دستگیری سرکرده‌های باند «ساعت‌های طلایی» در مشهد زلزله قوی ترکیه را لرزاند (۵ آبان ۱۴۰۴) هشدار خودمراقبتی کارگروه گردوغبار برای شهروندان مشهدی صادر شد (۵ آبان ۱۴۰۴) راز سفید شدن موها چیست؟ آتش‌سوزی در جنگل‌های ارس هزار مسجد مهار شد | نابودی هزار اصله نهال در کلات (۵ آبان ۱۴۰۴) + فیلم تأکید وزارت بهداشت بر ضرورت همکاری همه دستگاه‌ها برای مقابله با پشه «آئدس» و کنترل تب دِنگی زن مفقود شده سبزواری پس از یک هفته در یک چاه ۱۵ متری پیدا شد + فیلم با ۴۰۰۰ قدم پیاده‌روی در هفته، مرگ را از خود دور کنید آیا تخم مرغ باعث بالا رفتن کلسترول خون می‌شود؟ تفاهم اولیه با سرمایه‌گذار ترک برای اجرای طرح قطار مشهد_گلبهار_چناران هشدار پلیس فتا: فریب آگهی‌های استخدام جعلی در دیوار و شیپور را نخورید شینا انصاری: هیچ ملتی از خطر بحران‌های زیست‌محیطی مصون نیست پیشرفت ۸۰ درصدی واکسیناسیون تب برفکی در خراسان رضوی | هیچ موردی از سویه غیربومی در استان مشاهده نشده است پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (دوشنبه، ۵ آبان ۱۴۰۴) | مشهدی‌ها منتظر سرمای آخر هفته باشند تربیت بدنی، پروردن روح و جان دانش‌آموزان است آمار مرگ‌های ناشی از مسمومیت با قرص برنج | این استان‌ها بیشترین موارد مسمومیت را دارند آیا گرسنگی طولانی‌مدت می‌تواند به کاهش وزن مؤثرتر کمک کند؟ چه عواملی باعث سقط جنین می‌شود؟ پرستار، ستون فقرات نظام سلامت پرستاران مشهدی در روزی که به نامشان است، از مهم‌ترین دغدغه هایشان می‌گویند | مرهم‌سازان بی‌مرهم مراقب قاتل خاموش خانه‌ها باشید دود قلیان، این گونه ضربان قلب را به هم می‌ریزد مهم‌ترین توصیه‌ها برای پیشگیری از آنفلوانزا زلزله، سیرچ کرمان را لرزاند + جزئیات (۴ آبان ۱۴۰۴) تأکید سازمان بازرسی به نظارت بر اجرای قوانین مربوط به پرستاران خسارتی از زلزله ۴.۴ ریشتری نهاوند گزارش نشده است |حضور تیم‌های ارزیاب در محل حادثه بودجه صندوق بیماران خاص و صعب العلاج کافی نیست ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار بیمار خاص و صعب العلاج نشان‌دار شده‌اند مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب مشهد: مشهد با مدیریت مصرف و همراهی مردم، تابستان سخت را پشت سر گذاشت
سرخط خبرها

من، بابا و کارت‌پستال مریم امامی

  • کد خبر: ۳۱۰۶۱۹
  • ۲۴ دی ۱۴۰۳ - ۱۷:۴۲
من، بابا و کارت‌پستال مریم امامی
«مریم امامی» اسم یک کارت‌پستال بود توی خانه ما؛ کارت‌پستالِ تصویر دختری با چادرسفید و ناخن‌های لاک زده قرمز، که سر سجاده نماز نشسته و ما هر وقت آلبوم قدیمی را ورق می‌زدیم، نگاهش می‌کردیم.

«مریم امامی» اسم یک کارت‌پستال بود توی خانه ما؛ کارت‌پستالِ تصویر دختری با چادرسفید و ناخن‌های لاک زده قرمز، که سر سجاده نماز نشسته و ما هر وقت آلبوم قدیمی را ورق می‌زدیم، نگاهش می‌کردیم. بعد کارت‌پستال را می‌چرخاندیم و برای نمی‌دانم مرتبه چندم، جمله پشتِ آن را که یک دختر هشت ساله با خودکار آبی نوشته بود، می‌خواندیم: «تقدیم به برادر مهربانم که مرا از زیر آوار نجات داد. مریم امامی کلاس دوم دبستان، مدرسه...»

بابایم، وقتی این کارت‌پستال را از مریم امامی هدیه گرفته بود، هنوز اسم من توی شناسنامه‌اش نبود. خرمشهر روز‌های اشغال را پشت سر می‌گذاشت و اخبار دو شبکه ملی ایران، بوی باروت و خمپاره و گلوله می‌داد. بابا ولی همه چیزش با آنچه در زشتیِ آن روز‌ها حل شده بود، فرق داشت؛ هنوز جوان بود، پاهایش نمی‌لنگید و خس‌خس سینه نفسش را نمی‌برید، از همه مهم‌تر اینکه زورش می‌رسید، امتدادِ کوچه‌های پر از دود و بمبارانِ خرمشهر را زیر بارانِ تیر‌ها و ترکش‌ها، بدود و دست ببرد توی آوار یک خانه خشت و گلی، آجر به آجر و ستون به ستونِ شکسته چوبی‌اش را کنار بزند و شانه لاغرِ مریم امامی را بگیرد و بالا بکشد، بعد آن حجمِ کوچک ترسیده را مثل پرنده‌ای که باید از طوفان گذر دهد، بردارد و برگردد سمت بیمارستان.

می‌گفت: «سه روز بعدی، هر ساعت که جنگ می‌خوابید، پاهایم بی‌اختیار سمتِ اتاق او می‌رفت.»

بعد می‌نشسته بالای سرش، به حرف‌هایش گوش می‌داده و دست‌هایش، جای دست‌های پدری که دیگر زیرِ آوار جان نداشت، نوازشش می‌کرده. کنارِ گریه‌هایش، اشک ریخته و ساعت قرص و شربتش را از بر بوده.

راستش بچه که بودم وقتی به کارت‌پستال مریم امامی نگاه می‌کردم، حسودی‌ام می‌شد. دوست نداشتم کسی غیر از من دختر یکی یک‌دانه بابایم باشد. حالا که بزرگ‌تر شده‌ام، اما از مریم امامی ممنونم. او باعث شده بود بابا، پیش از آنکه من یاد بگیرم، بابا صدایش بزنم، پدری کردن برای دختر بچه‌ها را بلد بشود.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->