بیش از نیم قرن پیش، درست همان زمانی که اندیشهها و افکار مارکسیستی ایران و کشورهای همسایه را درمینوردید و جوانان را نسبت به افکار دینی و اعتقادات مذهبی دچار تردید میساخت، خبر چاپ کتاب یک نویسنده مسیحی درباره امام علی (ع) منتشر شد.
جورج جرداق، شاعر و نویسنده لبنانی، که در ذوق ادبی و تسلط عمیق بر زبان عربی نبوغی خیرهکننده داشت، در نوجوانی با نهجالبلاغه آشنا شده و سالها با کلام امام علی انس گرفته بود. او درعینحال مطالعات گستردهای در اندیشهها و افکار روزگار خود داشت و جدیدترین کتابها و نوشتههای فرانسویزبان را در بیروت میخواند و دنبال میکرد.
در هجدهسالگی کتابی درباره نگاه واگنر به زن نوشت که به سرعت در کشورهای عربی شهرت یافت. زبان و قدرت قلم او در این کتاب چنان بود که طه حسین، ادیب شهیر مصری، آن را به عنوان یکی از منابع دوره دکتری زبان عربی تعیین کرد.
در خانواده آنان مثل خیلی دیگر از مسیحیان لبنانی ارادت و محبت به امام علی (ع) سابقه داشت و حتى پدرش نام امیرالمؤمنین را بر سردر خانه نصب کرده بود و شوهرخاله او، عبدالمسیح محفوظ، که بخشهایی از نهجالبلاغه را در آزمون رسمی مدارس لبنان گنجاند و برادرش، فؤاد جرداق، از مهمترین عوامل گرایش او به افکار و کلمات علوی بودند.
چندی بعد او که در آغاز جوانی برای تدریس زبان عربی در مراکز آموزشی مسیحی دعوت شده بود وقتی میخواست عبارات نهجالبلاغه را به عنوان درس خود استفاده کند احساس نیاز کرد تا برای معرفی بیشتر شخصیت امام علی (ع) به دانشآموزان مسیحی مطالعه کند. او میگفت وقتی که سراغ کتابها رفتم، دیدم که همه از منظر خود به شخصیت امام علی (ع) پرداختهاند و غالبا نیز درگیر اثبات حقانیت امام شدهاند، بیآنکه عظمت و شخصیت بی همتای ایشان را تحلیل کنند.
به این ترتیب جورج جرداق که حدودا بیستویکیدو سال از سن او میگذشت خود نگارش کتابی درباره امیرالمؤمنین را آغاز کرد و آن را «امام علی (ع)، صدای عدالت انسانی» نامید.
انتشار این کتاب با چنان استقبال عجیب و شگفتی روبهرو شد که جورج جوان را به نگارش جلدهای بعدی آن تشویق کرد.
مجموعه پنججلدی «امام علی (ع)، صدای عدالت انسانی» شامل این عناوین است: علی (ع) و حقوق بشر، علی (ع) و انقلاب فرانسه، علی (ع) و سقراط، علی (ع) و دوران زندگیاش، علی (ع) و قومیت عربی.
بعد از انتشار این کتاب و شهرت عجیب و فراوانی که پیدا کرد، بسیاری از ثروتمندان کشورهای عربی از او خواستند که درباره برخی شخصیتهای دیگر اسلام کتاب بنویسد، اما او در مقابل پیشنهادهای مالی وسوسهانگیزشان مقاومت کرد، زیرا معتقد بود دیگران درحدی نیستند که بخواهند با امام علی (ع) مقایسه شوند.
او با کتاب خود موجی از تحسین و تقدیر را در میان عالمان دینی و روحانیون حوزههای علمیه ایجاد کرد -و گرچه قدری انتقاد و موضع مخالف نیز به دنبال داشت- غالبا از آن استقبال کردند و بعضا معتقد بودند که این جوان مسیحی تحلیلها و برداشتهایی از سخنان امیرمؤمنان کرده که به ذهن ما نرسیده است.
درعینحال او که چنین خدمت بزرگی به کشف حقایق و معارفی از کلام امام علی (ع) کرده بود همواره با تواضع و فروتنی کار خود را تلاشی اندک به حساب میآورد و میگفت من در مقابل بزرگی و عظمت امام علی (ع) کاری نکردهام.
از این مجموعه که مجلدات پنجگانهاش به فارسی ترجمه شده است، یک نسخه یکجلدی مختصر هم با ترجمه و کوشش مرحوم استاد سیدهادی خسروشاهی در «بوستان کتاب» انتشار یافته که برای مخاطب عمومی و جوان مناسب است.
جورج جرداق بعدها کلمات برگزیده خود از نهجالبلاغه را با توضیحاتی مختصر نیز منتشر ساخت که آن هم ۳ بار به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است.
من که در سالهای پایانی عمر او توفیق مصاحبت و ارتباط مستمر با او را پیدا کردم از نزدیک شاهد بودم که حتى دهها سال بعد از انتشار کتاب همچنان ارادتمند و شیفته امام علی (ع) بود و با آنکه اصلا گرایش و التزام اعتقادی دینی نداشت و حتى به کلیسا هم نمیرفت، وقتی نام امام علی (ع) میآمد باز چهرهاش شکفته میشد و میگفت: «او یک شخصیت منحصر به زمان و مکان خاص نیست و به گروه و مذهب خاصی تعلق ندارد، بلکه امام علی (ع) مال همه بشریت و تمام جهان است».
او در واپسین سالهای عمر که فرتوت و بیمار شده بود نیز با دردمندی از مظلومیت امام علی (ع) سخن میگفت و اندوهمندانه آه حسرت و دریغ میکشید که مسلمانان هنوز آن امام بزرگ را چنان که هست نشناخته و به عظمت و بلندای او پی نبردهاند.
شاید مهمترین نکته در اهتمام یک نویسنده مسیحی به شخصیت امام علی (ع) این باشد که برای نخستین بار کسی بر خلاف شیوه و ادبیات رایج، از منظر بروندینی و از چشماندازی بسیار وسیع و گسترده به موضوع پرداخته است و چه بسا ازهمینرو استاد علامه محمدرضا حکیمی آن را بعد از الغدیر علامه امینی، برترین کتابی میدانند که تاکنون درباره امام علی (ع) نوشته شده است.