سرخط خبرها

دریادل؛ روایت عاشقانه‌های فاطمه دهقانی همسر شهید

  • کد خبر: ۲۷۵۷۱
  • ۰۱ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۸
دریادل؛ روایت عاشقانه‌های فاطمه دهقانی همسر شهید
«دریادل»؛ روایت مکتوب زندگی همسر شهید رفیعی که ۳۵ سال بعد از شهادت ایشان به رشته تحریر درآمده است.
المیرا منشادی/شهرآرانیوز - تازه‌ترین اثرش کتاب «دریادل» است. کتابی که بر خلاف کتاب‌های قبلی درباره شهدا، کتابی است که با خنده آغاز و روایت می‌شود و از آنجا که قرار نیست آخر هر خنده‌ای باز هم خنده باشد، انتهای کتاب حسابی اشک را درمی‌آورد و دل را می‌سوزاند.
 
این کتاب در ۲ بخش «زندگی» و «دوباره زندگی» توسط مریم قربان‌زاده، نویسنده دفاع مقدس، نگاشته شده و از مجموعه کتاب‌های تاریخ شفاهی زنان قهرمان، دربرگیرنده خاطرات مرحومه «فاطمه دهقانی»، همسر سردار شهید «ابوالفضل رفیعی»، جانشین فرمانده لشکر ۵ نصر است.
 
قربان‌زاده در این کتاب در حوزه دفاع مقدس تابوشکنی‌های زیادی کرده است؛ از نوشتن کتاب به لهجه شیرین مشهدی از زبان همسر شهید بگیرید تا آشنایی با سیره معرفتی متفاوت سردار شهید.

با این حال قربان‌زاده صاحب ۶ اثر دیگر در همین حوزه است که ازجمله کتاب‌هایش می‌توان به کتاب «شهربانو» اشاره کرد. کتابی درباره مادری شهید که چاپش سروصدای زیادی به پا کرد. این هفته در این ۲ صفحه درباره کتاب دریادل و مریم قربان‌زاده، نویسنده کتاب، می‌خوانید. اگرچه او متعلق به محله ما نیست، قلمش در بیان خاطرات یکی از بانوان قهرمان و البته کم‌حرف محله دریادل در بین مشهدی‌ها بسیار تأثیرگذار بوده است.

صحبت با همسر شهید بعد از ۳۴ سال
بسیاری از افرادی که کتاب دریادل را خوانده‌اند، تأثیرگذارترین بخش کتاب را نامه کوتاه ابتدای کتاب بیان می‌کنند. نامه‌ای که بعد از ۳۴ سال فاطمه دهقانی آن را برای همسر شهیدش نوشته است.
 
او در این نامه با استفاده از کلمات ساده و روان از عهدی صحبت می‌کند که بین او و همسرش بوده است و از پایبندی به این عهد تا زمان فوتش می‌گوید: «ابوالفضل عزیزم، من تمام تلاشم را کردم تا به عهدی که با تو بستم وفادار باشم.  نمی‌دانم در این آزمون الهی قبول شده‌ام یا نه، اما از تو توقع دارم تا من را تنها نگذاری. سال‌ها آنچه در زندگی من و تو گذشت، در درون سینه ام محفوظ ماند و امروز برای انتقال قصه ما به دیگران به‌عنوان تجربه شده یک کتاب. امیدوارم چراغ راهی برای زندگی جوانان میهنم باشد. دوستدارت فاطمه. سه‌شنبه ۹مهر۱۳۹۸.»

با این همه آنچه به‌عنوان اولین خصیصه درباره کتاب دریادل می‌توان نام برد، همین بیان صریح و روشن و البته روان در کل متن است. این کتاب داستان زندگی پرفرازونشیب همسری را بیان می‌کند که در عین فداکاری صبور است.
بانوی قهرمان دریادل
لهجه مشهدی و زنده شدن خاطرات نوستالژیک اهالی دریادل
سراسر کتاب این فاطمه دهقانی است که با لهجه مشهدی در حال بیان خاطرات و زندگی خود است و البته نویسنده نیز به‌خوبی از پس نوشتن و در عین حال بیان منظور دهقانی به‌خوبی برآمده است، اما لابه‌لای صحبت‌های دهقانی محله‌ای را می‌شناسیم که یکی از قدیمی‌ترین محلات مشهد بوده و اکنون بافت قدیمی خود را به آن اندازه که نشود در کوچه و پس‌کوچه‌هایش خاطره‌بازی کرد، از دست داده است. محله‌ای که دهه شصتی‌ها به‌خوبی آن را به یاد دارند، اما نشانش را این روز‌ها نمی‌بینند. قربان‌زاده، نویسنده این اثر، در جایی با گفتن اینکه «فکر می‌کنم وظیفه بنده به عنوان یک نویسنده مشهدی حداقل کاری که می‌توانستم برای مردم این استان انجام دهم، استفاده از کلمات مشهدی در این اثر بوده است.» به‌نوعی از دید خود دینش را به مشهد‌ها ادا کرده است.

همسر شهید، صحنه‌گردان زنده زندگی
از زنده شدن خاطرات شیرین و لهجه شیرین مشهدی که بگذریم، در این کتاب ما همراه با همسر شهید به صحنه‌گردانی‌هایش می‌رویم. درواقع این کتاب نشان‌دهنده فداکاری‌ها و رشادت‌های همسر شهید است. شهید، شهید می‌شود، اما همسر اوست که صحنه گردانی زندگی را به عهده می‌گیرد. زنی که باید در عین حال که قوی و محکم است، مدیریت خانه، تربیت و بزرگ کردن کودکان، مبارزه با فقر و مشکلات پس از آن و البته کسب درآمد باشد و پذیرای حرف مردم و از همه مهم‌تر ادامه‌دهنده راه شهید در طول یک زندگی روزمره باشد. همسری که غم و حرفش را ۳۵ سال برای خودش نگه داشته و به گفته نویسنده در بیان خاطراتش دست‌و‌دلباز نبوده است. منتقدان بی‌شماری نیز در جلسات نقد و بررسی این کتاب به این موضوع اشاره کرده‌اند. یکی از این افراد، نویسنده صاحب‌نام مشهدی «مهرداد» است. او در یکی از جلسات نقد و بررسی کتاب دریادل با حضور خود نویسنده بیان می‌کند: «فاطمه دهقانی به‌عنوان راوی کتاب، بسیار گریزپا بود، اما مریم قربان‌زاده به عنوان نویسنده کتاب، با زیرکی و خوش‌سلیقگی کاری کرده تا او حرف‌های درونی‌اش را به زبان جاری کند و یک اثر ۴۳۰صفحه‌ای از یک آدم کم‌حرف بنویسد. همچنین توجه به لهجه مشهدی و بیان واقعیاتی از زندگی این همسر شهید که کمتر نظیر آن را در آثار دفاع مقدس می‌بینیم، در این کتاب وجود دارد. این موضوع نشان از قوت قلم نویسنده اثر دارد.»

زندگی بی‌روتوش شهید
جدای از تمام خوبی‌های کتاب دریادل، در این کتاب با بعد زندگی زمینی شهید آشنا می‌شویم. بیشتر کتاب‌هایی که از شهدا خوانده‌ایم، شهید را یک انسان آسمانی پر از کار‌های خوب و به دور از هرگونه خطا به نمایش می‌گذارد. تا جایی که خودمان را از شهدا خیلی دور می‌بینیم و رسیدن به آن جایگاه را دست نیافتنی؛ ولی این کتاب این‌قدر زندگی شهید را بی‌روتوش و خودمانی به نمایش گذاشته است که احساس می‌کنیم در حق اینکه ما تا الان شهید نشده‌ایم، حتما اجحافی شده است!

رمان اجتماعی دوفصلی
با این حال، کتاب دریادل علاوه بر آنکه کتابی روایی از زندگی شهید در حوزه دفاع مقدس است، رمانی اجتماعی به شمار می‌رود که در ۲ فصل «زندگی» و «دوباره زندگی» می‌توان آن را خواند. در این کتاب جنبه‌های نظامی دفاع مقدس را در کنار جنبه‌های اجتماعی به‌خوبی می‌توان درک کرد و همین موضوع این کتاب را به رمان اجتماعی نیز تبدیل می‌کند.

کلمه ایثار با مادرم معنی می‌گیرد
وقتی از مادرش صحبت می‌کند، خیلی با ملاحظه کلمات را انتخاب می‌کند. کلماتی که بتواند قدرت و صبوری مادرش را به رخ بکشد. صادق رفیعی پسر کوچک فاطمه دهقانی و شهید رفیعی است. حرف‌های زیادی درباره مادر و کتاب دریادل دارد. می‌گوید: «مادرم خیلی صبور بود. خیلی هم با قدرت. یادم نمی‌آید اخم در چهره‌اش دیده باشم. همیشه خندان بود و خیلی روحیه خوبی داشت. هیچ‌وقت روحیه‌اش را از دست نمی‌داد. با اینکه پدرم مفقودالاثر بود، همیشه ته حرف‌هایش رنگ و بوی امید می‌داد. خاطره‌های پدرم را خیلی انتخاب‌شده به ما می‌گفت؛ نمی‌خواست با بازگو کردن بیش از اندازه خاطرات، ما بچه‌ها را ناراحت کند. وقتی کتاب دریادل را خواندم، تازه متوجه شدم مادرم در این مدت چه‌ها کشیده و دیده؛ غم‌هایی که همیشه او به دل می‌گرفت و ما بچه‌ها هرگز متوجه آن نشدیم. مادرم به معنای واقعی کلمه قدرتمند بود. به نظر من کلمه ایثار و فداکاری با مادر من معنا گرفت. او همیشه از خودش و خواسته‌هایش گذشت تا مبادا برای فرزندانش ناراحتی و غمی به وجود بیاید.»

کتاب با روایتی دل‌نشین
صادق رفیعی کتاب دریادل را کتابی روایی و بسیار شیرین در حوزه دفاع مقدس می‌داند و می‌گوید: «کتاب دریادل روایتی شیرین و در عین حال واقعی از زندگی بعد از شهید برای خانواده‌هایشان دارد. خیلی از خانواده شهیدان و همسرانشان کم و بیش چنین تجربه‌ای که مادرم داشت را دارند؛ همسرانی صبور که با سکوت و صبوری ادامه‌دهنده راه و آبروی شهید بوده و هستند. این کتاب به همان صورت که مادرم صحبت می‌کرد، نوشته شده است. لحن و کلام مادر در سراسر این کتاب دیده می‌شود. کتاب دریادل کتابی است که نحوه ارتباطات شهید با مردم محله را به‌خوبی بازگو می‌کند. دریادل کتابی است که برای نسل امروز و برای درک واقعیت‌هایی که بر خانواده شهدا گذشته مناسب است.»

بریده‌ای از کتاب
موقع خداحافظی مجال نبود که تنها باشیم و خداحافظی کنیم. تا سر کوچه بدرقه اش کردم. وقتی از شلوغی و سروصدای بچه‌ها و آبجی‌ها و بقیه دور شدیم، دستش را دراز کرد و گفت: «هوای خودت و بچه‌ها و خانم بزرگ رِ داشته باش.» دست که دادم، متوجه شدم انگشتر سر عقدمان توی انگشتش نیست! گفتم: «ابوالفضل انگشتر فیروزه‌ت کو؟» جا خورد. خندید و دستش را از دستم کشید بیرون و گفت: «ای وای! بالأخره فهمیدی؟ نمدِنم! توی آموزش گمش کردم. نفهمیدم کجا افتاد. خیلی هم دنبالش گشتُم، اما توی بیابونا مَگه پیدا مِره؟!» سری تکان دادم و گفتم: «دِگه انگشتر بختمان رِ گم کردی، بختمان هم گم مِشه.» زد زیر خنده و گفت: «ای چه حرفیه؟! خرافاتی نشو فاطمه. برمِگردم مِرِم یکی دگه مِخرِم. فعلا که بختمان خوش و خرّم دِرِه جیک جیک مُکُنه.»

رمانی به خواسته دل
مریم قربان‌زاده متولد ۵۹ است. نویسندگی برای او شغل و حرفه نیست و به گفته خودش نوشته‌هایش از دل برآمده و به همین سبب است که بر دل می‌نشیند. او به غیر از کتاب دریادل کتاب‌های دیگری نیز به همین سبک و سیاق نوشته است، اما داستان به رشته تحریر درآوردن زندگی فاطمه دهقان داستانی عجیب و جالب است که کم از داستان کتاب ندارد.
قربان‌زاده در این‌باره می‌گوید: «در پی رسیدن به سؤالات شخصی‌ام درباره همسران شهدای مفقودالاثر که همیشه در ذهن داشتم، با فاطمه دهقانی آشنا شدم. بعد از آشنایی با این همسر شهید تصمیم گرفتم روایت زندگی این زن را بشنوم و ثبت کنم. به اجرا درآوردن این تصمیم بسیار دشوار بود؛ چرا که حاج خانم به هر دلیلی دوست نداشت راجع به زندگی‌اش و آن سال‌ها صحبت کند، اما من خیلی پیگیر بودم و وقتی اصرار من را دید، راضی شد هفته‌ای یک روز وقت بگذارد و به منزل ما بیاید تا گفتگو‌ها انجام شود. با نوشتن کتاب «دریادل» گوشه‌های شنیده‌نشده‌ای از زندگی فاطمه دهقانی و شهید رفیعی بیان شده است.» وی ادامه می‌دهد: «دریادل را از روی دل نوشتم؛ چرا که صحبت‌های حاج خانم خیلی به دلم نشست. مطمئنم کتاب‌دوستان و کتاب‌خوان‌ها هم این کتاب به دلشان خواهد نشست. البته بعضی‌ها را که می‌بینم، می‌گویند که نیت و هدف من را در نوشتن این کتاب درک کرده‌اند و همین من را خوش‌حال می‌کند. درواقع اگر نگاه به سوژه پروژه‌ای نباشد و با همان تکلیف که باید بخشی از ادبیات را جلو ببریم، می‌توان اثر شایسته‌ای خلق کرد. فاطمه دهقانی‌های فراوانی هستند که در سال‌های دفاع مقدس و بعد آن همراه رزمندگان بودند و اگر همراهی این همسران و مادران در جبهه‌های نبرد نبود، هیچ رزمنده‌ای در جبهه‌ها حضور نداشت و حال وظیفه ماست این زنان مجاهد را که به‌واقع شهدای راه حق هستند و باید از آنان با عنوان «مجاهد» و «قهرمان» یاد کرد، به نسل امروز معرفی کنیم.»
بانوی قهرمان دریادل
۳ سال وقت برای دریادل
قربان‌زاده برای نوشتن وسواس زیادی دارد. چندجمله را سر هم نمی‌کند که فقط کتابی نوشته باشد. کلمات را آن‌قدر بالا و پایین می‌کند تا آن چیزی که به دلش می‌نشیند را بنویسد. درباره کتاب دریادل هم همین وسواس را داشته است. آن‌طور که خودش می‌گوید، برای نوشتن این کتاب ۳ سال وقت گذاشته است: «کتاب‌های بسیاری وجود دارد که در عرصه دفاع مقدس و زندگی‌نامه شهیدان نوشته شده است، اما من دوست داشتم کتابم متفاوت از یک روایت ساده از زندگی شهید باشد. به همین دلیل برای مصاحبه، نگارش و تدوین کتاب نزدیک به ۳ سال وقت گذاشتم و از نتیجه‌اش راضی هستم. معتقدم از یک جایی به بعد نمی‌توان تمام حرف‌های ۸ سال دفاع مقدس را از زاویه تاریخ شفاهی نقل کرد و بسیاری از حرف‌های ناگفته باقی می‌ماند. اتفاق دریادل حاصل همین دغدغه بود و بیش از همه این‌ها انگیزه‌ای بود برای وارد شدن به عرصه‌های اجتماعی ادبیات دفاع مقدس. به نظر من باید به وجهه‌های اجتماعی این عرصه نیز پرداخت؛ زیرا از بدنه مردمی دفاع مقدس غافل شده‌ایم و در این سال‌ها تنها به افراد شاخص پرداخته می‌شود. ما باید به دنبال مردمی باشیم که دفاع مقدس را اداره کردند. حضور مردم در جبهه‌ها جزو ناب‌ترین عرصه‌های اجتماعی دفاع مقدس به لحاظ احساس تعهد، تکلیف، آداب و رسوم، نوع نگاه و... بود. همین موضوع باعث شد من وقت بیشتری برای این نگارش و تدوین این کتاب بگذارم؛ چراکه دلم می‌خواست به جزئیات نیز پرداخته شود؛ جزئیات زندگی اجتماعی شهید و خانواده به یادگار مانده از او. این جزئیات مردم را به خواندن اثر راغب می‌کند.»

سبک و ویژگی دریادلی‌ها از زبان راوی کتاب
یکی از خصیصه‌های مهم و بارز کتاب دریادل نوشته مریم قربان‌زاده، بازگو کردن محل زندگی شهید از زبان همسر اوست. محله‌ای که او در آن زندگی کرده و همچنین نحوه تعاملش با مردم محله. موضوعی که در کمتر کتاب دفاع مقدسی به آن توجه شده، اما قربان‌زاده از زبان راوی داستان به‌خوبی از پس آن برآمده است و ما در کتاب همراه با خاطره‌گویی‌های همسر شهید به دریادل دهه ۶۰ می‌رویم. قربان‌زاده در این‌باره می‌گوید: «سعی کرده‌ام سبک زندگی شهید و همچنین زندگی شخصی و اجتماعی در کتاب به‌روشنی گفته و پرداخته شود. درواقع ویژگی این کتاب همین است که مشخصه‌های محل زندگی شهید به‌صورت روشن بیان شود. البته تمام تلاش من این بود که فضای شهر مشهد را جدا از لهجه و محله و کوچه و خیابان در یک کتاب داشته باشم و سعی کردم بومی بودن شاخصه اصلی دریادل باشد، یعنی دریادل یک اثر بومی باشد تا حدی که مخاطب را آزار ندهد.»

نگاه به خانواده شهدا باید عوض شود
همیشه وقتی می‌شنویم فلانی فرزند شهید است، در دل می‌گوییم حتما سهمیه‌ها و امکاناتش به‌راه است، اما قربان‌زاده در این کتاب می‌گوید زندگی واقعی خانواده شهدا آن‌قدر‌ها هم که می‌شنویم، مرفه و سهمیه دار نیست. قربان‌زاده اعتقاد دارد که باید این شناخت نادرست جامعه از خانواده شهدا یک جا تمام شود: «حرف‌های زیادی درباره خانواده شهدا بیان می‌شود که نشان از نداشتن شناخت جامعه و به‌خصوص نسل جوان از مصائب این خانواده‌ها دارد. حرف‌هایی همانند اینکه خانواده شهدا از امتیازات زیادی برخوردار هستند. این حرف‌ها در شرایطی بیان می‌شود که تصویر درستی از خانواده شهدا ارائه نشده است. فاطمه دهقانی در تمام این سال‌ها در سخت‌ترین شرایط، ۴ فرزندش را به‌درستی تربیت کرد و تحویل جامعه داد. با اینکه همسر او سردار بود، حقوق سرداری این شهید، بعد از درگذشت حاج خانم جاری شد! این بانوی مجاهد تحصیلات عالیه و دانشگاهی نداشت و سواد او اکابری بود. با این حال با تکیه به خدا، خلوص نیت و یاری جستن از امام رضا (ع) توانست از پس مشکلات زندگی و تربیت فرزندان برآید و فرزندانی تربیت کرد که هرکدام در مسیر درست زندگی قرار گرفتند.»

در حاشیه
شهید ابوالفضل رفیعی یکی از ۲ شهید گمنام مدفون در دانشگاه فردوسی مشهد است که پیکر پاکش پس از ۳۴سال و در سال۹۶ از طریق آزمایش دی‌ان‌ای شناسایی شد.
فاطمه دهقانی در اول دی‌ماه سال ۱۳۹۸ و پیش از مراسم رونمایی کتاب روایت زندگی‌اش به همسر شهیدش ملحق شده است.
در مراسم رونمایی از کتاب، تابلویی از تصویر بانوی قهرمان فاطمه دهقانی در کنار همسر شهیدش که اثر نقاش دفاع مقدس احمد منصوب بود، از طرف ناشر اثر و توسط دختر شهید رفیعی به مریم قربان‌زاده نویسنده کتاب «دریادل» اهدا شد. این کتاب سرودی مخصوص به خود دارد که در مراسم رونمایی از کتاب اجرا شده است. این سرود توسط گروه سرود آوای رضوان مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس تهیه شده است و مختص کتاب دریادل و برگرفته از سرود معروف دفاع مقدسی «مادر برام قصه بگو» می‌باشد.
فرزندان شهید انگشتری سردار شهید قاسم سلیمانی را که توسط وی به بانو فاطمه دهقانی هدیه داده شده بود، به نویسنده اثر اهدا کرد.
در کلیپی که با موضوع این کتاب پخش شده است، صادق رفیعی، از فرزندان شهید، درحالی‌که صدایش می‌لرزد و اشک می‌ریزد و صفحه‌ای از کتاب را می‌خواند، می‌گوید: «ما بعد از خواندن این کتاب، متوجه بسیاری از وقایع شدیم. مادرم حرف‌های زیادی را در دل نگه می‌داشته و به ما نمی‌گفته تا ما بیشتر غصه نخوریم. حالا که این کتاب را می‌خوانیم، متوجه درد‌های پنهان او می‌شویم.»
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->