به گزارش شهرآرانیوز؛ ماجرای «عمو رابینسون » در سال ۱۸۶۱ در جزیرهای در اقیانوس آرام اتفاق میافتد. ژول ورن این کتاب را برای خوانندگان نوجوان نوشته و به خصوص نخستین رمانی است که در آن کودکان را به روی صحنه آورد. رمان ماجرای زوجیست با چهار فرزند که در اقیانوس گم میشوند و سر از جزیرهای ناشناخته در میآورند. ژول ورن آنقدر رمان را خوب شروع کرده و وجود دو طفلی که در آغوش زن خوابیدهاند، آنقدر فضا را لطیف و احساسی کرده، که انتشارات کتاب جیبی (لیور دو پوش) فرانسه تصمیم گرفت عمو رابینسون را در مجموعه سفرهای شگفتانگیز جای دهد و با سر وشکلی لایقِ این رمان، آن را بازنشر کند.
ژول ورن با این رابینسونادِ خانوادگی قصد داشته با مدل مورد علاقهاش، «رابینسون سویسی» اثر یوهان دیوید ویس (نویسنده اهل سوئیس بود که برای نوشتن رمان خانواده سوئیسی رابینسون (۱۸۱۲) شهرت دارد.) که در سال ۱۸۱۶ در فرانسه منتشر شد، رقابت کند و حتی شاید از آن پیشی بگیرد.
اِتزِل، ناشر ژول ورن، نمیخواست دست نوشته اثر را به همان شکلی که از او تحویل گرفته بود نگه دارد، یعنی کودکان را در جایگاه قهرمان بپذیرد: از نظر او ژول ورن باید به همان ترسیم بزرگسالان حتیالامکان آگاه و ماجراجو بسنده میکرد. به همین دلیل «عمو رابینسون» منتشر نشد. مدتی بعد، برخی از موارد دستنوشته این رمان در بخش نخست جزیره اسرار آمیز که عامل امداد غیبی آن کاپیتان نمو است، به کار گرفته شد.
همچنین در نوشته پشت جلد کتاب آمده است: ژول ورن، نویسنده فرانسوی که زمانهای ماجراجویانهاش نام او را سر زبانها انداخت، در سال ۱۸۶۳ پنج هفته در بالن را تحویل ناشر داد.
این رمان با چنان موفقیتی روبهرو شد که نویسنده و ناشر تصمیم گرفتند به اتفاق هم مجموعهای با عنوان «سفرهای شگفت انگیز» و با صحافی متفاوت منتشر کنند؛ کتابهایی نفیس در قطع رقعی، با گراورهایی سیاه و سفید اثر نقاشان مختلف. از دل این تصمیم ۶۲ رمان و ۱۸ داستان متولد شد.
داستانهای ژول ورن چه به لحاظ قصه گویی و چه به لحاظ محتوایی به گونهای است که از کودک ۹ ساله تا آدم ۹۰ ساله با آن ارتباط برقرار میکند و از خواندنش لذت میبرد. شاید از این روست که هم شاهکارهای سینمای جهان با اقتباس از آثار ژول ورن ساخته شده، هم کارتونهایی برای کودکان و نوجوانان.
چرا ناشر این رمانِ ژول ورن را رد کرد؟ اِتزل، که ناشرِ همیشگیِ آثار او بود، و پابهپای نویسنده موفقش چند ده جلد سفرهای شگفتانگیز منتشر کرده بود، از عمو رابینسون خوشش نیامد. چرا؟ به این دلیل که مخالفِ شخصتِ کودک در رمان بود. اما ژول ورن دوست داشت مسیر رابینسون کروزوئه را با سبکِ خودش در این رمان ادامه دهد. بنابراین رمان را شروع کرد و به خوبی جلو برد. اما سرخورده از ناشر، آن را بالاخره کنار گذاشت. عمو رابینسون سالها بعد، لای دستنوشتههای ژول ورن پیدا شد. به همین دلیل هیچ گراوری نداشت. اما رمان آنقدری طرفدار داشت که دستکم پنج نویسنده برایش ادامهای نوشتند و منتشر کردند.
این کتاب با عنوان L’Oncle Robinson در ۲۵۱ صفحه توسط انتشارات لیوق دو پوش در سال ۱۹۹۱ منتشر شد.
ژول گابریل ورن متولد ۸ فوریه ۱۸۲۸ نویسنده، شاعر و نمایشنامهنویس فرانسوی بود که بیشتر شهرتش را مدیون نگارش کتابهای ماجراییاش بود که دنیای داستان های علمی–تخیلی را دگرگون کرد. ژول ورن در خانوادهای مرفه در منطقه بندری شهر نانت فرانسه متولد شد. او به خواست پدرش تحصیلاتش را در رشتهٔ حقوق به پایان برد، اما ذوق نمایشنامهنویسی و رماننویسی او را بر آن داشت که کمکم به سوی ادبیات کشیده شود. اگر چه در ابتدا در این کار موفق نبود و از دیدگاه مالی هم در مضیقه قرار گرفته بود، اما پس از آن به سرعت پیشرفت کرد.
همکاری ورن با انتشارات پیر-ژول اتزل منجر به خلق مجموعهٔ سفرهای شگفتانگیز شد که مجموعه داستان هایی ماجراجویانه و محبوب بودند و مهم ترین آن ها عبارت بودند از سفر به مرکز زمین (۱۸۶۴)، بیست هزار فرسنگ زیر دریا (۱۸۷۰)، و دور دنیا در هشتاد روز (۱۸۷۳).
او در مقام دومین نویسندهای است که کتابهایشان از سال ۱۹۷۹ تاکنون، بیشترین ترجمه را به زبانهای گوناگون جهان داشتهاند. پیش و پس از او به ترتیب آگاتا کریستی و ویلیام شکسپیر جا دارند. ژول ورن که۷۷ سال زندگی کرد و ۲۴ مارس ۱۹۰۵ درگذشت، او نزدیک به ۸۰ داستان بلند و کوتاه و رسالهٔ پژوهشی و مقاله نوشته است. شهرت او با سه داستان بلند مشهورش «پنج هفته در بالن»، «رهنوردی به میان زمین» و «از ماه به زمین» آغاز شد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«در طول هفتهای که از دوشنبه ۸ آوریل شروع شد، ذخایر موادغذایی باز هم افزایش یافت. میشد امیدوار بود که این گروه کوچک هرگز روی قحطی را نبیند. فلیپ در حین کار به کودکان به شیوۀ علمی تعلیماتی میداد، میخواست آنها را مثل خودش ماهر و مبتکر بار بیاورد. او به آنها وعدۀ تیرو کمان داده بود؛ به محض اینکه چوب مناسب برای این منظور پیدا کند. اما در این بین به آنها یاد داد برای پرندگان دام پهن کنند، خواه به صورت تلههای کوچکی متشکل از سه ترکه چوب نازک به شکل عدد ۴(منظور 4 انگلیسی است)، خواه تلههای طنابی ساخته شده با الیاف نارگیل. استفاده از این تلههای طنابی حتی در لانۀ زیرزمینی خرگوشها نیز موفقیتآمیز بود. بسیار پیش میآمد که این جوندگان در حلقۀ طنابی که در دهانۀ لانهشان قرار داده میشد گیر بیفتند. علاوه بر این، قرار بود فلیپ به توصیۀ خانم کلیفتون تعدادی از جوندگان و ماکیان را اهلی کند؛ اما پیش از هرچیز بایست یک مرغدانی برپا میکردند و تا به اینجا فرصت نشده بود.
فلیپ همزمان با ساختن تلههای چوبی و طنابی به پسران جوان یاد میداد چگونه از سوتِ پرنده برای جذب پرندگان به سمت تله استفاده کنند؛ سوتی متشکل از برگی پیچیده به شکل قیف که گاه صدای جیغ پرندۀ نر از آن درمیآمد؛ به این صورت که در آن میدمیدند و خواه صدای آواز پرندگان، خواه صدای بال زدن آنها را تقلید میکردند. بچهها بهخصوص رابرت، در این کار بسیار ماهر شدند. جک کوچولو هم موفق شد این کار ار انجام بدهد و با لپ بادکرده شبیه فرشتهای با گونههای تپل میشد. به این ترتیب پرنگان به سمت تلهها کشیده میشدند و غالباً گیر میافتادند.» صفحه ۱۰۴ و ۱۰۵
کتاب «عمو رابینسون» نوشته ژول ورن و ترجمه زهرا فلاحشاهرودی در ۳۰۰ صفحه، کاغذ تحریر، جلد سخت (سلفون)، در قطع پالتویی، با شمارگان هزارو ۱۰۰ نسخه در سال ۱۴۰۳ توسط نشر ققنوس و آفرینگان منتشر شد.
منبع: ایرنا