او آبی بود بی هیچ غبار و گرفتگی | یادی از سهراب سپهری، شاعر و نقاش معاصر آغاز چهارمین مرحله پویش «ایران همدل» برای کمک به مردم فلسطین و لبنان ژیلا صادقی مجری «بام تهران» رادیو شد + زمان پخش «خجالت نکش ۲» به خانه‌ها می‌آید + زمان اکران آنلاین نشست تخصصی بررسی نظرسنجی روزنامه شهرآرا برگزار شد | شهرآرا، انتخاب اهالی مطالعه در مشهد است قاب‌های افتخار ساره | گذری به آثار درخشان ساره بیات، بازیگر مشهدی سینما، به مناسبت سالروز تولدش «بهتره با سال تماس بگیری» روی آنتن + زمان پخش آموزش داستان‌نویسی | من های دیگر (بخش دوم) سرود سخت افزار اکران «ببعی قهرمان» در شهر‌های بدون سینما کلمات التیام بخش | نگاهی به کتاب «گذر از تجربه‌های تلخ با تغییر قصه‌های زندگی» لیندا کیانی با «ماه پنهان» در راه جشنواره فیلم فجر آمار فروش نمایش‌های روی صحنه تئاتر مشهد در هفته گذشته (۱۵ مهر ۱۴۰۳) درگذشت «میشل بلان» کارگردان و بازیگر فرانسوی + علت فوت فیلم‌های پلیسی شبکه نمایش در هفته نیروی انتظامی + زمان پخش «علی رهبری» در استانبول روی صحنه می‌رود گزارشی از برگزاری برنامه «هزارتوی روایت» در مشهد جشنواره فیلم کوردیلرا به «آنیتا، گمشده در اخبار» جایزه داد دوبله فیلم «زیر پوست آمریکا» برای پخش از تلویزیون
سرخط خبرها

گزارشی از برگزاری برنامه «هزارتوی روایت» در مشهد

  • کد خبر: ۲۹۲۷۴۹
  • ۱۵ مهر ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۶
گزارشی از برگزاری برنامه «هزارتوی روایت» در مشهد
در سومین رویداد کشوری عصر دیدنی با عنوان «هزارتوی روایت»، که سیزدهم مهرماه ۱۴۰۳ برگزار شد، داستان‌خوان‌ها و کتاب‌دوست‌ها و دست‌به‌قلم‌ها گرد هم آمدند برای گپ‌وگفت درباره نوشتن و شنیدن روایت.

به گزارش شهرآرانیوز، عصر یک جمعه پاییزی، جمعی از اهل روایت و نوشتن گرد هم جمع شدند؛ جمعیتی بالغ بر نهصد نفر با حضور حامیان برنامه و مهمانان ویژه؛ رویدادی که در جهت حفظ فرهنگ و آداب‌و‌رسوم شهرها، با کنار هم جمع‌کردن راویانی مانند «مسعود نبی‌دوست» پژوهشگر و روایتگر مشهدی، «اردشیر رستمی» راوی تبریزی و البته «احسان عبدی‌پور» راوی بوشهری و «نوید فلاحت» طراح محیطی، در کنار بازیگر جوان و توانمندی مثل «مونا فرجاد»، می‌تواند ترکیب برنده‌ای باشد.

پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایی که گنجینه قصه و افسانه‌اند

در ابتدا مسعود نبی‌دوست، روایتگر مشهدی، با موضوع «روایت و هویت» به پرداختن مفهوم رخداد و روایت پرداخت. از خاطره که هزاران رخداد پشت‌سرهم است گفت، از کشش و اصطلاحاً «دهان گرم» راوی‌های قدیمی، پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایی که گنجینه قصه و افسانه‌اند و گاه ما با مرگ آن‌ها، نه‌تنها تجربه تلخ ازدست‌دادن آنان را می‌چشیم، بلکه در سوگ راوی داستان‌گوی شب‌نشین خانواده و گنجینه‌ای از افسانه‌های قدیمی نشسته‌ایم و خود بی‌خبریم. بنابراین نبی‌دوست سعی در متقاعدکردن مخاطبان دارد تا از هر آدم قصه‌گوی کهنی که زبانش به شیرینی داستان می‌نشیند، برای نوشتن و ثبت روایت بهره ببرند.

او فواید روایت را با معرفی و بیان خاطراتی از حاج‎‌قربان سلیمانی، راوی داستان خراسان، به صحنه آورد.

داستان زنانی که در انتظار مرگ یا دیدار همسران، پدران و عزیزانشان لب ساحل می‌ایستند

ارائه بعدی نوبت رسید به نوید فلاحت، طراح گرافیکی که برای لوگو و طرح‌هایش به بندر تاریخی کنگ سفر می‌کند تا داستان طرح‌هایش را بنا به تصویرسازی‌های شهری روایت کند.

فلاحت هم فایل تصویری ارائه‌اش پر و پیمان است. اگرچه مانیتور با او همراهی نمی‌کند. اما او به عنوان طراح حرفه‌ای که حالا باید در قالب یک راوی کارهایش را روایت کند، کم نگذاشت. هویت بصری بر اساس فضا و معماری و گفتن داستان زنانی که در انتظار مرگ یا دیدار همسران، پدران و عزیزانشان لب ساحل می‌ایستند، جمعیت را سراپا چشم و گوش کرد. 

حالا تصویر زنان روی پرده افتاد، تصویر لنج و آن لوح چوبی‌اش که حکم جعبه سیاهی را دارد که اگر به ساحل بازگردد، معنی‌اش این است که حتمی لنج غرق شده‌ است.

از رنج‌های بشری تا احترام و توجه به زخم‌ها

ارائه بعدی از اردشیر رستمی است. او که پیش از این در سریال شهریار و برنامه کتاب باز آقای سروش صحت خوش درخشیده و حالا برای ارائه مطلبش از جان مایه گذاشت. لحن صمیمی و خاضعانه اردشیر رستمی و لهجه ترکی تبریزی‌اش با خاطراتی از مادرش «نازلی» جمعیت را تمام‌قد چشم و گوش کرده است. اردشیر رستمی مردم را مثل همیشه «عزیزان» خطاب کرد و بعد به رنج‌های بشری تاکید کرد. از احترام و توجه به زخم‌ها گفت. او بر این باور است آن‌ها آدمی را به جا‌های بزرگ‌تری می‌برند. می‌خواهد مردم بنویسند. اصلا روزمره‌نویسی کنند. هر چیز خوشحال یا آزاردهنده را، ارزشمند می‌داند. چرا که باور دارد بعدا با آنالیز مطالب می‌شود از آن استفاده کرد و بعد باز می‌گوید: «عزیزانم زندگی روتین نداشته باشید. کشف کنید. سفر بروید و هیچ روزتان مثل هر روز نباشد.»

تجاربی که هرطور شده باید نوشت

ارائه بعدی مختص احسان عبدی‌پور بود؛ آن راوی بوشهری، با زبان و لهجه‌ی شیرینش و کاغذ‌های توی دستش آمد روی صحنه. احسان عبدی‌پور یا «احسانو» ، اهمیت روایت را در زندگی شرح داد و از بینندگان خواست هر چه می‌توانند بنویسند و روایت کنند چرا که به گفته او «با روایت بیش‌تر از زندگی، کار را برای دیگران آسان‌تر می‌کنیم. مثل این است که این تجارب را باید هر طور شده نوشت و آن را به عنوان یک وظیفه دانست. داستان، ناداستان و یا هر چیزی که نامش را می‌گذاریم، برای نجات از چاله‌های زندگی است.»

دمیدن روح و هویت در تجربه بازیگری 

ارائه نهایی مختص خانم مونا فرجاد بود. او بنا به مشکلاتی به برنامه نرسیده، در نتیجه به صورت مجازی به جمعیت پیوست و از تجربه بازیگری و تبدیل روایت از زبان نویسنده تا دمیدن روح و هویت به اثر توسط کارگردان و در نهایت جان بخشیدن به آن توسط بازیگر اشاره کرد. خانم فرجاد بسیار باحلاوت و پرانرژی به نقل چند خاطره و تجربه‌های شخصی جهان بازیگری‌اش پرداخت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->