مهدی قرآنی/شهرآرانیوز
برداشت اول
با کلی قرض و قوله پیش قسط یک گوشی تلفن همراه هوشمند را داد و برای مابقی حساب هم چند فقره چک کشید. هنوز موعد اولین چک نرسیده بود که در محدوده کوی امیرالمومنین (ع)، زمانی که گرم صحبت با دوستش بود دو جوان موتور سوار نزدیکش شدند و بعد هم گوشیاش را از دستش ربودند. گوشیای که بابتش کلی بدهی بالا آورده بود، حالا در دست دو جوانی قرار داشت که او تنها توانستهبود لباس و کوتاهی-بلندی قد و قوارهشان را در ذهنش بسپارد. چند قدمی فریادکنان دنبال موتورسیکلت سارقان دوید، اما نفسش تنگ شد و به ناچار در کنار خیابان ایستاد و ناامیدانه به موتورسیکلتی خیره شد که هر ثانیه در قاب چشمانش کوچک و کوچکتر میشد. موضوع را به پلیس گزارش کرد، اما کار از کار گذشته بود و حالا باید بدهیای را صاف میکرد که دیگر هیچ نفعی از آن نمیبرد.
برداشت دوم
از ظاهرش پیدا بود که ۲۰-۱۹ سال داشته باشد. دوستش کمی دورتر روی موتورسیکلت انتظارش را میکشید. پسرک با یک دست یقه مرد جوان را چسبیده بود و با دست دیگر چاقویش را به نشانه زدن بالا گرفته بود و مدام تهدیدش میکرد. مرد جوان گوشی تلفن همراه و هرچه داشت را به او داد. پسرک که به مقصودش رسیده بود یقه مرد را رها کرد و بعد هم ترک موتور همدستش نشست و هر دو فرار کردند. قلبش تند میزد و دست و پایش را گم کرده بود. هنوز برق تیغه چاقو مقابل چشمانش بود. مدارک، کارتهای بانکی و گوشی تلفن همراهش را دو دستی تقدیم سارق جوان کرده بود. خیابان شبزده فرامرز عباسی خلوت بود و کسی هم رفت و آمد نمیکرد. در همان لحظه نور چراغ یک پراید نظرش را جلب کرد. خودش را جلو ماشین انداخت تا شاید راننده آن بتواند کمکش کند. پلیس به محل آمد و صورتجلسه سرقت را هم تنظیم کرد، اما کار از کار گذشته بود و احتمال به دام افتادن سارقان یک در هزار بود.
برداشت سوم
شب بود و درست و حسابی نتوانست جوانان موتور سوار را ببیند. چشمانش را به پلاک موتور دوخت تا شمارهاش را در ذهنش ذخیره کند، اما شمارهها ناخوانا بودند و تشخیص داده نمیشدند. حوالی میدان جانباز بود که همسرش با او تماس گرفت. خیابان خلوت بود و میخواست از خیابان رد شود که دو جوان موتورسوار نزدیکش شدند و بعد هم گوشی تلفنش را از چنگش درآوردند. از ظاهر و قدوقوارهشان پیدا بود که کم سن و سال هستند. چراغهای موتور را عمدا خاموش کرده بودند تا در تاریکی بولوار جانباز کمتر به چشم بیایند. تقلای او برای به دست آوردن گوشی گرانقمیت تلفن همراهش بینتیجه بود. سارقان از دیدش خارج شده بودند و کاری هم از دستش بر نمیآمد. از پلیس کمک خواست و تحقیقات این پرونده همانند دیگر پروندههای سرقت در دست پیگیری قرار گرفت.
برداشت چهارم
شب از نیمه گذشته بود که وارد کوچه شد و ماشینش را پارک کرد. به عقب برگشت تا کیف و کتش را از روی صندلی عقب بردارد که یک موتور کنارش ایستاد. لامپ روشن داخل خودرو و انعکاسش در شیشهها، آنها را شبیه به آینه کرده بود و فضای بیرونی خودرو به خوبی دیده نمیشد. در این میان ناگهان درهای جلویی سمند باز شد و دو پسر جوان که سر و صورتشان را پوشانده بودند به سرعت تا کمر خود را داخل خودرو کشیدند. تیزی چاقویشان هراس در دل مرد جوان انداخت و در یک چشم برهم زدنی هرچه همراهش بود را با خود بردند.
موضوع را به ۱۱۰ گزارش کرد، اما چه فایده که مدارک و پول و تلفن همراهش از چنگش رفته بود.
دو شب پیش
چند شبی میشد که مأموران دایره تجسس کلانتری آبکوه مشهد در پی به دام انداختن دو جوان موتور سواری بودند که در محدودههای کوی امیرالمومنین (ع)، میدان جانباز و بولوار شهید فرامرز عباسی مرتکب گوشیقاپی، کیفقاپی و زورگیری شده بودند. حجم بالای گزارشهای این سرقتها اهمیت این پرونده را دو چندان کرده بود و از همین رو مأموران کلانتری گشتهای نامحسوسی را به هدف به دام انداختن این افراد به راه انداختند.
تحقیقات میدانی مأموران اطلاعاتی کلانتری ۲۲ مشهد منتج به سرنخهایی از متهمان این پرونده شد. چند دوربین مداربسته در بولوار فرامرز عباسی و میدان جانباز هویت آنها را برملا کرده بودند. در بررسی مشخصات ظاهری یکی از سارقان مشخص شد که از مجرمان سابقهدار است و همین برگ برنده مجریان قانون را در یک قدمی متهمان قرار داد.
دو شب پیش سرانجام سارقان سریالی فراری در مخفیگاهشان دستگیر و موتورسیکلت آنها که پلاکش مخدوش شده بود توقیف شد. متهمان که دو جوان هفده و نوزده ساله هستند در همان جلسه اولیه بازجویی به جرمشان اعتراف کردند و مدعی ۷۵ فقره زورگیری و سرقت در محدودههای کوی امیرالمومنین (ع)، بولوار شهید فرامرز عباسی و بولوار جانباز مشهد شدند. در این میان، اما دست یک مالخر اموال مسروقه که با سارقان همکاری داشت هم برای قانون رو شد و این فرد نیز در منطقه خواجهربیع مشهد به دام پلیس افتاد. به گفته سرهنگ عباس صارمی ساداتی، فرمانده انتظامی مشهد متهمان پس از تشکیل پرونده برای ادامه تحقیقات در اختیار مقام قضایی قرار گرفتند.