تفسیر شخصی ما از فرازها و بندهای ادعیه با برداشت و ارتباط ما با خالق وابستگی مستقیمی دارد. ما در برهههای مختلف زمانی با آیات و احادیث مختلفی ارتباط میگیریم و بیشتر درگیر معنای آن میشویم. در شبهای شریف قدر که حافظ دربارهاش نوشته است: «شب وصل است و طی شد نامه هجر/ سلام فیه حتی مطلع الفجر» ما بیشتر از همیشه روی آیهها و روایتها تأمل میکنیم. شبی که اساس آن توبه و بخشش است و از دیرباز فرصتی بوده است برای انسان طاغی تا در این شب خودش را بشکند و پا در مسیر تازهای بگذارد. یکی از ادعیهای که اگرچه خاص این شب نیست، اما از ادعیههای شاخص و عرفانی است، دعای کمیل است. دعای کمیل بخشهای درخشانی دارد که یکی از فرازهای آن: «وَلا یُمکِنُ الفرارُ مِن حُکومَتِک»؛ «گریز از قلمرو حکومتت ممکن نیست.» است. محمد فناییاشکوری در کتاب «نیایش عارفان: شرح حکمت و معنویت شیعی در دعای کمیل» درباره این فراز مینویسد: حکومت او فراگیر است و راهی برای گریز از آن نیست. اقطار آسمانها و اعماق زمین همه ملک اوست. به هر کجا بگریزی به او بازمیگردی: «یا من الیه یهرب الخائفون»؛ فرار از او به سوی اوست. چنانکه امام سجاد (ع) در دعای ابوحمزه میگوید: «هارب منک الیک» در جای دیگر میگوید: «اللهم انک طالبی ان انا هربت و مدرکی ان انا فررت»؛ «تو جوینده و یابنده منی به هر کجا که بگریزم.»
این فراز ازجمله فرازهای حیرتانگیزی است که میتوان از منظرهای مختلف به آن پرداخت، اما شاید یکی از بهترین تفسیرهایی که بتوان برای این فراز یافت و به نظر قرابت معنایی زیادی با هم دارند، همین بیت بیدل دهلوی است: «وحشی دشت معاصی را دو روزی سر دهید/ تا کجا خواهد رمید آخر شکار رحمت است»