غلامرضا زوزنی - نزدیک به چهار دهه است که سعید سعدی، در حوزه تهیهکنندگی سینما و تلویزیون پا به عرصه فرهنگ گذاشته است. آخرین کاری هم که به همت او از شبکه دو سیما روانه آنتن شده، سریال پرمخاطب «بچهمهندس» است که فصل سوم آن رمضان امسال پخش شد.
سعدی بیشتر از تلویزیون در حوزه تهیهکنندگی سینما فعالیت داشته و با اینکه در کارنامه سینماییاش آثار ضعیف نیز وجود دارد، فیلمهای سینمایی تأثیرگذاری همانند «آرایش غلیظ»، به کارگردانی حمید نعمتا...، «مغزهای کوچک زنگ زده»، ساخته هومن سیدی، را نیز تهیه کرده است.
بررسی کارنامه هنری سعدی نشان میدهد او با هر سلیقهای از کارگردانها در سینما توانایی همکاری دارد. همچنان که تهیه هر سه فصل سریال تلویزیونی «بچهمهندس» مبین این است که او در همکاری با تلویزیون هم توانمند است و میتوان با شرایط تولید سریال برای رسانه ملی کنار بیاید. در سفری که چند روز پیش سعدی به مشهد داشت فرصتی دست دادتا با این تهییه کننده سرشناس به گفتگو بنشینیم.
شما هم سابقه تهیه کنندگی در تلویزیون و هم سینما را دارید قدری از تفاوتهای تهیهکنندگی در سینما و رسانه ملی برایمان بگویید.
تهیهکنندگی چه در سینما و چه در تلویزیون هردو تلاشی برای ارائه یک کار خوب است. در واقع باید تمام آن مواد، امکانات و ملزوماتی که یک کار چه در سینما و چه در تلویزیون نیاز دارد را برای گروه سازنده فراهم آورد تا گروه بتواند آن را در بهبود تولید اثر صرف کنند.
اما تفاوتهایی از نظر مسائل فنی وجود دارد. صفحه تلویزیون، چون از پرده سینما بسیار کوچکتر است، نماها برای تلویزیون نسبت به سینما بسته و جمع و جورتر است. به این ترتیب کاری که برای تلویزیون تولید میشود راحتتر از سینما است.
اما تلویزیون تعاریف خاص خودش را دارد، محدودیتهایی را برای سازندگان فیلم و سریال ایجاد میکند. گام برداشتن در چهارچوب آن تعاریف و مقتضیات در بعضی از مواقع به فیلمها و سریالها لطمه میزند. در سینما برای بیان بسیاری از حرفها و انجام خیلی از کارها شرایط مهیاتر است. در سینما راحتتر میتوانیم یک اثر ارزشمند و فاخر تولید کنیم.
این اختلاف اساسی است که میان تهیهکنندگی در سینما و تلویزیون وجود دارد.
راهی وجود دارد که از لطمه خوردن به فیلمها و سریالهای تلویزیونی کاسته شود؟
اگر استدلال و منطق پشت حرفی که میزنیم وجود داشته باشد، میتوان مسئولانی را قانع کرد تا حرفهایی که مد نظر سازندگان فیلم و سریال است، زده شود. با استدلال و منطق میشود جلوی آسیب دیدن کارها در تلویزیون را گرفت. درواقع سازندگان فیلم و سریال باید از اول به گونهای گام بردارند تا بتوان به ظریفترین شکل از محدودیتها عبور کرد. باید نوعی برخورد کرد که بشود حرفها را درست و محکم زد. اینگونه میشود حرفهایی را زد که نه تنها کار آسیب نبیند بلکه کیفیتش نیز بالا برود.
آیا کار در تلویزیون نسبت به سینما از نظر پروداکشن و مسائل فنی آسانتر به نظر میرسد؟
به دلیل اینکه در تلویزیون در هر صورت سفارش دهندهای وجود دارد و مهمترین چیز این است که تهیهکننده آنچنان دغدغه مالی ندارد کار آسانتر است. در تولید تلویزیونی تعاریف مشخص است و سازنده هم در چهارچوب همان تعاریف حرکت میکند. سازنده میداند چه میخواهد و میداند چطور باید در قالبی که تعریف شده حرکت کند. به همین دلیل هم دغدغه مالی وجود ندارد. اما در سینما به علت اینکه باید سرمایه بازگشتپذیر باشد و چرخه تولید بچرخد کار دشوارتر و اغلب سخت است. سینماگر پیش از هر چیز در تأمین منابع مالی دچار بحران است. پس از آن که تأمین منابع مالی صورت گرفت باید به فکر این باشد تا کاری را تولید کند که سرمایهاش بازگشت پیدا کند. اینها همه برای سینماگر دغدغه ایجاد میکند. در حالی که در تلویزیون دغدغه بازگشت سرمایه کمتر وجود دارد و یا اصلا وجود ندارد.
سینماگری که دغدغه بازگشت سرمایه دارد سعی میکند به گونهای عمل کند تا به نتیجه مطلوب برسد. در عوض در صدا و سیما، چون این دغدغه وجود ندارد؛ کارها هم در قواره همان بودجه مصوب تولید میشود.
کار در تلویزیون تعریف دارد و چهارچوب آن مشخص است. مثلا یک سریال را میگویند باید n تومان هزینه کنند و نباید هم بیشتر از آن خرج کرد. در تلویزیون این چیزها حد و حدود مشخص دارد. اما در سینما تهیهکننده خودش هست که چهارچوب کارش را تعریف میکند. این تهیهکننده است که مشخص میکند چقدر میخواهد برای فیلمی که در دست دارد هزینه کند یا چقدر توانایی هزینه کردن برای آن فیلم را دارد و بر اساس نیازی که پروژه دارد دنبال تأمین منابع میرود.
همین میشود که ما حتی درصد کمی از بیان و کیفیتی که در خیلی از آثار سینمایی وجود دارد را در آثار تلویزیونی نمیبینیم.
به هر حال در سینما راحتتر میتوان بخشی از خط قرمزها را رد کرد. بخشی از محدودیتهایی که در فیلم و سریالسازی تلویزیون وجود دارد قطعا در سینما وجود ندارد.
این مسئله روی انتخابهای عوامل فیلم نیز مؤثر بوده است؟
بله. عوامل هم در مقایسه با تلویزیون در کارهای سینمایی خیلی راحتتر فعالیت میکنند. برای همین با کمتر بودن خطوط قرمز در سینما برد بینالمللی این صنعت هم بیشتر میشود. عوامل یک فیلم به دلیل اینکه در سینما بهتر دیده میشوند راغبترند در فیلمهای سینمایی حضور پیدا کنند و کار در این حوزه را بر کار در تلویزیون ترجیح میدهند. حتی هنرمندان در سینما بهتر میتوانند خلاقیتهایشان را بروز دهند و نمود هنرمندانهتری داشته باشند.
با همه این تفاوتها میان سینما و تلویزیون، چرا شما همچنان با تلویزیون همکاری میکنید؟
این بستگی به من نوعی تهیه کننده دارد که چگونه برای خودم برنامهریزی و سیاستهایم را تعریف کنم. بعضی مثل من، برنامهشان اینطور است که بتوانند در هر دو عرصه حضور داشته باشند.
با توجه به تعطیلی سینماها در چند ماه گذشته به نظر میرسد کار تلویزیون برای جذب مخاطب راحتتر شده است. اوضاع سینماها را در شرایط پیش رو چطور میبینید؟
سازمان سینمایی باید مالکان و تهیهکنندگان فیلمها را تشویق کند، برای آنها ایجاد انگیزه کند تا حاضر شوند فیلمهایشان را در این شرایط به نمایش بگذارند. باید گزینههای تشویقی برای نمایش فیلمها ایجاد کنند. نمایش فیلمهای سینمایی مخاطبپسند میتواند محرکهای باشد که مخاطب را دوباره به سینما بکشاند. به هر حال چهار ماه میشود که سینماها تعطیل بودند و مخاطبان خودشان را از دست دادهاند. بازگشت مخاطب به سینما نیازمند ایجاد مشوق برای فیلمهاست تا با نمایش آنها مخاطب ترغیب شود به سینما بیاید. اگر قرار باشد غیر از این اتفاق بیفتد شاید بازگشت مخاطب به سینماها سخت باشد.
اگر صاحبان فیلم از بازگشت سرمایهشان اطمینان پیدا نکنند فیلمهایشان را برای نمایش در سینما ارائه نمیکنند و این چرخه مختل میشود.
به هر حال در چند هفته و چند ماه پیش رو باید تعدادی فیلم قربانی شوند تا مخاطب به سینما باز گردد.
در هر صورت سیاستهای سازمان سینمایی و مؤسسات پخش به این سو خواهند رفت شاخصههایی را تعریف کنند تا فیلمهایی که در این دوره اکران میشوند آسیب نبینند. دستگاههای تصمیمگیرنده و مجری حداقل در چند ماه نخست بازگشایی مجدد سینماها باید شرایط را به گونهای پیش ببرند تا نتیجه مطلوب کسب شود.
آسیبپذیری هم از نظر جسمانی برای مخاطبان مطرح است و هم از نظر فروش فیلمها در گیشه مهم است. رفع آسیب در هر دو این جنبهها نیاز به مشوق دارد. مخاطب در این شرایط بحرانی نیاز دارد اطمینان حاصل کند که اگر به سینما بیاید آسیب نخواهد دید. از طرف دیگر صاحب فیلم هم نیاز دارد اطمینان داشته باشد اگر در این شرایط، که تنها سینماها اجازه دارند پنجاه درصد ظرفیت خود را بلیت بفروشند، ضرر زیادی نخواهد کرد.
این نگرانی برای سینمادارها نیز وجود دارد.
این نگرانی برای صاحبان فیلمها جدیتر به نظر میرسد. آنها نگراناند فیلمشان در گیشه قربانی نشود. سرمایهگذاران فیلمها راضی نیستند در این شرایط فیلمهایشان را بدهند. نه کاری از دست سینمادار بر میآید و نه از دست صاحبان فیلمها؛ باید دستگاهها اطمینان ایجاد کنند. سازمان سینمایی باید بستههایی را چه در حوزه تبلیغات یا در بحث فروش بلیت و یا هر جاهای دیگر برای فیلمها به عنوان تشویق در نظر بگیرد. اعمال سیاستهای تشویقی در این شرایط گریزناپذیر است. صاحبان فیلمها باید به نحوی ترغیب بشوند که پا به عرصه بگذارند.
در این میان به نظرتان اکران آنلاین توانست مخاطب را پایبند به سینما نگهدارد؟
در هر صورت اکران آنلاین اتفاق بدی نبود. بیشتر از جذب مخاطب به نظرم فرصتی ایجاد کرد و صف فیلمهایی که منتظر اکران عمومی بودند را قدری خلوت کرد. میدانید که در کشور در سال بیش از صد فیلم تولید میشود. این فیلمها باید جایی نمایش داده شود. ما هر سال در بهترین شرایط شاهد نمایش حداکثر هفتاد فیلم هستیم که این رقم دربرابر تولیدات جهانی بسیار کم است. به این ترتیب هر سال تعدادی فیلم اکران نشده باقی میمانند. فرصتی که الان در اکران آنلاین ایجاد شده شاید بتواند قدری از تعداد فیلمهایی که در طول سال به نمایش عمومی در نمیآیند بکاهد. خلوت شدن صف اکران عمومی باعث میشود حتی فیلمهایی که از نظر محتوایی، هنری و سینمایی ارزشمندتر هستند بهتر دیده شوند. ضمنا اکران آنلاین برای دیده شدن فیلمهایی که توانایی کشاندن مخاطب به سینما را ندارند و سینماداران نیز راغب نیستند آنها را در سینما نمایش دهند فرصت مناسبی است.
به این نکته هم توجه داشته باشید که بازار اکران آنلاین هم باید درست مدیریت شود تا این فرصت، فضایی انحصاری برای فیلمسازان خاص نشود. باید این فرصت در اختیار همه سینماگران قرار گیرد و همه سازندگان فیلم بتوانند از آن استفاده کنند. شاید اگر از اکران آنلاین مراقبت نشود مشکلاتی که فیلمها در چرخه اکران عمومی در سینما با آن روبهرو هستند را در این اکران اینترنتی نیز شاهد باشیم.
به نظرم باید شاخصها برای اکران آنلاین مشخص باشد تا هر فیلمی که متقاضی حضور در آن است بتواند از بازاری که ایجاد شده بهره ببرد. در کل باید شرایطی ایجاد شود تا اکران آنلاین از انحصار خارج شود.