به گزارش شهرآرانیوز، نشست نقد کتاب «رو به زخم» زهرا گریزپا عصر روز یکشنبه ۸ مهر ۱۴۰۳ در حوزه هنری خراسان رضوی برگزار شد.
در این نشست شاعران خراسانی نیز حضور بهم رسانده و در جایگاه منتقد، این کتاب را نقد کردند.
در ابتدای جلسه عباس ساعی، درباره کتاب "رو به زخم" اظهار کرد: این کتاب مجموعهای سپید است و اگر نخواهم اغراق کرده باشم میتوانم بگویم این کتاب از بهترین مجموعههای است که تا به امروز در جلسهٔ هنری نقد و بررسی شده است.
وی ادامه داد: قبل از این که بخواهم کتاب را نقد کنم باید بگویم از خواندن شعرهایش لذت بردم و آن را از موفقترین مجموعههای شعر در در طی سالهای اخیر میدانم. من امروز بیشتر در مورد زبان این مجموعه بحث خواهم کرد.
این شاعر خراسانی بیان کرد: یکی از مهمترین دغدغههای شاعر سپید این است که شعر به دام نثر بیفتد و معمولاً کسانی که با شعر سپید میانه ندارند این نوع شعر را به نثر متهم میکنند. گروهی برای این که از این اتهام رهایی یابند به سراغ زبانی سرشار از باستانگرایی میرفتند و از احمد شاملو تقلید میکردند.
ساعی خاطرنشان کرد: در مجموعه "رو به زخم" ما شاهد این قضیه نیستیم و شاعر با زبانی ساده و سالم شعر گفته است بدون این که با کلمات بندبازی کرده باشد. شاید فصل فارق شعر و نثر این باشد که شعر قلب و نثر عقل را انتخاب میکند. نثر سعی دارد مخاطب را اقناع کند و از طرفی شعر قصد القا کردن موضوعات را دارد.
وی ادامه داد: اگر دیدیم متن دارد چیزی را به ما القا کند باید بگوییم شعر است و اگر با جنبه منطقی شخصیت ما ارتباط برقرار کند آن طبیعتاً شعر نیست. اگر منظوم باشد نظم و اگر منثور باشد نثر است. در مجموعه "رو به زخم" عمدتا روی سخن شاعر با احساس و قلب است.اما اگر بخواهیم درباره جنبههای شعر صحبت کنیم یکی از جنبههای زبان کتاب «رو به زخم» فخامت زبان است، اما نه آن طنطنه و هیمنه زبان. بلکه به این معنی که شاعر سعی کرده از نقشهای غیراصلی زبان استفاده نکند. به عنوان مثال در این کتاب از «قید» کمتر استفاده شده است.
این شاعر خراسانی تصریح کرد: هرچند شاعر تلاش کرده از زبان ساده سلامت استفاده کند اما گاهی اوقات و به ندرت از بافت قدیمی زبان نیز استفاده کرده است.
ساعی بیان کرد: در مجموعه "رو به زخم" اعتراضها و نارواییها میبینیم اما این موارد شکل فرهنگی و زبانی به خود گرفته و به نابرابری حقوق زنان در جامعه اشاره دارد. این معضل میتواند مثل یک زخم در جامعه سر باز کند.
در ادامه شهره شجیعی با اشاره ویژگیهای این کتاب شعر بیان کرد: من چند شعر اول مجموعه را که کارهای خوبی هم است بیشتر مورد توجه قرار دادم. در شعر اول این مجموعه با اثری نوستالژیک مواجهیم.زبان شعر در این کتاب شفاف و صمیمی است. شاعر با زنی کولی همذاتپنداری و گویی دردی اجتماعی را حس میکند.
وی ادامه داد: نویسنده وقتی میسراید «میخواهم با جوانههای گندم از خاک بیرون بزنم» ایماژی زیبا میآفریند و در این شعر هم شاعر زبانی عاطفی و صمیمی دارد. اما زهرا گریزپا در این شعر از بیان فرمی استفاده کرده است. شاعر ظرافتهای زبانی و معنایی را به خوبی میشناسد و کلمه را در جایگاه درست خود قرار میدهد.جایی که وحدت ارگانیک در شعرها وجود دارد شعر اوج میگیرد و مخاطب را جذب میکند.
این شاعر خراسانی تصریح کرد: این مجموعه شاعر زبانی ساده و صمیمی دارد و مخاطب را اقناع میکند. شاعر احساسی را روایت میکند و اغلب روایتی را در نظر دارد که با او سخن میگوید.آثار او موفق و تأثیرگذارند و برای خانم گریزپا آرزوی موفقیت دارم.
در پایان مهدی آخرتی درباره شاعر کتاب گفت: در ابتدا به خانم گریزپا که از دوستان قدیمی ما هستند تبریک میگویم و مثل همیشه عرض میکنم که در این وضعیت، انتشار کتاب جرئت میخواهد. سابقه خانم گریزپا در غزل پیشرو قابل ذکر است.
وی ادامه داد: از دیرباز شعر خانم گریزپا یک لحن صمیمی داشته که البته این به معنای سادگی زبان نیست. سوالی که پیش میآید این است لحن صمیمی چه مزیتی دارد؟ انتقال عاطفه با لحن صمیمی بسیار راحتتر است. تصویرهایی که به واسطه مجاز و تشبیه در این کتاب ساخته شدهاند، خوب هستند که این نشان میدهد شاعر پخته است.
این شاعر خاطرنشان کرد: شعرها از منظر موسیقی قابل بررسیاند که مجال دیگری میطلبد. هرچند شاعر در این کتاب از موسیقی کناری و بیرونی بهره نمیبرد اما از منظر موسیقی معنوی کتاب کمایراد ودایرهٔ لغات شاعر محدود نبود. ما گاهی کتابی داشتهایم از شاعری نیرومند که کلمهای را در کتاب بارها تکرار کرده بود. واژگان این کتاب دایره تأویل گستردهای داشتهاند.
آخرتی ادامه داد: شعر خانم گریزپا تا حدودی متأثر از ژانر ترجمه است. این خصوصیت در کار شمس لنگرودی و رضا بروسان هم دیده میشود. میشود گفت که ما از دهه ۹۰ شاهد نوعی ابتذال در این جریان بودهایم. ابتذالی به نام تکرار. البته این سخن به کل نحله برمیگردد و الزاما به این کتاب مربوط نمیشود.