کتاب «پستچی پهپادی» در کتابفروشی‌ها شفیعی کدکنی: تنها پاسدار فرهنگ ایرانی در یک قرن اخیر، ایرج افشار بود + فیلم فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (۱۷ و ۱۸ مهر ماه ۱۴۰۴) + خلاصه داستان و زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴ کارگردان «پدرخوانده» اولین فیلم ایتالیایی زبانش را می سازد فراخوان جشنواره هنر‌های شهری مشهد ۱۴۰۵ منتشر شد نسرین بابایی: سریال «شغال» برای من یک تجربه عمیق انسانی بود نگاهی به قسمت جدید «اکنون» | بازگشت جنجالی مجتبی شکوری معرفی برگزیدگان جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان برد پیت و جورج کلونی با یک فیلم طنز به سینما می‌آیند تغییر رئیس سازمان سینمایی تکذیب شد «بچه مردم» برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره کودک و نوجوان شد فتوکال مهمانان ویژه جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان | از عمو پورنگ تا سامان احتشامی محمد کاسبی در بیمارستان بستری شد + علت کتابی با آموزه‌های رهبری برای کودکان منتشر شد پژمان جمشیدی با «شاخ» به سینما می‌آید + عکس «رویای آمریکایی» آماده نمایش شد طرح بلیت نیم‌بهای «یوز» موفق عمل کرد | فروش میلیاردی در روز نخست اعتراضی سینمایی به جنگ در فیلم «ما» گریم دامبلدور در سریال «هری پاتر» لو رفت + عکس
سرخط خبرها

سمفونی کلاغ‌ها در بهشت

  • کد خبر: ۳۲۱۴۱۷
  • ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۵
سمفونی کلاغ‌ها در بهشت
گفتم کلاغ‌ها دارند در حرم غوغا می‌کنند، چه قشنگ است که اینها هم امام رضایی‌اند، یاد ترانه محسن‌جان چاوشی افتادم که ترانه یک کلاغ روسیاه را خوانده است و چیزی که می‌رفت به سمت بحران شدن را به یک اتفاق دراماتیک تبدیل کردیم.
حامد عسکری
نویسنده حامد عسکری

یکی از چیز‌های که سر کلاس‌های گویندگی و اجرا خیلی رویش تأکید دارند مدیریت صحنه است. مخصوصا در برنامه‌های میدانی و از آن حساس‌تر برنامه‌های زنده. تو نباید خوف کنی، از کوره در بروی، هول کنی و رشته کلام و سخن از دستت در برود و دست‌و‌پایت را گم کنی. در گعده‌ها و کارگاه‌هایم همیشه به هنرجویانم می‌گویم یک جوری باید مسلط باشید که هر اتفاقی افتاد با آرامش و لبخند مدیریتش کنید که انگار این اتفاق از قبل طراحی شده و جزئی از کنداکتور از قبل چیده ما بوده و قصد داشته‌ایم با آن شوکی به برنامه بدهیم و یک عکس‌العمل از بیننده و مخاطب بگیریم.

بعد این مثال را می‌زنم و بازی‌اش می‌کنیم و از بچه‌ها امتحان می‌گیرم که مثلا فکر کنید شما مجری یک برنامه مهم هستید با حضور رئیس‌جمهور یا یکی از وزرا و بعد قرار است یک اتفاق بیفتد، یکی از بچه ها‌ی کلاس را می‌گویم تو هم مثلا رئیس‌جمهور و بعد می‌گویم شعری بخوان و مقدمه‌ای بچین و دعوت کن از رئیس‌جمهور برای ایراد سخنرانی و بعد یکی از حضار که خودم باشم بلند می‌شوم و صدایم را می‌اندازم توی سرم و به مقام مدعو یا همان رئیس‌جمهور می‌گویم من و تو توی خدمت با هم یک‌جا هم گردان بودیم و تو آنجا از من پول قرض گرفتی! 

یا مثلا می‌گویم توی فتح‌المبین من زخمی شده بودم گفتم کمکم کن و تو بی‌توجه به من از کنارم عبور کردی و من ویلچرنشین شدم! و اینجا از آن هنرجوی اجرا می‌خواهم که معرکه را مدیریت کند و با هم تمرینش می‌کنیم. این همه را گفتم که بگویم کم وسط اجراهایم اتفاق عجیب نیفتاده، کم پروژکتور بالای سرم نترکیده و صدای بمب نداده، کم از این داد و بیداد‌ها ندیده‌ام ولی چند شب پیش توی حرم این اتفاق خیلی بکر و بدیع بود. 

اذان صبح را گفته بودند، هوا قند بود، آقای طباخیان تازه بحثش را شروع کرده بود که یک دسته کلاغ آمدند درست پشت سر ما روی ریسه چراغ‌های صحن نشستند و حالا قارقارنکن کی بکن؟ حس کردم حواس آقای طباخیان را پرت کرده‌اند و یقین داشتم که میکروفون‌های حساسمان صدایشان را دارند دریافت می‌کنند. آقای طاهری یک کارگردان استودیوی بی‌نظیر است، توی مونیتور جلویم دیدم دوربین بسته آقای طباخیان را دارد، با زبان اشاره گفتم کلاغ و طاهری توی گوشی به دوربین دو گفت‌: قاب بسته کلاغ رو پیدا کن بده. دوربین آمد روی من. 

گفتم کلاغ‌ها دارند در حرم غوغا می‌کنند، چه قشنگ است که اینها هم امام رضایی‌اند، یاد ترانه محسن‌جان چاوشی افتادم که ترانه یک کلاغ روسیاه را خوانده است و چیزی که می‌رفت به سمت بحران شدن را به یک اتفاق دراماتیک تبدیل کردیم. البته من کسی نبودم و نیستم این کلش لطف امام رضا (ع) بود، سحر هشتم این اتفاق شیرین را نوشتم که ماندگار شود. دم محسن چاوشی و این ترانه متفاوت و ماندگارش هم گرم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->