علی بابازاده | شهرآرانیوز؛ تلفن زنگ میخورد. صدایی دلنشین و ناشناس از آن سوی خط خودش را مجری یک برنامه رادیویی معرفی و خبر برنده شدن این شهروند را در مسابقهای بزرگ اعلام میکند. مرد جوان با شنیدن موضوع و اطلاع از جایزه دندان گیرش، از خوش حالی قلبش تندتر میزند و با همان هیجان و شادی بدون اینکه لحظهای فکر کند که پلیس بارها اعلام کرده است «هیچ جایزهای را پای عابربانک نمیدهند»، به خواسته گوینده خوش صدا به سمت دستگاه عابر بانک میرود.
دریافت جایزه بزرگ تا لحظاتی دیگر درواقع او را کور و کر کرده است، برای همین هرکاری را که از او خواسته شده را موبه مو انجام میدهد و نمیداند که شیادی در حال جابه جایی مبلغ کلانی از حساب او به حساب یک طلافروش است.
طلافروش هم که یک شهروند عادی است و به جای رفتن به بازار با طمع فروختن بهتر جواهراتش وارد سایتهای واسطه گر شده است، نمیداند که مشتری خوش مشربی که با او تلفنی صحبت کرده، یک کلاهبردار فضای مجازی است و پول واریزی به حسابش از یک شهروند دیگر سرقت شده است.
مال باختگان این پرونده دو گروه هستند؛ عدهای از شهروندان که فریب جایزه را خوردهاند و حساب هایشان خالی شده است، اما گروه دوم افرادی هستند که قصد داشتهاند کالاهای گران قیمتی را در سایتهای واسطه گر با قیمتهای دلخواه بفروشند که پولهای سرقتی به حسابشان واریز و با دستور قضایی حساب هایشان مسدود شده است. در پی این کلاهبرداری با دستور سردار احمد نگهبان، جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی، کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد مأمور رسیدگی به پرونده شدند.
کارآگاهان با جمع آوری اطلاعات و تحقیقات میدانی پس از یک ماه تلاش، با پیگیری مستمر کوچکترین سرنخ ها، موفق به شناسایی یک کلاهبردار شدند که پشت پرده این شیادیها بود.
هفته گذشته در گرگ ومیش یک روز برفی، گروهی از کارآگاهان پلیس آگاهی پس از هماهنگیهای قضایی برای دستگیری متهم وارد عمل شدند. مأموران به صورت نامحسوس وارد بولوار هاشمیه شده و مخفیگاه متهم را که از قبل شناسایی شده بود، محاصره کردند. در ادامه تیم رسیدگی کننده پرونده، متهم را که جوانی سی و سه ساله بود، به صورت غافل گیرانه به همراه همسرش دستگیر کرد. بررسی سوابق متهم نشان داد که این فرد در شهرهای مشهد و شاهرود نیز سابقه کلاهبرداری داشته است.
با انتقال متهم به مقر انتظامی و آغاز بازجویی ها، این فرد دربرابر یافتههای پرقوت پلیس آگاهی، راه گریزی پیش رو نداشت و به ناچار جرمش را پذیرفت. متهم جوان با اشاره به شگرد به کار گرفته شده در این پرونده اعتراف کرد که با شناسایی آگهی فروش تلفنهای همراه گران قیمت، طلا، کنسولهای بازی و... به عنوان خریدار با این افراد ارتباط میگرفته است. این فرد پس از چک و چانه زنیهای مرسوم روی رقمی توافق کرده و شماره کارت افراد را میگرفته است.
در ادامه نیز پس از اینکه مبلغ به حساب فروشندهها واریز میشده، پسر چهارده ساله اش با تاکسی اینترنتی در محل اعلامی حاضر میشده و کالاها را تحویل میگرفته است؛ اما از فردای آن روز با مسدود شدن حساب فروشندگان مشخص میشده است که پول واریزی به حساب آنها سرقتی بوده و از حساب افرادی دیگر به بهانههای مختلف همچون برنده شدن در مسابقات سرقت شده است.
این یکی از شگردهای این متهم بود. او همچنین اعتراف کرد که در برخی پروندهها پس از شناسایی فروشندگان جواهرات و... با همسرش به عنوان یک زوج در محل حاضر شده و با پوشاندن صورت هایشان به بهانه سرما خوردگی، با لحنی محترم و رفتاری موقر، اعتماد فروشنده را جلب میکردهاند. آنها واریز وجه به حساب فروشنده را مقابل چشم این فرد انجام داده و با نشان دادن رسید، کالا را میگرفتند و متواری میشدند؛ اما فروشنده متوجه نمیشد که آنها در مرحله پایانی به جای زدن دکمه تأیید، دکمه انصراف را زدهاند. در برخی پروندهها نیز با رسیدساز جعلی اقدام به جعل رسید کرده و با نشان دادن آن فرد فروشنده را فریب میداده و متواری میشدهاند.
در ادامه با اعترافهای متهم و دیگر همدستانش، ۲۱ مال باخته، یکی پس از دیگری شناسایی شدند که هر کدام روایتی تلخ از اعتماد به متهم و همدستانش را داشتند. تحقیقات از متهمان در حالی ادامه دارد که پلیس امیدوار است با تکمیل این پازل، همه زوایای این پرونده را روشن کند و ضمن استرداد اموال مال باختگان، این پرونده درس عبرتی برای دیگر کلاهبرداران و هشداری برای شهروندان باشد که به راحتی فریب دیگران را نخورند.