با سلام و درود به شما معلم خوب و عزیز و همکلاسیهای خودم به جز اکبری که با وی قهر میباشم. انشای خود را در مورد یک انسان مفید را معرفی کنید را آغاز مینمایم. من میخواهم در مورد آقای جورابیان چند خطی بر دفتر خود قلم را بنگارم و از این مرد عزیز بنویسم. آقای جورابیان آدم خیلی خوبی است، او هرچند الان باز نشسته است و سنی دارد و همه موهایش سفید است، اما از تلاش و کوشش هیچ وقت دست بر نداشته و خستگی نمیشناسد.
او سالها در سمتهای مختلف به مردم وطنش ایران کمک نموده است، مثلا به عنوان نمونه او با تلاش و کوشش فراوان و دوندگیهای بسیار با نیت قطع دست بیگانگان از این مروزو بوم در سال تولید ملی توانسته اولین کارخانه تولید گوشی تلفن همراه را در ایران راهاندازی کند.
وی ابتدا یک سوله چندهزارمتری را با وام کمبهره خریداری کرد و یک دفتر درست کرد تویش و با صدها نفر از متخصصان تکنولوژی ساخت تلفن همراه مصاحبه کرد و آنها بعد از فرم پر کردن و واریز حق مصاحبه و گزینش به سر کار رفتن امیدوار شدند و امیدواری خیلی چیز خوبی است. پدربزرگ ما بازنشسته اداره کشاورزی میباشد و او هم بازنشست است، پدربزرگ ما فوق لیسانس کشاورزی دارد و سالها در رودبار و منجیل کار پرورش زیتون انجام میداده و در سوله آقای جورابیان سرایدار است.
آقای جورابیان تا مجوزهای ساخت تلفن همراه را بگیرد گفته حالا سولهام بیکار نماند و به همین خاطر در سولهاش صدوپنجاه نفر شتر نگهداری میکند. یکی دیگر از خدمتهای مفید آقای جورابیان مدیریت یک شرکت بیمه است و پدربزرگمان میگوید، چون دیه آدمها با شتر حساب میشود او این همه شتر خریده که هرکسی مرد فورا آن شترها را بفروشد و دیهاش را بدهد. شما معلم عزیز ببینید که این مرد شریف چقدر به فکر مردم است.
پدربزرگ ما در سوله آقای جورابیان جلوی شترها علوفه میریزد، آقای جورابیان بالای سولهاش یک سوییت کوچک دارد و هر روز از غم دوری پسرش و دخترش که در کشور خارج زندگی میکنند غروبها به آنجا میرود همینطور که دارد کبابها را باد میزند کلی گریه میکند و جای بچههایش را خالی میکند.
آقای جورابیان به پدربزرگ ما که ۱۰ تا نوه دارد خیلی کمک میکند و پدربزرگمان را به جای بیمه تأمین اجتماعی که مسخرهاست بیمه ابالفضل کرده و حقوقش را هم همیشه سر وقت میدهد و حتی با دکتر کسرا هم حرف زده که از پدربزرگ ما برای عمل قلب بازش زیرمیزی نگیرد و پول عملش را هم قسطی بپردازد، پدربزرگ ما شبها که میآید برای ما سیبهای بزرگی میخرد که از بس زیاد رسیدهاند یک کم لک دارند و چند روز پیش هم چندتا موز خرید که سیاه بودند و موز سیاه همانطوری که میدانید منیزیم بسیاری دارد.
آقای جورابیان در همه هتلهای کشورهای خارج رفته و اینقدر مهربان است برای ما دمپاییهای سفید پارچهای خارجی و شامپو و مسواک و خمیردندانها و صابونهای کوچولوی خارجی میآورد و آنها خیلی کف میکنند. من از اینکه پدربزرگ بازنشستهام بسیار قوی است و حتی با عمل قلب باز روزی چند ساعت کار میکند به او افتخار میکنم.
این بود انشای من در مورد اینکه یک انسان مفید را معرفی کنید. نمکدان در نمک شوری ندارد دل من طاقت دوری ندارد اگر لبخند زدی بر خط زشتم به قرآن مجید تندتند نوشتم.