قضاوت عادلانه درباره یک مکتب یا نظامی نو، بستگی به میزان موفقیت یا عدم موفقیت در دستیابی به اهداف اولیه فرد یا افراد مؤسس آن مکتب یا تفکر جدید دارد. انقلاب اسلامی ایران را میتوان بهوضوح یک مکتب بدیع با مبانی اسلامی دانست؛ مکتب و تفکری که در عصر قدرتنمایی و جنگ مکاتب بزرگ انحطاطی غرب و شرق، ناباورانه از گوشه حجرهای کاهگلی در مدرسه فیضیه قم متولد شد.
امپراتوری عظیم کمونیستی در شرق و پادشاهی بهظاهر فناناپذیر لیبرالدموکراسی در غرب در همه عرصههای نظامی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تکنولوژی با هم سرشاخ شده بودند و بقیه کشورها و خردهفرهنگهای دیگر را میبلعیدند تا فربهتر شوند.
ناگهان فریادی متفاوت از ایران برخاست: نه شرقی، نه غربی! همه پرسیدند: پس چه؟! چون تصوری دیگر برای بقا در عالم وجود نداشت؛ یا باید عبد شوروی میبودند یا برده آمریکا. پاسخ این بود: «جمهوری اسلامی»! و از صندوق رأی نیز همین بیرون آمد: «جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه کمتر، نه یک کلمه بیشتر.» اتفاقی عجیب روی داد؛ ابرقدرتها اختلافات را کنار گذاشتند، امپراتوری شرق و پادشاهی غرب متحد شدند تا این صدا را خاموش کنند؛ چون آنها بهخوبی دریافته بودند که این فریاد آزادیخواهی، روزی جهانی خواهد شد و طومار آرزوهایشان را خواهد پیچید.
اما دیری نپایید و پس از دهه اول انقلاب اسلامی، کمونیسم به زبالهدان تاریخ پیوست و امروز در چهلوششمین جشن انقلاب اسلامی، امپریالیسم غربی نیز رو به اضمحلال است؛ اما جمهوری اسلامی با عزت و اقتدار پابرجاست. پس اولین و مهمترین دستاورد اعجازگونه جمهوری اسلامی، ماندگاری این نظام نوپا در مقابله با همه قدرتهای بلامنازع جهان است. افرادی میتوانند رمز مانایی و بقای جمهوری اسلامی را بهدرستی درک کنند که درباره قدرت آن روز دو مکتب بزرگ شرق و غرب و مبارزه همهجانبه نظامی، سیاسی، فرهنگی و رسانهای آنها با انقلاب اسلامی مطالعهای دقیق داشته باشند.
اما رمز ماندگاری مکتب خمینی کبیر (ره) یا بهقول تحلیلگران غربی خمینیسم در مقابل اراده مستکبران عالم بر حذف این نظام، در چه بوده است؟! باید بگوییم زمانی یک مکتب، نظام و جریان فکری ماندگار و موفق میشود که به همه نیازهای پیروانش یا دستکم به نیازهای اساسی آنها پاسخ مثبت بدهد؛ چون بنیان نظام جمهوری اسلامی که بر پایه مبانی وحیانی اسلام و فقه پویای شیعی پایهگذاری شده، مطابق با فطرت انسانهاست، پس جمهوری اسلامی یک مکتب فطری است و انسانهایی که فطرتشان توسط اجانب دستکاری نشده باشد، بهطور ذاتی و فطری به آن میگرایند.
درحقیقت رمز جاودانهشدن مکتب امامخمینی (ره) همان رمز جاودانهبودن اسلام، یعنی پاسخگویی به همه نیازهای فطری بشر است؛ اما مسئله این است که انسان بهجز نیازهای فطری و الهی، احتیاجات دیگری هم دارد و جمهوری اسلامی زمانی میتواند ادعا کند که درمجموع نظامی موفق را تشکیل داده است که به دستاوردهای مادی از قبیل پیشرفت علمی، اقتصادی، نظامی، رفاهی و... نیز دست یافته باشد.
انقلاب اسلامی باوجود همه کارشکنیهای دشمنان داخلی و خارجی اعم از جنگ، تحریم، دامنزدن به اختلافات قومیتی، برپایی آشوب و اغتشاش و نفوذ جریان لیبرال در عرصه حکومت، باز هم دستاوردهایی انکارناپذیر در زمینههای مختلف داشته است. اما واقعیت این است که شأنیت جمهوری اسلامی، دستاوردی بزرگتر از این پیشرفتهای مادی را میطلبد.
دستاوردی مافوق همه دستاوردها؛ دستاوردی که اگر بهخوبی محقق شود، همه دستاوردها درپی آن خواهند آمد و آن تربیت نیروی انسانی با الگوی انسان کامل یا رفتن به سوی کمال انسانی است. واضح است که همه دستاوردهای نظامی، علمی، پزشکی، نانوفناوری، هستهای و... که در این ۴۶ سال در جمهوری اسلامی محقق شده، توسط تربیتشدگان حقیقی مکتب خمینی (ره) صورت گرفته است.