بنا بر تصویر کلی که روایات درباره آخرالزمان ارائه کردهاند، آخرالزمان به معنای دوران پیش از ظهورِ حضرت حجت (عج)، دوران تاریک و سختی است؛ هرچند ما معتقدیم عاقبت به متقین تعلق دارد و با ظهور همهچیز درست و جامعه انسانی با رفاه مادی و معنوی ایجاد میشود و آینده جهان روشن است، اما سالهای منتهی به ظهور در روایات با فضایی سخت و تاریک از همه جهات، تصویر شده است. طبق روایتی که در جلد هشتم کافی از امامصادق (ع) آمده است، در آخرالزمان انواع فساد سیاسی، اخلاقی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی رقم میخورد و حضرت میفرمایند: «بدیای نیست که در این دوران رخ ندهد!».
در روایات است که اماممهدی (عج) در عصری ظهور میکنند که اختلاف شدید بین مردم وجود دارد، جنگهای مختلفی رخ میدهد، حتی در روایات از وقوع زلزلههای متعدد خبر داده شده است. شاید هم منظور از این زلزلهها، تکانههای مربوطبه وقایع و اتفاقات مهم اجتماعی باشد؛ دلیل هم آن است که غیر از آنکه مردم بهسمت زیادهخواهی و شهوات پیش میروند، دنیاطلبی افزایش مییابد و جنگ و نبرد رخ میدهد. این اتفاقات رخ میدهد تا مردم از برنامههای جاری که انسانهای دیگر ارائه و اجرا میکنند، مأیوس شوند و نتوانند برای آینده بشر، تصویری روشن ارائه کنند و درنتیجه به وجود امام، اضطرار بیابند. اگر چنین نشود، ظهور رخ نمیدهد.
فرج، بعد از یأس حاصل میشود؛ جامعه جهانی باید به قدری دچار گرفتاریها، بنبستها، سختیها و مشکلات شود که دیگر کسی نتواند بگوید ما نقشه و روش و راهحلی داریم که میتواند جامعه را اصلاح و درست کند. اگر جامعه به قدری به هم بریزد که دیگر کسی نتواند تصویری روشن از آینده ارائه کند، آنگاه است که ظهور رخ میدهد؛ یعنی رسیدن به بنبستی که جز یک تحول انقلابیالهی، راه دیگری برای رهایی از آن وجود نداشته باشد؛ چون به تعبیر روایات، فرج بعد از یأس حاصل میشود.
چرا خدا به این رنجها راضی میشود؟ شاید این شبهه پیش آید که چرا خداوند راضی به این آزار انسان میشود و همین حالا به داد مردم نمیرسد؟ چرا اجازه میدهد کارد به استخوان برسد؟ پروردگار به این راضی نیست، بلکه روحیه انسان چنین است که تا به بنبست نرسد، حرف حق و هدایت را نمیپذیرد؛ چون امیدوار است که گرهها را به دست خود باز کند، بنابراین باید به یأس و بنبست درباره ظرفیتها و استعدادهایش برسد تا ارائه برنامهای برتر و عمل به آن را بپذیرد و این مسئله درباره ظهور هم صادق است. آخرالزمان ادامه مییابد تا انسانها آماده پذیرش ظهور اماممهدی (عج) شوند.
آخرالزمان در نگاه شیعه؛ جنگی که در روایات ائمه (ع) درباره آخرالزمان بیان شده است، با آنچه یهود و مسیحیت مطرح میکنند، تفاوت اساسی دارد؛ مسیحیان بر این باورند که حضرت عیسی (ع) نازل میشود برای نبرد نهایی میان حق و باطل و اینکه تکلیف دنیا یکسره و کار آن ختم شود و اهل بهشت به بهشت و جهنمیها به جهنم رهنمون شوند، لذا آنها زمان نزول عیسیبنمریم (س) را روز داوری میدانند که با آن دنیا تمام میشود.
در نگاه آنها، جنگ نهایی در آرماگدون که در سرزمینهای اشغالی واقع شده است، بین جبهه حق و باطل رخ میدهد. (منطقهای که صهیونیستها از آن استفاده گردشگری میکنند!)، درحالیکه در نگاه اسلام بعد از ظهور امامزمان (عج)، جنگ خونین، مفصل و بزرگی نخواهیم داشت. طبق روایات، حضرت حجت (عج) هشت ماه جنگ نظامی خواهند کرد که آنها نیز محدود و با افراد خاصی است و کشتار دستهجمعی و خاصی رخ نمیدهد.