دهلی نو محفل شاعرانه در پاسداشت حضرت زهرا(س) شد تأکید معاون وزیر فرهنگ در حمایت از تولید محتوای قرآنی در مناطق روستایی و عشایری آیت الله مکارم شیرازی: حوزه علمیه در استفاده از هوش مصنوعی پیشگام باشد مشکل معیشت طلاب حل شود | انتقاد از برخورد گزینشی رسانه‌ها نسبت به روحانیت مشهد، میزبان برگزاری دهمین کنگره ملی اعتکاف تجهیز کتابخانه آستان قدس رضوی به تولیدات پژوهشی بنیاد بین المللی امام رضا(ع) جشنواره «میقات» فرصتی برای شناسایی هنر زائران در ایام حج غسال ۸۰۰ شهید دفاع مقدس به فرزند شهیدش پیوست هزار و ۴۲۲ اثر به اجلاسیه سراسری نماز ارسال شد حماسه‌ساز حماس | درباره «شیخ احمد یاسین» نماد مقاومت فلسطین شرح جزئیات اولویت‌ها و هزینه اولیه ثبت‌نام حج ۱۴۰۵ داشته‌ها و نداشته‌ها ملاک محبت خداوند است؟! در پناه بی‌کرانگی | مروری بر نتایج رفتاری درباره توحیدباوری نمایشی که فاصله نسل‌ها را شکست تولیت آستان قدس رضوی: قهرمانی تیم‎‌های ملی کشتی، گسترش وحدت و همدلی را در جامعه رقم زد قطار مهربانی چه مکان‌هایی برای اقامه نماز مکروه است؟ سخن رهبر انقلاب درباره مجتهدان زن، صرف توصیه نیست بلکه الزام‌آور است «نقاره‌چی»؛ داستان زندگی زنده‌یاد احمد قوام شکوهی و پیوند تاریخ، حرم امام رضا(ع) و ادبیات نوجوان تولیت آستان قدس رضوی: رسالت علمای دینی، افشای توطئه‌های دشمنان و حفظ کیان اسلام است
سرخط خبرها

در کوچه ششم هنوز قلبی به عشق ما می‌تپد

  • کد خبر: ۳۱۰۶۲۷
  • ۲۴ دی ۱۴۰۳ - ۲۲:۴۳
در کوچه ششم هنوز قلبی به عشق ما می‌تپد
۱۰ سالم بود و دختری بابایی، گوشه صندلی عقب ماشین عموی دوستم مچاله شده و سرم را به شیشه چسبانده بودم و در یک صبح مه‌آلود زمستانی، بابا را در حال اعزام به جبهه، سوار بر اتوبوس بنز خاکی رنگی بدرقه می‌کردیم.
شبنم کرمی
نویسنده شبنم کرمی

۱۰ سالم بود و دختری بابایی، گوشه صندلی عقب ماشین عموی دوستم مچاله شده و سرم را به شیشه چسبانده بودم و در یک صبح مه‌آلود زمستانی، بابا را در حال اعزام به جبهه، سوار بر اتوبوس بنز خاکی رنگی بدرقه می‌کردیم. نوای «ای لشکر صاحب زمان...» و پرچم‌های سرخ «یا سیدالشهدا (ع)» و عطر و دود اسپند و کندر ذهنم را انباشته بود.

از میان انبوه دست‌هایی که برخی برای آخرین‌بار برای فرزند و همسر و والدینشان از میان شیشه‌های اتوبوس‌ها حرکت می‌دادند و برای دفاع از ایران عزیز به میدان نبرد با دشمن متجاوز می‌رفتند فقط دست بابا برایم قابل تشخیص بود. آن شب از غصه دوری‌اش تب کردم، مدت‌ها از او بی‌خبر بودیم تا اینکه پس از ماه‌ها در دل تاریکی شب از صدای نفس آرام بابا از خواب پریدم. کنارش روی زمین نشستم و همان‌طور که خواب بود موهایش را نوازش کردم. خداوند بابا را دوباره به من برگردانده بود.

از همان کودکی از فکر نبودن هر یک از عزیزان به‌ویژه پدر و مادرم وحشت داشتم، طوری که انگار اگر به چنین چیزی فکر کنم حتما اتفاق می‌افتد.

از روزی که مامان را از دست دادم تنها دلگرمی‌ام وجود پرمهر و نازنین بابا بوده است. از اینکه در خانه‌ی کوچه ششم هنوز با عشق به روی من و خواهرم باز است، چراغی در آن خانه سوسو می‌زند و قلبی برای دیدنمان می‌تپد خدا را شاکرم.

مامان که به رحمت خدا رفت با همه توجهی که به پدر داشتیم هر روز بیش از روز پیش شاهد ضعف و تکیده شدنش بودیم تا آنجا که بابای ورزشکار و تنومندم در کمتر از یک‌سال کم‌کم ضعیف‌تر و نیازمند به کمک عصا برای راه رفتن و حفظ تعادل شد و روز به روز بیماری‌اش پیشرفت کرد. کار هر روزمان شد بردن بابا از این دکتر به آن دکتر، از این آزمایشگاه به آن رادیولوژی و... تا اینکه پزشک متخصصی دستور جراحی کانال نخاع ناحیه گردن برای پیشگیری از فلج شدن پدرم را داد.

با توجه به مشکلات قلبی و دیابت و سن و سال بابا دو سه ماهی این‌دست و آن‌دست کردیم، اما اوضاع وخیم‌تر شد و در نهایت تصمیم گرفتیم جراحی انجام شود.

بابا را با ویلچر و به سختی از این اتاق به آن اتاق می‌بردم تا برای جراحی سختی که پیش رو داشت آماده شود. مدام در گوشم وصیت می‌کرد و من‌هم می‌خندیدم و به شوخی می‌گذراندم، اما خدا می‌داند در دلم چه غوغایی برپا بود. بابا با امضای من به اتاق عمل رفت. به‌عنوان بیماری «های‌ریسک» و پرخطر که فقط چند درصد امکان داشت از اتاق عمل بیرون بیاید.

هربار «همراه بیمار کرمی» را صدا می‌زدند شوکی برایم بود که مرا می‌کشت و زنده‌ام می‌کرد، اما این عمل با موفقیت انجام شد، خوشحالم که هنوز فرصت دوباره دیدنش، حال خوب خرید هدیه روز پدر و امید به خانه پدری‌ام را دارم و این فرصت را مغتنم می‌شمارم. خدا بازهم بابا را دوباره به من بازگرداند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->