گرچه هنوز اطلاع دقیق و معتبری در باره علت مرگ قاضی منصوری منتشر نشده است ولی با فرض این که خودکشی باشد؛ بد نیست رفتار او را با رفتار طبری مقایسه کرد. دو رفتاری که در دو قطب متضاد قرار دارند. طبری بشکل عحیبی تهاجمی و حتی طلبکارانه از خود دفاع میکند در حالی که هر مخاطبی میداند او خلاف میگوید. او حتی خواهان قدردانی از خدماتش هم هست و وکلیلش میگوید به اندازه سرسوزنی تخلف نکرده است!! این رفتار، شرم از ارتکاب جرم را به سخره گرفته است. این خیلی خطرناکاست و دادگاه باید مجازات احتمالی خود را متناسب با این رفتار متهم کند.
در نقطه مقابل با فرض خودکشی ارادی قاضی منصوری باید رفتارش را نقطه مثبتی تلقی کرد. این که هنوز کسانی هستند که از رفتار زشت و مجرمانه خود درکی دارند که حاضر به تحمل تبعات آن نیستند و با خودکشی؛ خود را از این وضع رهایی میبخشند.
در یک جامعه سالم دیدن دفاعیاتی از نوع طبری رایج نیست. بیشتر رفتار قاضی منصوری قابل مشاهده است. حیف که در ایران رفتار طبریها متداول است زیرا قبح ارتکاب این رفتارها ریخته است و دفاع از ارتکاب جرم یا تغییر معنای ان؛ به نوعی زرنگی و شجاعت محسوب میشود. این یعنی بنیانهای اخلاقی جامعه دچار بحران جدی شده است.
منبع: عصرایران