آنچه امروزه شهرها را محدود میکند، قلعهها و دژهای دفاعی و دروازههای بزرگ نیست، بلکه دسترسی به امکانات و استفاده بهتر از منابع است که فرم شهرها را از آنچه روستا نام میگیرد، تمیز میدهد. در واقع محدوده شهری میبایست جایی باشد که بتوان بهراحتی به کلیه امکانات دسترسی پیدا کرد. واضح است که امروزه نخستین تصویر از یک شهر (برخلاف روستا) وجود مکانها و جمعیتهای متراکم، استفاده از ابزارهای هوشمند حملونقل و یک زندگی درهمتنیده است.
این تصویر معادل همان رویکردیست که «شهر فشرده» نام دارد. این اصطلاح برای نخستین بار در دهه هفتاد میلادی و با محوریت استفاده کارآمدتر از منابع در آمریکا شکل گرفت. این مفهوم چیزی فراتر از یک شهر هوشمند است و ابعاد بسیاری را در دل خود دارد. اگر پایداری در شهرهای دنیای مدرن را به صورت یک هدف در نظر بگیرید، مفهوم «شهر فشرده» اصطلاحی است که اصلاح فرم را پیگیری مینماید.
این رویکرد به دنبال روشنکردن این مسئله است که شهر ایدهآل در دنیای امروز از نظر فرم، چه شکلوشمایلی خواهد داشت؟ در واقع پس از حذف دروازهها و قلعههای شهرها پس از ورود به دنیای مدرن، رشد افقی مناطق شهری نیز سرعت بیشتری گرفت و از این رو اثرات منفی اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و... را به وجود آورد که نظریه شهر فشرده قصد کاهش این اثرات را دارد؛ بنابراین هدف نهایی در این رویکرد نه توسعه شهرها بلکه پایداری آنهاست.
هرچند ممکن است رشد آسمانخراشها و فضای متراکم شهری به مذاق خیلیها خوش نیاید، اما در چنینشهرهایی، چیدمان کاربریها ترکیبی بوده و سیستم حملونقل مناسبی برقرار است؛ بهگونهای که شهروندان میتوانند با استفاده از دوچرخه و حتی پیادهروی تردد کرده و به فضاهای موردنیازشان دسترسی پیدا کنند که این خود بهمعنای وابستگی کمتر به سوختهای فسیلی، دوری از خودرومحوری و افزایش کیفیت هوا و کاهش گازهای گلخانهای خواهد بود. در چنینشهرهایی، منابع و زمینهای اطراف شهرها کمتر مصرف میشود و از زمینهای داخل شهر بهرهبرداری کارآمدتری صورت میگیرد.
شهر فشرده ویژگیهای دیگری نظیر توسعه با تراکم بالا، طراحی چندمنظوره فضاهای عمومی، نوسازی منطقه مرکزی و برخورداری از کلیه امکانات رفاهی، خدماتی و بهداشتی را ترسیم میکند. در واقع این مفهوم در سه بعد تراکم، ترکیب کاربری و افزونسازی، قابلبررسی بوده و نهایتاً به دنبال افزایش کیفیت زندگی شهروندان است.
به بیان ساده، دنیای امروز نیازمند فضاهای کوچکتر اما متراکمتری است که بتوان برنامهریزی بهتری برای آن داشت. در یک شهر فشرده، برابری اجتماعی نیز بیشتر محقق شده و دستیابی تمام نقاط شهر به امکانات به یک میزان است. هرچند لازم به ذکر است که انتقادهایی نیز به نظریات این حوزه وارد است و برهمخوردن عرضه و تقاضا، آسیبدیدن فضاهای شخصی، گرانی و بهحاشیهراندن اقشار کمدرآمد و... نیز از این دست محسوب میشود.
از جمله نمونههای شهر فشرده، دبی است که در سال ۲۰۲۲ این پروژه را راهاندازی کرد؛ بهگونهای که ساکنان میتوانند تنها با ۲۰ دقیقه پیادهروی یا دوچرخهسواری، نیازهای خود را تأمین نمایند.