گذرا و موقتی است و آن بوق آمبولانس، میتواند برای یکی از افراد نزدیک خود ما باشد، بنابراین علاوهبر اندوه، اضطراب نیز به جزئی جداناپذیر از زندگیمان تبدیل شده است.
باس: فکر میکنیم این ویروس، ترس ما از فناپذیریمان را نشانه رفته است. چرا که نه؟ همه ما در خطریم. علم دارد تلاش میکند خود را به این مهلکه برساند، اما هنوز از آن عقب است و اظهارات متناقض بسیاری از رهبران نیز درمورد بایدها و نبایدهای این دوران به گوشمان میرسد، بنابراین ترس و اضطرابی که ما اکنون درحال تجربهاش هستیم، یک پدیده جمعی و ملموس است.
کارمن اینوآ وازکز، روانشناس بالینی و نویسنده: اکنون بسیاری از مردم درحال تجربه اندوهی مشترک هستند. آنها ممکن است با خود فکر کنند که بالأخره دیر یا زود گرفتار این ویروس میشوند یا حتی بر اثر آن، جان خود را از دست میدهند.
احتمالا از برخی کسانی که در گذشته عزیزانی را از دست دادهاند، شنیده باشید که آنها رویکرد متفاوتی را در زندگیشان پیش گرفتهاند و سعی میکنند در فقدان عزیزانشان، معنایی گمشده را بیابند و آینده خود را جور دیگری بسازند. بنابراین، در حین یا پس از همهگیری جهانی، احتمالا مردم توجه بیشتری به آرزوهای برآوردهنشدهشان نشان دهند، زمان بیشتری را صرف عزیزانشان کنند یا حتی سادهتر به دیگران ابراز علاقه کنند. در چنین حالتی، همهگیری جهانی میتواند ما را به یکدیگر پیوند دهد و یاری برساند تا با فناپذیری خود راحتتر کنار بیاییم.